کد خبر: 679937
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۷
مروري بر پديده«استشراق» و نقدي بر داوري‌هاي تاريخي «پروفسور اِلدوميلي» مستشرق ايتاليايي
مرحوم آيت‌الله علامه يحيي نوري

پروفسور «موشه الدوميلي» مستشرق ايتاليايي، در پژوهش‌هايي كه درباب تاريخ اسلام و نقش مسلمانان درتحول و توسعه علوم انجام داده، نتايج نسبتاً بي‌طرفانه‌تر و علمي‌تري را ارائه كرده است. نتايج تحقيقات الدوميلي كه به زبان‌هاي فرانسه و عربي نشريافته، هرچند كه به طور كامل از تعصب و بدفهمي تهي نيست، اما بيش از ساير آثار مستشرقين به حقايق تاريخ اسلام اذعان وآنها را مورد ابرام قرار داده است. انديشمند فقيد، مرحوم آيت‌الله علامه يحيي نوري كه اين اثر را به فارسي ترجمه و بخش‌هاي غير تكراري و غير‌اضافي آن را حذف كرده، حدوداً 10 سال قبل كتاب الدوميلي را با پاورقي‌ها و نقدهاي خويش منتشر ساخت. آنچه درپي مي‌آيد، نوشتاري از آن عالم فقيد است كه طي آن ضمن اشاره به آثار منفي پديده «استشراق» ويژگي‌هاي پژوهش پروفسور‌الدوميلي را برشمرده است. اميد آنكه مقبول افتد.

پروفسور«اِلدوميلي» مستشرق ايتاليايي، نتيجه تحقيقات خويش در باب علوم اسلامي و نقش آن در توسعه و پيشرفت علوم در جهان را در كتابي منتشر كرد كه اين اثر بعدها، به فرانسه و عربي ترجمه شد كه ترجمه عربي(1) آن در دسترس اينجانب قرار و مورد تلخيص، تحشيه، حذف و اضافات قرار گرفت. متن عربي آن به نام« العلم عند العرب و اثره في تطور العلم العالمي» است.

تركيبي از تعصب و تحقيق!

با مروري بر اين كتاب دانسته شد، نويسنده كتاب مانند اكثر مستشرقين ديگر از تعصب مذهبي، ملي و تعصبات ديگر بركنار نيست. او مانند «گلدزيهر آلماني» يهودي متعصبي است و نظير «لامِنس» فرانسوي مي‌كوشد نقطه ضعفي از اسلام يا مسلمين بجويد و آن را بزرگ سازد و به نام تحقيق! در بسياري از رجال اسلامي و صاحبنظران معروف ترديد كند كه آيا اصلاً چنين اشخاصي وجود داشته‌اند يا نه؟! يا اين آثار، كتب و رسائل علمي متعددي كه موجود است، از آنهاست؟! او سعي مي‌كند كارهاي علمي بسياري از علماي اسلامي و دانشمندان را به سابقه فكر يوناني مرتبط سازد تا وانمود كند مسلمين خوشه‌چينان يونانيان يا هنديان يا ايرانيان، قبطيان و حتي عبرانيان قديم بوده‌اند و آثار، ابتكارات و نوآوري‌هايي را كه مسلمين به بركت ظهور اسلام پديد آوردند، كمرنگ يا سلب كند. يا حتي مراتب علمي و تحقيق آنها را به بعضي از يهوديان و مسيحيان مرتبط سازد! آن‌چنان‌كه گلدزيهر نيز در آثار خود همين روش را پيش گرفته است و از نظر خود، شريعت اسلامي و آثار علمي حقوق و مدنيت اسلامي و قرآن عظيم را مشتق از يهود و كتب مذهبي تحريف‌شده يهود مي‌داند! چه بايد كرد كه المأمور معذور! اكثر مستشرقين مأموريت سياسي، تبشيري و غير آن در بلاد اسلامي دارند و به دنبال مأموريت‌هاي خاص سياسي، عنوان‌هاي شرق‌شناسي يا تحقيق در‌باره اسلام و آثار مسلمين را يدك مي‌كشند يا مستقيماً از جانب كليساي مسيحي و كنيسه يهودي مزدورند و اجرت مي‌ستانند.

به هر حال به نظر مي‌رسد در نامگذاري اين كتاب به‌جاي «العلم عند‌المسلمين» الدوميلي نظر خاصي داشته كه كتاب را به نام «العلم عند العرب» ناميده است! چنين به نظر مي‌رسد او از اين نامگذاري، كوچك ساختن گستردگي و عظمت مسلمين و انحصار آنها را در عرب در ذهن داشته است. در حالي كه در متن كتاب از دانشمندان اسلامي گوناگون ايراني، هندي، تركي، افغاني، افريقايي، اندلسي (اسپانيايي) و غيره كه همه آنها مسلمان هستند نام برده و از هر يك از آنها آثار و تأليفات متنوعي ذكر شده است. با اين همه نبايد انكار شود كه الدوميلي در اين راه تا حدودي زحمت كشيده و به بيان آثار مسلمين و اثر آنها در تمدن غرب و همه جهان اعتراف كرده است.

متأسفانه گويي آدميزاد با تعصبات گوناگون عجين شده است و كمتر مي‌تواند بدون تعصبات مختلف به حقيقتي بنگرد. هر چند آن حقيقت يك سلسله از حقايق الهي باشد، چون اسلام و تمدن اسلامي به هر صورت طبق مثل معروف «اَلفَضلُ ما شَهِدَت بِه الأعداءُ» اينكه بيگانگان و دشمنان به حقيقتي اعتراف كنند، خود دليل بر حقانيت و فضيلت آن امر است. درپژوهش الدوميلي، زوايد، تعصبات مشمئزكننده، مكررات بيهوده و اضافات بي‌ثمر دركنار مطالب نسبتاً مفيد و آثاري كه از پرتو نظرات و علوم اسلامي در جهان پديد آمده، ذكرشده است. به علاوه درمواردي، بسيار به تفصيل بي‌مورد پرداخته است كه هر خواننده‌اي را ناراحت و خسته مي‌سازد. ‌اي كاش دانشمندان اسلامي در ترجمه آثار مستشرقين، نقدهاي خود را نيز مي‌افزودند و بر متن ترجمه آنها، حواشي و توضيحات مقبولي اضافه مي‌كردند. الدوميلي درپژوهش‌هاي خود به تمامي علماي اسلام در علوم اسلامي مختلف از فقها، محدثين، مفسرين، ادبا و... نپرداخته است، بلكه تنها به رياضيدانان، منجمان، علماي هندسه و حساب، فلكيات، هيئت، طب و علوم وابسته به آن مثل گياهان دارويي و امثال آن، جغرافيدانان و مورخان، فلاسفه و نيز متكلمين، شيميدانان و امثالهم تا حدودي توجه كرده و به آثار متعدد و متنوع اين بزرگان و شرح و ترجمه‌هاي آثار اينان به زبان‌هاي مختلف اروپايي به نحو نسبتاً مبسوطي پرداخته است.

چرا كتاب الدوميلي نقد و بررسي شد؟

در اينجا مناسب است توجه دهم كه از كجا اين كتاب در كارهاي علمي و اسلامي ما مطرح شد؟ بايد به عرض برسانم در سال‌هاي 37 تا 57 كه اينجانب به تدريس در دانشكده الهيات و معارف اسلامي دعوت شده بودم و در دوره ليسانس، فوق‌ليسانس و دكترا تدريس مي‌كردم، مانند دروس فقه‌الحديث، تفسير و مناهج تفسيري، فقه و درايه، اديان، مذاهب و... از جمله درس‌هايي كه در دپارتمان تمدن اسلامي از من خواسته شد، اين بود كه اين درس را با توجه به ماهيت و چگونگي تمدن اسلامي از يكسو و از سوي ديگر نظرات مستشرقين جهان در‌باره تمدن اسلامي، اسلام، شريعت، احكام آن و ديگر مسائل مورد بحث و تحليل قرار دهم. اين بود كه در ميان صدها كتابي كه از نظرات مستشرقين جمع كرده بودم و به بحث و تدريسشان مي‌پرداختم، كتاب پروفسور الدوميلي نيز مورد بحث و نظر قرار مي‌گرفت. در خلال بحثي از اين كتاب يادداشت‌هايي را به عنوان نقد و حاشيه بر اين كتاب به دانشجويان متذكر مي‌شدم و آنها را وادار به تحقيق و دقت مي‌كردم و مي‌گفتم: ملاحظه كنيد چگونه دشمنان اسلام با ظاهري فريبا و عناويني گيرا مانند شرق‌شناس و محقق به فرهنگ عظيم و تمدن بلند مرتبه اسلام و ديگر معارف آن از قرآن گرفته تا احاديث معصومين، تشيع و كل ديانت آسماني ما مي‌تازند! در همان ايام نقدها و حواشي‌ گوناگوني بر متن اين كتاب نوشته و راجع به آنها بحث شد و اين كتاب را كه فصولي مطلوب در بيان نقش علوم اسلامي در تمدن جهاني داشت، از زوايد بي‌جا، تلخيص و مختصر كردند. اكنون كه گاه به يادداشت‌ها و كارهاي علمي گذشته اينجانب، فرزندان و هيئت تحريريه‌ام نظري مي‌افكنيم، مناسب ديديم مجموعه اين كتاب‌ها، حواشي و نقدها بررسي مجدد شود و منتشر شوند تا ان‌شاءالله براي همگان مثمر ثمر باشد.

در اينجا بسيار مناسب مي‌بينم جمعي از مستشرقين كه در زمينه اسلام، قرآن، تمدن اسلامي، قوانين اسلامي، مسلماني و مسلمانان تحقيقات و تأليفاتي دارند و قلم و نظر آنها با تعصبات جاهلانه و ناروا مخلوط است، براي نويسندگان و پژوهندگان اسلامي يادآور شوم تا اگر كتاب‌هاي اينها را از زبان‌هاي مختلف ترجمه مي‌كنند، متذكر باشند، بايد بر آن حاشيه زد يا تلخيص كرد و نقاط ضعف ناصواب آنان را به هر صورت پاسخ داد و نقد كرد.

مروري برنام و آثار برخي مستشرقين متعصب يا مزدور!

* گلدزيهر ـ Goldziher، آلماني‌الاصل: او يكي از مستشرقين متعصب و در تعصبات ضد اسلامي خود سرسخت است. مقالاتي نوشته است كه به عربي ترجمه شد و در دائره‌المعارف الاسلاميه موجود است و كتابي درباره مذاهب تفسيري اسلامي دارد كه به عربي نيز ترجمه شد و تاريخ مذاهب التفسير الاسلامي نام دارد و كتاب‌هاي متعدد ديگر. . . و ضرورت قطعي است، بر همه اين كتاب‌ها نقد و تحشيه شود.

* هنري لامنس ـ H. Lammens، فرانسوي: او نيز از جمله متعصبان شرق‌شناس و مستشرق است كه مقالاتي در دائره‌المعارف الاسلاميه دارد كه به عربي ترجمه شد. اين شخص كوشيد به اصالت‌هاي اسلام و مسلمين از نظر تحقيق خود لطمه وارد كند. مثلاً محبوبيت حضرت زهرا(س) را نزد پيغمبر(ص) اندك و بسيار كمرنگ يا امام حسين(ع) را در حماسه كربلا فاقد شجاعت جلوه دهد و مصائب وارده بر ايشان را ناشي از ضعف و نداشتن جرئت ارائه كند يا ابن‌عباس را تضعيف و او را چون رابطي ميان يهود و مسلمين سازد و. . . . از تأليفات لامنس كه به عربي ترجمه شد كتاب‌هاي الاسلام و الطائف است كه در هر دوي اينها به اسلام، پيامبر(ص) و تمدن اسلامي زشت‌گويي‌هاي زياد شده و مسائل خلاف واقع و تعصب‌‌بار آورده است.

* اِ. ج. اربري ـ A. J. Arberry، انگليسي: او نيز در تعصب و كينه‌توزي نسبت به اسلام و مسلمين معروف است و متأسفانه در دانشگاه لندن استاد جمعي از دانشجويان مصري نيز بود كه اينها در آثار و تأليفاتشان به‌نوعي افكار استاد را تا حدي ترويج و جانبداري مي‌كردند. اربري در كارهاي شرق‌شناسي و مربوط به اسلام از جمله به ترجمه قرآن به انگليسي پرداخت و طبعاً اغلاط فراواني دارد ـ كه در كتابخانه ما موجود است ـ وي مقالات متعددي دارد كه در دائره‌المعارف الاسلاميه به عربي ترجمه شد و كتاب ديگر او نيز به عربي ترجمه شد و به نام الاسلام اليوم است و كتاب ديگرش به نام مقدمه لتاريخ التصوف و همچنين كتاب التصوف كه به عربي ترجمه شدند از آثار اوست.

* الفرد گيوم ـ A. Geom، انگليسي: او نيز از جمله متعصبان ضد اسلامي است كه در‌باره اسلام و تمدن اسلامي به تحقيق پرداخته، اما در واقع از مأموران تبشيري و مزدوران كليسايي است. از جمله تأليفات و آثار وي كه به عربي نيز ترجمه شده الاسلام است كه بسيار مغرضانه و دور از واقعيت‌هاست.

* ﻫ. ا. ر. جب ـ H. A. R. Gibb، انگليسي: او نيز از متعصبان، مزدبگيران و قلم‌زنان مغرض است. او از جمله اعضاي فرهنگ و لغات عربي در مصر بود كه بعدها استاد علوم و معارف اسلامي در‌هاروارد امريكا شد. از جمله نوشته‌هاي وي كه به عربي ترجمه شد طريق الاسلام است كه به فارسي نيز به عنوان راه مستقيم اسلام ترجمه شد. كتاب‌هاي ديگري نيز دارد كه به عربي برگردانده شد به نام الاتجاهات الحديثه في الاسلام و كتاب ديگري به نام الاسلام و المجتمع الغربي كه همگي اينها احتياج به حواشي لازم و نقدهاي واجب و بيان حقيقت امر دارد.

* سي. ام. زويمر ـ C. M. Zweimer، امريكايي: او نيز از متعصبان و مزدوران كليسا و عوامل تبشيري است كه در كارها و نوشته‌هاي خود عليه اسلام آثاري بر جاي گذاشته است كه در مجله العالم الاسلامي در امريكا منتشر مي‌شود و در ديگر كارهاي خود به طرفداري جانبدارانه از كليسا و عليه اسلام شهرت دارد. از كتاب‌هاي او كه به عربي نيز ترجمه شد الاسلام تحد لعقيده و نيز كتاب الاسلام كه با جمعي ديگر آن را نوشته، است و هر دو به نقد و بررسي كامل نياز دارند.

* فيليپ هِتّي ـ P. H. Hitti، لبناني مسيحي: او نيز از جمله متعصبان است كه ظاهراً به خدمت اسلام و واقعاً در خدمت كليساست و در آثار و نوشته‌هايش اين جانبداري را به ثبوت رسانده است. از تأليفات او مي‌توان به تاريع العرب اشاره كرد كه به انگليسي و عربي موجود است و در مواردي از آن به طعن و بدگويي از اسلام پرداخته است و كتاب‌هاي ديگر....

ر. ا. نيكلسون ـ R. A. Nicholson، انگليسي: او نيز از متعصبان، مغرضان و خدمتگزاران به اروپا، غرب و كليساست و از نويسندگاني است كه بعضي از مقالاتش به عربي ترجمه شده و در دائره‌المعارف الاسلاميه موجود است و در زمينه تصوف، فلسفه اسلامي و امثال آن تأليفاتي دارد و در جامعه دانشگاهي مصر نيز حضور و فعاليت داشته است. از كتاب‌هاي او كه به عربي ترجمه شده متصوفو الاسلام است و نيز در تاريخ تصوف و شعب آن مقالات و كتاب‌هايي نوشته است.

* آرتور جفري ـ Arthur Jeffry، انگليسي: او نيز از جمله غرض‌ورزان در بيان معارف اسلامي است و در لغات سامي و نيز لغات ديگر قديمه و عبري تسلط دارد و استاد اين زبان‌ها در دانشگاه انگلستان بوده است. از كتاب‌هاي او كه به عربي نيز ترجمه شده‌اند مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

1ـ مصادر تاريخ القرآن كه به انگليسي چاپ و به عربي ترجمه شد.

2ـ الكلمات الدخيله في القرآن.

The Foreign Vocabulary Of The QurAn كه در ايران نيز توسط دكتر سعيد نوري (فرزندم) با نقد و بررسي‌ها در دست چاپ است.

3ـ كتاب ديگر او كه به عربي نيز ترجمه شده، القرآن كتاب ديني است كه به انگليسي چاپ شده است.

* تيودري نولدكه Noelbeke، آلماني: او نيز در نوشته‌هاي غرض‌آلود خود مواردي در تاريخ، تمدن و معارف اسلام و مسلمين دست برده و مسائلي به عنوان شرق‌شناس! دور از واقعيت به خورد خوانندگان داده است. از آثار او كه به عربي ترجمه شده كتابي به نام القرآن است كه از آلماني به عربي ترجمه شده است و كتاب ديگري نيز كه از آلماني به عربي برگردانده شده است سلسله تاريخ العالم نام دارد.

ضرورت مواجهه علمي با مستشرقين

اين جمع از مستشرقيني كه نام برده شدند، طبيعتاً دم به دم در اين كشور و آن كشور در حال فزوني و مشتي از خروارند كه زيان‌هاي علمي و تحريف واقعيت‌هاي الهي بسياري دارند. خطر اينان براي اسلام و مسلمانان بسيار زياد است و جز نقد و بررسي آثار آنان و دادن پاسخ علمي به آنها چاره ديگري نيست. اين افراد نه در سطح افرادي چون سلمان رشدي، هندي مقيم انگلستان، رمان‌نويس، بي‌ادب و مزدبگير هستند كه در برابر اجرت كم يا زياد عليه كشور خود يعني هندوستان و كشورهاي اسلامي چون پاكستان يا بر ضد اسلام بي‌ادبي و جسارت مي‌كنند. اگر بناست با امثال سلمان رشدي رمان‌نويس مقابله شود بايد در مقابل مستشرقين نام برده كه مزورانه و محققانه! عليه كل اسلام قلم مي‌زنند، هزارها بار مقابله صورت گيرد.

شما علماي اسلام، محققان، استادان، دانشجويان و خوانندگان گرامي توجه خواهيد فرمود در مقابل آثار و نوشته‌هاي مستشرقين نام‌برده چگونه بايد موضع فعال گرفت و چگونه با نقدهاي علمي و پاسخ مثبت و مستدل غيرت اسلامي را نشان داد، نه آنكه با آب و تاب هرچه تمام‌تر در سخنراني‌ها و نوشته‌ها از نام مستشرق ـ فلان براي سخن يا نوشته خود بهره جست و دشمن را بزرگ كرد.

پي‌نوشت‌:

(1) مترجمان اين كتاب به عربي آقايان دكتر عبدالحليم النجار و دكتر محمد‌يوسف موسي هستند و آقاي دكتر حسين فوزي در ترجمه از فرانسه به عربي با دو نفر مذكور همكاري كرد و دارالقلم مصر آن را به چاپ رساند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار