کد خبر: 682143
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۵
در هر دوره‌اي از تاريخ، نظمي بر جهان حاكم بوده و در عرصه روابط بين‌الملل، موقعيت هر يك از كشور‌ها و ملت‌ها، بر اساس نظم حاكم تعريف و تعيين مي‌شد.
دكتر يد‌الله جواني
در هر دوره‌اي از تاريخ، نظمي بر جهان حاكم بوده و در عرصه روابط بين‌الملل، موقعيت هر يك از كشور‌ها و ملت‌ها، بر اساس نظم حاكم تعريف و تعيين مي‌شد. به عنوان مثال براي يك دوره طولاني چند صد ساله و تا پيش از جنگ جهاني دوم، نظام چند قطبي بر جهان حاكم بود و چند قدرت سلطه‌گر اروپايي، با سلطه بر ديگر كشور‌ها، دنيا را بين خود تقسيم كرده بودند.

 فرو ريختن نظام چند قطبي و پيدايي يك نظام جديد دو قطبي با محوريت امريكا و شوروي، از مهم‌ترين پيامد‌هاي جنگ جهاني اول و دوم در عرصه بين‌الملل و سياست جهان بود. از سال 1945 به بعد، امريكا و شوروي با تشكيل دو بلوك قدرت مبتني بر انديشه‌ها و ايدئولوژي‌هاي ماديگرايانه، جهان و كشور‌ها را به دو بلوك غربي و شرقي تقسيم نموده و در چار‌چوب چنين نظمي، حاكميت‌هاي ملي بسياري از كشور‌ها را نقض و آنها را، در مسير دلخواه خود به حركت در‌آوردند. در دوران نظام دو قطبي، بسياري از كشور‌ها به ناچار، مي‌بايست در مسير‌هاي ريل‌گذاري شده از سوي امريكا يا شوروي حركت كنند و حركت ملت‌ها بر اين اساس، تأمين كننده منافع و امنيت دو ابر‌قدرت غرب و شرق بود.

امريكا و شوروي به اين دليل محور نظام دو قطبي در بلوك غرب و شرق شدند كه، اولاً صاحب قدرت بر‌تر نسبت به ديگر كشور‌ها بودند و ثانياً هر يك پر‌چمدار يك ايدئولوژي به حساب مي‌آمدند. در واقع قدرت‌ها در تاريخ، متكلي بر ايدئولوژي‌ها بوده‌اند و با ظهور و افول ايدئولوژي‌ها، قدرت‌هاي بر‌خاسته از آنها نيز داراي مراحل ظهور و افول تبعي بوده‌اند. بنابر‌اين عنصر قدرت از آغاز پيدايش زندگي اجتماعي بشر، از مهم‌ترين مؤلفه‌هاي تعيين كننده تحولات بوده و اين عنصر خود متكي بر نوعي ايدئولوژي يا يك مكتب و انديشه سياسي است. به عنوان مثال، در عصر ظهور اسلام، شبه جزيره عربستان فاقد يك موقعيت ممتاز بين‌المللي و جهاني است و دو امپرا‌توري ايران و روم، قدرت‌هاي بر‌تر و تعيين كننده مسائل جهان بودند.

با ظهور اسلام و شكل‌گيري مدينه النبي با رهبري پيامبر عظيم‌الشأن اسلام، در يك دوره كوتاه مسلمانان صاحب آنچنان قدرتي شدند كه دو امپرا‌توري بزرگ ايران و روم در برابر آنها سر تعظيم فرود آورده و فرو ريختند. در صدر اسلام، مسلمانان با تكيه بر آموزه‌هاي ديني، قابليت‌ها و ظرفيت‌هاي اسلام را به عنوان يك مكتب آسماني در توليد قدرت به نمايش گذاشتند.

و اينك در عصر ما با انقلاب اسلامي، اسلام ظهوري تازه پيدا كرده و گويا پيامبر اكرم (ص) دگر بار مبعوث به رسالت گرديده است. حضرت امام خميني (ره) ‌با قيام در راه خدا، اسلام عزيز را از مهجوريت خارج ساخت و از حاشيه به متن‌ زندگي ايران وارد ساخت. ملت ايران با حركت در مسير ترسيم شده از سوي روح‌الله، با شعار «نه شرقي نه غربي»، از ريل‌هاي گذاشته شده از سوي امريكا و شوروي خارج و با شعار «جمهوري اسلامي»، عزم و اراده خود را براي حركت در مسير اسلامي به نمايش گذاشت. در واقع ملت ايران با حركت در مسير رهبري انقلاب اسلامي در مسير اسلام ناب محمدي كه همان مسير «حقيقت» است گام گذاشت.

گام نهادن ملت ايران در مسير «حقيقت»، ايران را به قدرت مطلق عالم هستي، يعني «ذات باري تعالي» متصل نمود. رمز و راز پيروزي مسلمانان در صدر اسلام بر دو ابر‌قدرت زمان يعني امپراتوري‌هاي ايران و روم، در همين پيوستگي آنان به قدرت اصلي در عالم وجود است و امروز تاريخ در حال تكرار شدن است. ملت ايران با اتصال به قدرت مطلق، ملتي شكست ناپذير شده و با درهم ريختن توطئه‌هاي دشمنان يكي پس از ديگري، از قدرت اسلام و قدرت حقيقت رونمايي مي‌كند. ملت ايران قدرت حق را باور كرد و از اميد بستن به قدرت يابي از طريق وابستگي به غرب يا شرق، رويگردان شد. ملت ايران در انقلاب اسلامي، اين نگاه حضرت امام (ره) به قدرت را كه مي‌فرمود: «قدرتي در كار نيست غير قدرت حق تعالي»، جدي گرفت و باور كرد كه به فرموده حضرت روح‌الله، «قدرت اسلامي فوق قدرت‌هاي مادي ابر‌قدرت‌هاست.»  البته اين نگاه حضرت امام خميني (ره) به قدرت، نشئت گرفته از ايمان و باور قلبي به حقانيت آيات الهي در قر‌آن است كه فرمود: «ان‌القوه لله جميعاً» (بقره: 165)؛ تمام نيرو‌ها (قدرت) از آن خداست.

«ان‌الله‌علي كل شي قدير» (بقره: 20)؛ خدا بر همه چيز تواناست. «  و ان‌الله قوي عزيز» (حديد: 25) خدا نيرو‌مند شكست ناپذير است.  آري ملت ايران در پر‌تو قدرتمند شدن با اتصال به قدرت اصلي در عالم هستي، قدرت ايجاد تحول اساسي و بنيادين در نظام حاكم بر عرصه بين‌الملل را به دست آورده است. طي 36 سال گذشته و به ويژه در دهه اول انقلاب، در حالي كه قدرت‌هاي غربي و شرقي حاكم بر جهان، دست در دست يكديگر دادند تا انقلاب اسلامي و نظام نوپاي بر‌خاسته از اين انقلاب را فروريزند، نه تنها اين اتفاق رخ نداد، بلكه اين انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي بوده كه علاوه بر دستاورد‌هاي ارزشمند در داخل كشور، تاكنون در مسير ايجاد تحولات اساسي در جهان با هدف تمدن سازي اسلامي، دو پيروزي راهبردي را به دست آورده و اينك در آستانه پيروزي راهبردي سوم، يعني «ايجاد نظم جديد جهاني» است. دو پيروزي به دست آمده براي انقلاب اسلامي در جهان عبارت است از:

1- وارد ساختن ضربه كاري به مباني تئوريك بلوك شرق و فروريختن نظام حاكم بر جهان دو قطبي.
2- جلو‌گيري از شكل‌گيري نظم نوين مورد نظر امريكايي‌ها در جهان.
همه كار‌شناسان عرصه روابط بين‌الملل بر اين اعتقاد هستند كه امريكا در شكل‌دهي يك نظام تك قطبي سلسله مراتبي در جهان با محوريت ايالات متحده شكست خورده و نظم جديد جهاني در راه است. در نظم جديد جهاني، اسلام با پر‌چمداري و محوريت ايران، يك قطب قدرت با ويژگي بر‌تري و تعيين‌كنندگي خواهد بود. فتنه‌انگيزي غربي‌ها به همراه متحدينشان در منطقه غرب آسيا، براي جلو‌گيري از تحقق چنين نظمي قطعاً با شكست مواجه خواهد شد و سومين پيروزي راهبردي براي جمهوري اسلامي رقم خورد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار