هفته گذشته دولت سوئد و ديروز مجلس انگلستان، تشكيل كشور مستقل فلسطيني را تأييد و بر به رسميت شناختن آن تأكيد كردند. اين در حالي است كه هيچ يك از گروه‌هاي فلسطيني در شرايط حاضر چنين مطالبه‌اي را طرح نكردند و تشكيل كشور فلسطيني با شرايط موجود را بر باد رفتن كشور و حق ملت فلسطين مي‌دانند. تأكيد بر تشكيل كشور فلسطيني توسط دولت‌هاي غربي به ظاهر منصفانه و حق مدارانه جلوه مي‌نمايد و شايد عدم استقبال فلسطينيان از آن را به مثابه بي‌علاقگي به داشتن كشور مستقل تلقي نمايند.
غرب در تلاش است به فلسطينيان بفهماند از اين فرصت طلايي و تاريخي استفاده كنند كه شايد فردا دير خواهد بود. اما حقيقت ماجرا اين است كه غربي‌ها و خصوصاً دولت انگليس در‌صددند همان طور كه نطفه صهيونيست را در سرزمين‌هاي اسلامي پرورش دادند، مرحله تكميلي آن كه تضمين امنيت لرزان صهيونيست‌هاست را تكميل نمايند. تشكيل كشور فلسطيني با شرايط و سر‌زمين فعلي آرمان صهيونيست‌ها است چرا كه هم صهيونيست‌ها به رسميت شناخته مي‌شوند و هم مطالبات فلسطينيان براي هميشه از حيز انتفاع ساقط خواهد شد. بنابر‌اين پيشنهاد و تأييد كشور فلسطيني در شرايط امروز را بايد دامي براي فلسطينيان و خدمتي به صهيونيست‌ها قلمداد نمود. كما اينكه ممكن است هدف از حمايت از تشكيل اين كشور اهداف پيچيده ديگري همچون ايجاد اختلاف مجدد در بين فلسطينيان يا ترسيم چهره‌اي بزك كرده از غرب، پس از حمايت‌هاي آنان از داعش باشد. اما واقعيت اصلي مسئله عبور شبانه از حق فلسطينيان با سياست «راه‌انداز جا انداز» است. اين تأييد به مثابه عبور از مطالبات فلسطينيان و قرار دادن آنها در عمل انجام شده است. فلسطينيان در دو سطح با رژيم صهيونيستي تاكنون برخورد كرده‌اند. برخي گروه‌ها وجود آن را به كلي نمي‌پذيرند و خواستار حذف آن هستند و راهبرد مقاومت را تنها راهبرد حل مسئله فلسطين مي‌دانند. دسته دوم با حل سه مسئله، تشكيل دولت فلسطيني و به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي را مي‌پذيرند. سه مسئله‌اي كه از 1990 تاكنون منجر به پيمان صلح و تشكيل كشور فلسطين نشده عبارتند از:
1- باز‌گشت صهيونيست‌ها به سر‌زمين اشغالي قبل از 1967، يعني باز‌گشت به سرزمين‌هايي كه در 1948 اشغال كرده‌اند و در اشغال اوليه از فلسطين جدا شده‌اند.
2- باز‌گشت آوار‌گان فلسطيني از كشور‌هاي همسايه و سراسر جهان كه اگر 5 ميليون و 500 هزار فلسطيني به سر‌زمين مادري خود بر‌گردند توازن جمعيت كه يكي از عوامل اصلي قدرت است به نفع فلسطينيان رقم خواهد خورد.
3- تشكيل دولت فلسطيني به پايتختي قدس با الزامات واقعي يك حكومت مستقل، از قبيل داشتن سلاح سنگين و... اين در حالي است كه صهيونيست‌ها قدس را به عنوان پايتخت فلسطينيان به رسميت نخواهند شناخت. بنابر‌اين اعلام حمايت سوئد و انگليس به معني عبور از پايتخت فلسطيني و گرفتار آمدن آنان در رام‌الله به عنوان پايتخت تحميلي نيز مي‌باشد. لذا لازم است جنبش عدم تعهد، سازمان همكاري‌هاي اسلامي و نظام جمهوري اسلامي با به رسميت شناختن كشور فلسطيني در حال حاضر به مخالفت بر‌خيزند و تلاش نمايند از گرفتار آمدن فلسطينيان در يك عمل انجام شده جلو‌گيري كنند. چهره منصفانه غربي‌ها در اين مسئله را به كشتار هزاران زن و كودك فلسطيني در چند ماه پيش ارجاع دهند و اقدام مجلس انگليس را در راستاي تكميل دستور بالفور قلمداد نمايند. به نظر مي‌رسد رويه سوئد و انگليس به بقيه كشور‌هاي اروپايي سرايت كند. آنگاه فلسطينيان به جنگ افروزي و بي‌توجهي به موقعيت و منافع خويش متهم شوند. مقابله با تبديل كرانه باختري به كشور فلسطيني به اجماع جهاني نياز‌مند است، زيرا فلسطين من‌البحر الي النهر است.
