بزرگترين ضعف شعر عاشورايي اين روزها، فراموش كردن ادب سخن گفتن با معصوم در آثار برخي از شعراي جوان است. بعضاً ميبينيم با همان واژگان و ادبياتي كه در شعر عاشقانه وجود دارد، شعر عاشورايي ميسرايند و با همان زبان شعر معشوق زميني را مخاطب قرار ميدهند و درباره معصومين سخن ميگويند كه متأسفانه به رعايت نكردن ادب سخن گفتن با معصومين ميانجامد.
با توجه به فرا رسيدن روزهاي عزاداري سيد و سالار شهيدان پاي صحبت شاعران عاشورايي و آئيني نشستهايم تا از نقش شعر در عزاداريهاي محرم و جايگاه امروز شعر عاشورايي بپرسيم.
رضا اسماعيلي شاعر عاشورايي در گفتوگو با «جوان» در مورد تعريف شعر عاشورايي ميگويد:شعري كه مضمون اصلياش عاشورا و قيام حسيني است و در ابعاد مختلف به اين قيام تاريخي ميپردازد شعر عاشورايي نام دارد و در شعر عاشورايي، شاعر به دنبال به تصوير كشيدن سيماي نوراني ابا عبدالله الحسين و ياران وفادارش ميگردد و بيان كرامات اخلاقي و انساني آن بزرگواران با چاشني پيامهاي انسانساز عاشورا است و از اين منظر شعر عاشورايي شعري ظلمستيز، عدالتخواهانه و بيدارگر است و شاعران عاشورايي از حنجره حماسي و بيدارگري برخوردار هستند.
وي درخصوص محورها و ويژگيهاي شعر عاشورايي امروز ميگويد: شعر عاشورايي چند محور عمده دارد، يكي از محورهايش، سوگ و مرثيه است، از ديرباز تا به امروز زماني كه شاعران ميخواهند مدح امام حسين(ع) را بگويند به دليل مصايب سنگيني كه بر سر اين بزرگواران رفته ناگزير از بيان سوگ و مرثيه ميشدند، اما مرثيهاي همراه با پيامهاي ظلمستيزانه و حق خواهانهكه مخاطب را به حقجويي و عدالتخواهي دعوت ميكند. محور دوم شعر عاشورايي، پيام است؛ هدفهاي جنبش عاشورا كه بايد از سوي شاعران به تصوير كشيده شود، لهجه حماسي هم سومين مؤلفه شعر عاشورايي است؛ به عنوان مثال لحن حماسي رجزهاي امام حسين(ع) و يارانش كه بر پايه عزت مداري و استقامت و پايداري در برابر دشمنان و زورگويان بوده است.
تاريخ تولد شعر عاشورايي
پيش از قيام عاشورا است
شاعر مجموعه شعر «سلام بر عاشورا»، با اشاره به استفاده از منابع و كتب تاريخي و مستند، مقاتل معتبر و كتاب بزرگواراني مانند استاد مطهري در اشعار عاشورايي شاعران برجسته ادامه ميدهد: تاريخ تولد شعر عاشورايي به پيش از قيام عاشورا و اشعار رسول اكرم(ص) در خصوص امام حسين(ع) باز ميگردد و خود خاندان رسالت بنيانگذار شعر عاشورايي هستند. در روز عاشورا امام حسين(ع) و يارانش زماني كه اذن ورود به ميدان ميگيرند پيش از جنگ رجزهاي حماسي ميخوانند كه اين رجزها هم از ادبيات عاشورايي است و در ادامه آن خطابههاي حضرت زينب كبري(س) وجود دارد.
اسماعيلي با اشاره به منع عزاداري براي امام حسين(ع) در حكومتهاي غاصبي كه پس از قيام عاشورا در ممالك اسلامي به حكومت رسيدند، تأكيد ميكند: عزاداري براي امام حسين(ع) همواره منع ميشد تا دو مقطع تاريخي كه اين ممنوعيت از ميان رفت كه يكي از اين مقاطع قدرت يافتن شيعيان آلبويه بود. چون مذهب حاكمان تشيع بود، برپايي عزاداري براي امام حسين(ع) آزاد شد و شاعران بدون منعيات براي امام حسين شعر و مرثيه ميگفتند و مقطع دوم هم دوران صفويه بود كه مذهب تشيع رسميت پيدا كرد. در ايران حاكمان وقت به دليل ارادت به اهل بيت خود پذيراي شاعران آييني بودند و شعر آييني در اين دو مقطع رشد فراواني كرد و از مصاديق آن ميتوان به ترجيعبند «باز اين چه شورش است» محتشم كاشاني در دوره صفويه اشاره كرد.
بازگشت به شعر سنتي عاشورا
راهي براي تعالي
اسماعيلي با اشاره به ركود شعر عاشورايي پس از دوران صفويان اذعان ميدارد: شعر عاشورايي با پيروزي نهضت امام خميني بار ديگر به بالندگي و زايش ميرسد، در دهه اول انقلاب، بزرگواراني مثل سيدحسن حسيني، سلمان هراتي، قيصر امينپور و نصرالله مرداني در حوزه هنري هستههاي نقد ادبي و شاعران را تشكيل ميدهند كه اغلب آثارشان، محتواي ديني و انقلابي داشت و در دوران جنگ هم شعرهايي با محوريت عاشورا براي تشويق رزمندگان براي حضور در جبهههاي حق عليه باطل ديده ميشد و پيوندي تنگاتنگ ميان شعر عاشورايي و دفاع مقدس به وجود ميآوردند.
اشعار عاشورايي 15 سال اخير برابر با هزار سال ادبيات عاشورايي پيش از آن است
محمود حبيبي كسبي ديگر شاعر عاشورايي و آييني در گفتوگو با «جوان»، با اشاره به اينكه شعر عاشورايي در عرصه تبليغ فرهنگ عاشورا در طول ساليان تأثيرگذارترين هنر و پر كاربردترين رسانه بوده است، اظهار ميكند: شعر عاشورايي امروز بايد پس از دو انقلاب و تحول كه در عرصه ادب فارسي اتفاق افتاده نگريسته شود؛ اولين انقلاب ادب فارسي، انقلاب پس از روي كارآمدن حكومت صفويه و ظهور شاعراني مانند محتشم كاشاني، نير تبريزي، وصال شيرازي و سروش اصفهاني بود و انقلاب دوم شعر فارسي هم پس از انقلاب اسلامي و اواخر دهه 50 و تمام 60 و 70 اتفاق افتاد كه طي آن شعر فارسي به يكباره، هم در فرم و زبان و هم در مضمون و مفهوم به سمت ارزشهاي سنتي گذشته و سرودن اشعار مذهبي و آييني سوق پيدا كرد.
وي با اشاره به اينكه اين روزها شعر آييني ما در زمينه كيفي و كمي به خصوص زمينه كمي در اوج قرار گرفته است، تأكيد ميكند: در بحث كمي شعرهاي آييني و عاشورايي كه در اين سي و اندي سال خلق شده است برابر با تمام آثار عاشورايي و آييني هزار سال گذشته است. البته هميشه برتري كمي به برتري كيفي نميانجامد اما در عرصه عاشورايي صرف اين پيشرفت كمي باعث به وجود آمدن تغييرات عمده و انقلاب عمدهاي در شعر آييني شد كه در ساحت زبان و فرم و ساختار، شعر عاشورايي امروز را نميتوانيم با گذشته قياس كنيم. حبيبي كسبي با اشاره به تغييرات به وجود آمده در شعر عاشورايي 15ساله اخير ميافزايد: شعر كهن ما نسبت به عاشورا كلينگر بود اما از آنجا كه شعر معاصر، شعري جزء نگار است، زماني كه به سراغ فرهنگ عاشورا ميرود هم جزئينگري ميكند و مضاميني ميآفريند كه در شعرهاي پيشينيان و شعر كهن يافت نميشد، لذا ما با يك تصوير و مضامين تازهاي روبهرو هستيم.
فراموش كردن ادب سخن گفتن
ضعف شعر عاشورايي امروز
وي با اشاره به ضعف شعر عاشورايي اين روزگار تصريح ميكند: بزرگترين ضعف شعر عاشورايي اين روزها، فراموش كردن ادب سخن گفتن با معصوم در آثار برخي از شعراي جوان است.
از ديرباز چه در شعر و چه در نثر زماني كه بنا بوده كه از معصومين سخن گفته شود، فرهنگ اصطلاحات و واژگان شاعر و نويسنده تغيير ميكرد و در آثار كهن ميبينيم كه زبان و ساختاري كه براي سرودن شعرهاي عاشقانه يا حتي شعر عرفاني به كار ميرود، در شعر آييني مورد استفاده قرار نميگيرد، اما متأسفانه در شعر جوانان معاصر اين خصيصه لحاظ نميگردد و بعضاً ميبينيم با همان ادبياتي كه در شعر عاشقانه وجود دارد، شعر عاشورايي ميسرايند و با همان زبان شعر معشوق زميني را مخاطب قرار ميدهند و درباره معصومين سخن ميگويند كه متأسفانه به رعايت نكردن ادب سخن گفتن با معصومين ميانجامد. از نظر من بزرگترين ضعف شعر آييني و عاشورايي معاصر ما همين مورد است. اين شاعر عاشورايي ادامه ميدهد: به لحاظ ساخت هم بزرگترين ضعف، سستيهاي زباني است كه خاصه در شعر جوانان به چشم ميخورد.
وي با اشاره به اينكه نبود مطالعه كافي در شاعران جوان عاشورايي باعث محدوديت دايره لغاتشان در اين زمينه شده است، خاطر نشان ميكند:زبان شعر جوان معاصر ما يك زبان سستشده است كه آن بلاغت و صلابت زبان علما را ندارد و اين ضعف زماني بيشتر ديده ميشود كه شاعر ميخواهد از معصومين حرف بزند و در مدح آنها شعر بگويد. در نهايت از سخنان شاعران عاشورايي ميتوان اين گونه نتيجه گرفت كه مطالعه و استناد بيشتر شاعران جوان به مستندات و مقاتل معتبر ميتواند مسير افزايش كيفي اشعار عاشورايي را مهيا كند.