ابوي مي‌گويد: دغدغه‌هاي نمايندگان مجلس در مورد وزارت ارتباطات ستودني است. با هر وزيري اينطور برخورد كنند ايران گلستان مي‌شود. گلستان؛ گرمابه. گرمابه؛ رفيق. رفيق؛ شفيق. شفيق...
مي‌گويم: باز شما سيم‌هايتان اتصالي كرده؟ پدر من نكند مستقيم روي شما پارازيت فرستادند الان! نكند داريد اين حرف‌ها را با وايبر كند شده ارسال مي‌كنيد براي من! مي‌خواهيد با دود با هم ارتباط برقرار كنيم؟ شما برويد سر آن كوه و من سر اين كوه !
مي‌گويد: كوه كو؟ يك برج ميلاد كه بيشتر نداريم براي اين كارها! دو نفر هم كه در يك اقليم نمي‌گنجند.
مي‌گويم: باز طرح استيضاحي در راه است كه اينطور شوق‌زدگي‌تان زده است به مغزتان و كلامتان؟
مي‌گويد: نه پسرم! يك آماري ديدم از نامه‌نگاري نمايندگان مجلس با وزارت ارتباطات كه كله‌ام سوت كشيد و در بزنگاه رفيق شفيق گفتن بودم كه تو مچم را گرفتي!
مي‌گويم: اينكه مچ‌گيري نبود پدرم. اين دست‌گيري بود. اين همدلي مشفقانه و ترك تخاصم و معامله برد ـ برد بود. حالا شما خيلي آرام و سنجيده و بدون ترس از مطبوعات بنشينيد و بگوييد اين آمار چه بوده؟ اينطوري كسي هم مكدر نمي‌شود.... مي‌خواهيد آب برايتان بياورم. آب قند؟
مي‌گويد: نه! بر اساس گزارش معاونت حقوقي و امور مجلس وزارت ارتباطات، تا كنون 3 هزار و 203 مورد مكاتبه بين نمايندگان مجلس و اين معاونت انجام شده است كه از اين تعداد يك هزار و 343 مورد در زمينه اشتغال بوده است. 454 مورد به درخواست وام و مساعدت مالي...
مي‌گويم: خب براي همين اهتمام در سطوح عاليه است كه آمار اشتغال را تازگي‌ها تراز شده بيرون داده‌اند.اي آفرين به اين همه تعاون و همدلي و پيگيري. اينكه ديگر عالي است. ربيعي برود، نه ! بيايد ياد بگيرد! الگوي ارتباط قوا را از روي همين نمونه بومي شده مي‌توان كپي‌برداري كرد، گذاشت سينه ديوار....
مي‌گويد: همه‌اش همه مي‌گويند كه در اين يك هفته باقيمانده چه مي‌شود؟ آنوقت آنها به عوض حل كردن اين، رفته‌اند دنبال حل كردن آن!
مي‌گويم: يك هفته چه؟ اين و آن كدام است؟ اينها و آنها مگر دارند؟ كوه چه شد؟
مي‌گويد: يك هفته به پايان مهلت 30 روزه قوه قضائيه به وزارت ارتباطات مانده است تا فكري براي «مسدودسازي يا پالايش و فيلترينگ هوشمند فضاي برخي شبكه‌هاي اجتماعي» مانند وايبر و واتس‌آپ و تانگو كند. آنوقت اينها به توصيه آنها رفته‌اند دنبال كارسازي!
مي‌گويم: باز خوب است قوه قضائيه به دنبال حل مشكل اشتغال نبوده مثل قوه مقننه! و الا سر وزير حسابي شلوغ مي‌شد! حالا توي اين يك هفته چه مي‌شود؟
مي‌گويد: وزير ارتباطات كه هنوز در تب و تاب پاسخ دادن به انتقادات تند مطرح شده نسبت به ورود نسل سوم و چهارم شبكه‌هاي اينترنتي است، درباره فيلترينگ اين شبكه‌ها اعلام كرده كه وزارت ارتباطات در راستاي راه‌اندازي فيلترينگ هوشمند، اقداماتي از قبيل امضاي تفاهمنامه‌هايي با مؤسسات و مراكز علمي جهت بررسي ابعاد و طرح‌ريزي انجام داده...
مي‌گويم: خب اينها هم به عوض طول دادن الكي قضيه، پليس‌بازي در بياورند. هم اشتغال ايجاد مي‌شود و خاطر نماينده‌ها حال مي‌آيد و هم نيازي به پرداخت هزينه فيلترينگ به شركت‌هاي چيني و. . . نيست. مي‌شود با يك تير دو نشان !
مي‌گويد: حالا كي پليس‌بازي درآورده كه اينها دومي‌اش باشند؟
مي‌گويم: در يكي از مناطق زيرمجموعه آب و فاضلاب استان تهران واحدي تحت عنوان «پليس آب» تشكيل شده. بر اين اساس نظارت و شناسايي مشترك‌هاي پرمصرف شامل مشتركان مسكوني و غيرمسكوني، اداره‌ها، نهادهاي دولتي و غيردولتي و مراكز تجاري بخشي از وظايف اين نيرو است. در اين طرح سه گروه پليس آب با آرم و تابلو مشخص در نواحي و شهرهاي زير پوشش اين شركت فعاليت خواهند داشت. با اجراي اين طرح پس از شناسايي مشتركان پرمصرف از سوي كارشناسان آبفا، دو بار اخطار به آنان ابلاغ خواهد شد و در صورت رعايت‌نكردن الگوي مصرف، آب ساختمان آنان قطع مي‌شود.
مي‌گويد: يعني مي‌روند گوش مي‌ايستند و بعدش با شنيدن صداي شرشر آب عمليات مي‌كنند و بعدش براي به هم نخوردن صحنه جرم. . . .
مي‌گويم: اصلا اشتباه كردم. شما هم همه چيز را به همه چيز سريع ربط مي‌دهيد. شده‌ايد اسنودن. ويكي ليكس. . . بحث را عوض كنيد لطفا. من ظرفيت ندارم لابد. . .
مي‌گويد: خب. پس بيا برويم پيش يك نماينده‌اي، وزيري، رئيس پليس آبي... شايد ما را هم در آمار تك رقمي جديد اشتغال ديدند يك جايي. حالا مخابرات نشد، پليس آب. آب نشد يك جاي ديگر.
اولاد بنی ادم: بلاخره قرار است"شکم ما"با اش رشته پر شود. 
