روند شتابناك تحولات منطقه و ارتقاي جايگاه ايران به عنوان يكي از كشورهاي تأثيرگذار در منطقه خاورميانه و جهان اسلام كه به طور طبيعي تثبيت گفتمان انقلاب اسلامي و مقاومت را به دنبال دارد، قدرتهاي استكباري را به تكاپو وا داشته كه درگير ساختن منطقه خاورميانه در يك جنگ فرقهاي و استهلاك ظرفيت جهان اسلام با چالشهاي دروني از جلوههاي آن است. اما فارغ از توان نظام سلطه در تضعيف و درگيركردن ظرفيتهاي جهان اسلام و سرپنجههاي مقاومت اسلامي، يكي از راهبردهاي اصلي نظام سلطه، تغيير هويت و ايجاد ترديد در حقانيت انقلاب اسلامي در نقطه كانوني اين تحولات، يعني ايران اسلامي است، اين راهبرد كه در چارچوب «استراتژي تغيير محاسبات» قابل ارزيابي است، در كنار فشارها و تحريمها براي ناكارآمدسازي نظام ترديد در اصل حركت انقلاب اسلامي را هدف گرفته و براي تحقق آن شبكه گسترده ماهوارهاي و شبكههاي اجتماعي را به كار گرفته است كه آخرين نمونه آن تهيه و نمايش مستند انقلاب 57 در شبكه ماهوارهاي من و تو يا تخريب چهره حضرت امام (ره) درشبكههاي اجتماعي است.
در مستند انقلاب 57 كه متأسفانه نشاندهنده دسترسي تهيهكنندگان به آرشيو فيلمها و مدارك دستگاههاي ذيربط است و گوياي همكاري برخيها از داخل با اين شبكه ضدانقلابي است، با تلاش براي تطهير چهره رژيم ستمشاهي و ناديده گرفتن فجايع اين رژيم كه در تاراج اموال بيتالمال و مقابله با اسلام و ارزشهاي انقلاب اسلامي و شهادت و مجروح كردن هزاران نفر از مردم ايران، ميكوشد تا عوامل نظام شاهنشاهي و وابستگان آنها را در مقابله با مردم محق جلوه دهد و امام (ره) و مردمي كه بيش از 15 سال براي تحقق انقلاب تلاش كردهاند، احساساتي و بيبرنامه معرفي كند.
موج مقابله با انقلاب و ارزشهاي آن به اين برنامهها خلاصه نشده و نظام سلطه به دليل اينكه تهديد اصلي خود را در منطقه ايران اسلامي ميداند، همه ظرفيتها را در اين راستا به كار گرفته است، لذا درك زمينهها و ابعاد اين راهبرد كه از تهديدات جدي انقلاب اسلامي است، نيازمند توجه به ملاحظاتي چند است:
1- تحول نسلي و ميداندار شدن نسلهاي سوم و چهارم كه شرايط دوران انقلاب و دفاع مقدس را تجربه نكردهاند، مهمترين نقطه هدف استراتژي تغيير هويت دشمن است، تخريب چهره امام (ره) در شبكههاي اجتماعي و تهيه و نمايش مستندهاي اينگونه كه با لحن و محتواي اثرگذار بر مخاطب و با هدف مظلومنمايي سران رژيم سلطه صورت ميگيرد و انقلاب مردم ايران را حركتي عبث نشان ميدهد، طبيعتاً تلاش براي حفظ و تداوم ارزشهاي انقلاب را براي نسل جوان دشوار ميسازد.
2- يكي از ويژگيهاي مهم «استراتژي تغيير محاسبه» پس از ناتواني در تهديد نظامي و تحريم اقتصادي- كه محور اصلي برنامههاي دشمن قرار گرفته است- ناديده گرفتن دستاوردهاي انقلاب اسلامي است؛ دستاوردهايي كه طي اين 36 سال در عين تحمل هشت سال جنگ جانسوز و تحريم فلجكننده اقتصادي و توطئههاي مختلف تروريسم و تجزيه قومي و... به تحكيم و تثبيت اقتدار ملي ايران انجاميده و با شكلدهي به مستقلترين نظام سياسي جهان، پيشرفتهاي مهم علمي و صنعتي را به همراه داشته است.
3- يكي از اهداف ديگر اين استراتژي كاهش حساسيت نيروهاي انقلاب در پاسداشت ارزشهاي انقلاب اسلامي است، اين هدف كه متأسفانه در سالهاي اخير، با سياست تساهل و تسامح و عرفيگرايي دولتهاي وقت در عرصه فرهنگي همراه شده است، با ترويج بيبند و باري، كاهش حساسيت نسبت به مسخ ارزشهاي اسلامي، انفعال فرهنگي را پي ميگيرد، كه متأسفانه در مجموعه تصميمسازان عرصه فرهنگي نسبت به اين هجمهها استراتژي روشني اتخاذ نشده و عملكرد بخشي نيروهاي دلسوز نيز اثر لازم را ندارد.
4- غلبه رقابتهاي بخشي بر مصالح ملي سبب شده است كه توان نيروهاي اثرگذار به حاشيه پردازيهاي سياسي معطوف شود. رقابتهاي زودرس انتخاباتي فعالان سياسي و حتي هزينهكرد دستاورد حاصل نشده مهمترين اقدام نظام در ماههاي اخير در عرصه مذاكرات هستهاي براي رقابتهاي انتخاباتي گوشهاي از اين آفت در فضاي سياسي است. حق اين بود كه مسئولان ذيربط به جاي تشكيل كمپين كارگردانان سينما براي حمايت از مذاكرات هستهاي كمپيني براي دفاع از حقانيت انقلاب تشكيل ميدادند كه البته با تخصصشان نيز همخواني داشت.
5- البته هدف از تحرير اين سطور بزرگنمايي اينگونه تحركات نيست، چرا كه انقلاب اسلامي به دليل پشتوانه عظيم فكري و فرهنگي از چنان ظرفيت بالايي برخوردار است كه بسياري از اين هجمهها را كه از آغاز انقلاب تاكنون كم هم نبوده پشت سر گذاشته است، اما از اين نكته هم نميتوان غافل شد كه با گذر نسلي و به عرصه آمدن نسلهاي جديد اگر ارزشهاي انقلاب اسلامي به درستي منتقل نشده يا پاسداشته نشود، توطئههاي دشمنان اثرگذار خواهد بود.