اهميت آب و جايگاه آن به عنوان يك مسئله استراتژيك در عصر حاضر بر هيچ كس پوشيده نيست. جنگها و خونريزيهاي متعددي كه در طول تاريخ بر سر تصاحب منابع آبي روي داده، يا توافقات پيدا و پنهان سران كشورها با يكديگر از اهميت بسيار بالاي اين مايع اعجابانگيز حكايت دارد، مايعي كه هرگونه توسعه و پيشرفت در هر زمينهاي بدون آن غيرممكن و محال است.
افزايش جمعيت و گسترش منابع مصرفي و نياز به آب براي تأمين مايحتاج اساسي بشر سبب شده كه اين مايع به عنوان يك عامل حياتي و همچنين به وجود آورنده بحران تلقي شود.
طبق پيش بينيهاي يونسكو، جمعيت جهان كه از ۵/۲ ميليارد نفر در سال ۱۹۵۰ با نرخ رشد ۱۵۰ درصدي، به حدود ۶ ميليارد نفر در حال حاضر رسيده، تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۱/۸ ميليارد نفر ميرسد و پس از آن در سال ۲۰۵۰ از مرز ۳/۹ ميليارد نفر هم خواهد گذشت، كه مسلماً چنين جمعيت عظيمي به آب و غذاي بيشتري نياز دارد و با توجه به ثابت بودن منابع آبي كره زمين، قطعاً در آينده مشكلات بسيار بزرگ و حادي بر سر منابع آبي و نوع استفاده از آن خواهيم داشت.
در اين بين در شرايطي خشكسالي روز به روز در حال پيشروي است كه تاكنون اقدام جدي براي اصلاح الگوي مصرف در تمامي بخشهاي مصرفي آب اعم از خانگي و كشاورزي انجام نگرفته است.
اين در حالي است كه وزارت نيرو به عنوان متولي حوزه آب در كشور مشخص است كه برنامه مشخص و مدوني براي مقابله با اين عارضه طبيعي ندارد و همچنان با چندين طرحي كه عليالظاهر به آن آب بسته است در حال رفت و برگشت در هيئت دولت است.
مشكل خشكسالي در كشور توجه ويژهاي را به حوزه آب معطوف ميكند، از اين رو انتظار اين است تا مسئولان هرچه سريعتر در جهت بهبود كلي الگوي مصرف آب و متناسبسازي شاخص مصرف كل با استانداردهاي جهاني به مصرف غيرعاقلانه آب در كشور پايان دهند، چراكه طبق گزارشهاي منابع بينالمللي در قرن اخير مصرف آب بيش از دو برابر رشد جمعيت افزايش يافته است. اين در حالي است كه طبق پيشبيني تحليلگران تا سال ٢٠٢۵، آب مصرفي كشورهاي در حال توسعه تا ۵٠ درصد و كشورهاي توسعهيافته تا ١۸ درصد افزايش مييابدكه با توجه به شرايط كم آبي ايران اين امر زنگ خطري براي كشور به شمار ميآيد.
در شرايطي ذخاير آب در حال تحليل است كه وزارت نيرو تاكنون هيچ اقدامي در جهت حفظ آب موجود كشور انجام نداده است و تنها در اين رابطه شاهد ارائه آمار و ارقام از وضعيت كاهش ذخاير آب از سوي مسئولان وزارت نيرو بودهايم.
متأسفانه در حالي كه 92درصد از مصرف آب را حوزه كشاورزي به خود اختصاص ميدهد، هيچ اقدامي در اين حوزه در رابطه با اصلاح الگوي مصرف انجام نگرفته و به نوعي در تمامي حوزهها آب همچون قبل در حال مصرف است. اين در حالي است كه گويي كشور در وضعيت خشكسالي قرار ندارد.
به نظر ميرسد بحران خشكسالي در كشور به نوعي جدي گرفته نميشود و مسئولان و مردم در اين رابطه دچار يك بيتفاوتي شدهاند، اما بايد عنوان داشت كه اگر امروز اين مسئله حياتي را جدي نگيريم شايد فردا خيلي دير باشد.
در اين حال اگرچه توجه دولت در جريان اجراي فاز ابتدايي هدفمندي بيشتر به مصرف خانگي آب معطوف بود اما حقيقت آن است كه 90 درصد آب مصرفي كشور يعني معادل 86 ميليارد مترمكعب در بخش كشاورزي مصرف ميشود البته اين موضوع نفيكننده اجراي سياستهاي قيمتي براي كاهش مصرف در حوزه خانگي نيست چراكه آمار بانك جهاني مؤيد اين مطلب است كه سرانه مصرف ايرانيها دوبرابر متوسط جهاني است.
امروز به جايي رسيدهايم كه ادامه روشهاي نادرست و اسرافآميز قبلي در مصرف آب به ويژه در بخش كشاورزي، مشكلات زيادي را بر كشور تحميل ميكند و بايد ارتقاي بهرهوري آب و كاهش مصرف را به صورت جدي در دستور كار قرار دهيم. تعلل و بيبرنامگي با بحران خشكسالي در حالي ادامه دارد كه غنيمت نشمردن منابع فعلي آب در بحرانيتر شدن وضعيت خشكسالي و بروز چالشهاي جديد در اين حوزه مؤثر است. از اين رو نه تنها وزارت نيرو بلكه تمام قوا بايد براي عبور از خشكسالي برنامه واحد استراتژيكي را تهيه و دنبال كنند.