چندي پيش طي گزارشي تحت عنوان « فرمول رتبهبندي يارانه مطبوعات تضعيف جناح مؤمن است» در روزنامه «جوان» به اين موضوع پرداختيم كه چرا با تغيير دولتها يارانه مطبوعاتي به سمتوسوي روزنامههاي طرفدار و حامي همان دولتها سرازير ميشود؛ اگرچه به ظاهر فرمولي هم براي اين پرداختها ساخته ميشود.
در اين ميان «اعتماد» به عنوان يكي از 10 روزنامهاي كه بيشترين يارانه مطبوعات را در سه ماهه نخست سال جاري دريافت كرده است، طي گزارشي ماجراي يارانه مطبوعات را بررسي كرده و بيش از هر چيز روي اين موضوع تمركز كرده است كه براي مثال دولت نهم و دهم احمدينژاد براي تقسيم يارانه مطبوعات در حق برخي رسانهها - براي مثال از كيهان و ايران نام برده شده است- بذل و بخشش كرده است و در مقابل روزنامههاي خصوصي در سالهاي تورم و گراني كاغذ تحت فشار بودهاند. البته همانطور كه روزنامه اعتماد ادعا كرده روزهاي پاياني دولت دهم براي حوزه مطبوعات و به طور كلي حوزه نشر كشور روزهاي پرتلاطمي بود اما نميتوان دشواريهاي تورم و گراني كاغذ آن روزها را تنها براي شماري از رسانهها تفكيكبندي كرد و مدعي شد كه اوضاع براي ديگران بهشت برين بوده است.
بخش ديگري از اين گزارش «اعتماد» همچنين نگاهي تطبيقي دارد بر جداول يارانه دريافتي در سه ماهه اول سال 93 و يارانه پرداختي به روزنامهها در سالهاي 88، 89 و 90 كه در جدول دوم رسانههاي اصولگرا در رتبههاي اول قرار گرفتهاند ضمن آنكه رسانههاي جناح مخالف آنها نيز همچنان در اين ليست جاي خود را دارند. در جدول سه ماه نخست 93 نيز حال با هر فرمولي كه محاسبه شده باشد اما جاي شمار زيادي از رسانههاي اصولگرا خالي است. آنچه در گزارش «جوان» نيز تأكيد شد همين سياستهاي حمايتي است كه با تغيير دولتها دستخوش تغيير ميشوند و حتي «جوان» نيز بر اين امر تأكيد كرد كه اين موضوع درباره دولت گذشته نيز صدق پيدا ميكرد؛ بحث ما اين است كه آيا با پايان كار دولت كنوني و آمدن جناح و گروهي جديد بر سر كار بايد باز هم شاهد قوانين و فرمولهاي جديدي باشيم؟!