طي 13 ماه گذشته كم اتفاق نيفتاده كه برخي از وابستگان دولت رو به سوي اظهارات جنجالبرانگيز و هزينهزا بياورند، آن هم در حالي كه مردم جامعه از مشكلات فراوان معيشتي و اقتصادي رنج ميبرند و همچنان منتظر تحقق شعارهاي انتخاباتي رئيس دولت تدبير و اميد هستند و انتظار دارند حداقل به بخشي از مطالباتشان پاسخ داده شود.
طي اين مدت برخي از رفتارهاي شائبه برانگيز جماعتي كه مسئوليت رسمي در دولت كنوني داشته، طي ماههاي اخير هزينه زيادي را به همراه داشته آنگونه كه اين افراد با مواضع چالش برانگيز خود فضاي سياسي جامعه را ملتهب و به مسير انحرافي هدايت ميكنند. همانهايي كه دولت را سكوي پرش جبهه متبوع خود براي به قدرت رسيدن ميدانند.
اين حلقه پيراموني دولت يازدهم كه بخش قابلتوجهي از تمركز خود را به خواستهها و آرمانهاي بالادستي پدرخواندههاي خود متمركز ساخته و كمتر به دغدغههاي محرومين و قشر فرودست جامعه توجهي دارد تلاش كرده تا با هزينهسازي براي دولت سبب رويگرداني جامعه از دولت شده آن هم به وسيله برجستهسازي موضوعات فرعي به جاي مسائل اصلي براي مهرههاي اصلي كابينه يازدهم در شرايطي كه جامعه همچنان خواهان تحقق شعار دولتيان هستند.
انحراف اذهان دولتمردان از «مشكلات معيشتي واقتصادي جامعه » به سمت مسائل دست چندم و كم اهميت – كه مصاديق فراواني ميتوان برايآن ذكر كرد- يكي از همين اهداف است كه در مواردي نظير «مذاكره با امريكا»، «لزوم فعاليتهاي احزاب دوقلو»، «آزادي زندانيان امنيتي وسياسي»، «ضرورت زمينهسازي دولت براي فعاليتهاي مدني» و «لزوم نگارش و ارائه سند جامع حقوق شهروندي» ظهور و بروز پيدا كرده است. اما بررسي چرايي برخي گفتار و رفتار اين حلقه دست دوم يا سوم اطراف رئيسجمهور، نه تنها از انحرافات احتمالي دولتمردان در طول ماههاي بعد جلوگيري ميكند بلكه جامعه را نسبت به اهداف اين طيف هم آگاه ميكند. هرچند ميتوان مصاديق فراواني براي مواضع هزينه زاي حلقه اطراف رئيسجمهور طي ماههاي گذشته به ياد آورد اما مهمترين آن را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد.
آشنا هم درصدد هزينه زايي براي دولت است؟حسامالدين آشنا، رئيس مركز بررسيهاي استراتژيك رياستجمهوري در گفتوگو با ماهنامه انديشه پويا عبارات قابل تامل و بحث برانگيزي را بر زبان ميآورد: «اگر در سال ۸۸ به جاي برخي عزيزان، آقاي روحاني مسئوليت شوراي عالي امنيت كشور را بر عهده داشت آيا اصلا آن اتفاقات ميافتاد يا اتفاقي نميافتاد؟ ترسو بودن يك نيروي امنيتي، متضمن نگاهي پيشگيرانه است. در افغانستان ما الان با اختلاف دو كانديداي رياستجمهوري مواجه هستيم. شايد ما در سال ۸۸ ميتوانستيم كاري را بكنيم كه افغانها در سال ۹۳ ميكنند. بلوغ سياسي دو طرف انتخابات، بلوغ سياسي مردم و از همه مهمتر مجرب بودن نهاد شوراي عالي امنيت ملي ميتوانست از خيلي حوادث پيشگيري كند.»
قياس احساسي و به دور از عقلانيت انتخابات ايران و افغانستان در حالي از سوي مشاور آقاي روحاني صورت گرفته كه زير ساختهاي سياسي، امنيتي و انتخاباتي اين دو كشور كاملاً باهم متفاوت بوده آنگونه كه كشورهاي غربي به راحتي ميتوانند در فرآيند و نتيجه انتخابات افغانستان اعمال نظر كنند و نامزد مورد حمايت خود را پيروز معرفي كنند اما در انتخابات ايران هيچ كشوري حق دخالت در اين آوردگاه ملي را نداشته و استقلال سياسي ايران مانع از اين گونه اقدامات ميشود. در 35 سال از عمر انقلاب اسلامي به واسطه ثبات و استقلال سياسي كشور نزديك به 35 انتخابات برگزار شده كه بينظيرترين مصاديق مردمسالاري حقيقي ديني در دنيا را نشان ميدهد در حالي كه در طي سالهاي اخير كشور افغانستان هيچ گاه روي آرامش و ثبات را به خود نديده و در ابتداييترين مسائل حكومت داري هم دچار مشكلات عديده بود چه برسد به انتخاباتي كه قرار است نظر و رأي مردم بدون دخالت و حب و بغض شمارش شود.
اما در انتخابات سال 88 كشورمان جماعتي تلاش داشتند به رغم استقلال سياسي كشورمان زمينه دخالت مستقيم دولتهاي خارجي را مهيا كرده و با پيشنهاداتي براندازانه نظير «برگزاري رفراندوم با حضور ناظرين بينالمللي» سناريوي فشار به حاكميت و امتيازگيري از نظام را وارد فاز عملياتي كنند.
حاميان خياباني اين جريان با تئوري پردازي پدرخواندههاي خود با حمله به مباني اعتقادي و شيعي جامعه كار را تا جايي پيش بردند كه به عاشوراي امام حسين (ع) هم اهانت كرده و اين تحركات منجر به آن شد تا مقامات رسمي نظام سلطه در تريبونهاي رسمي به هتاكي و توهين عليه نظام و مردم بپردازند، در يكي از همين اقدامات سايت رسمي گروهك تروريستي منافقين از هتاكي در روز عاشورا به عنوان «رستاخيز عليه جمهوري اسلامي ايران» ياد كرد. اما نكتهاي كه نبايد ناديده گرفت آن است كه در انتخابات افغانستان رقابت اشرف غني احمدزي با عبدالله عبدالله و ادعاي تقلب يكي از اين دو هيچ گاه باعث نشد كه آنها منافع كلان كشورشان را زير پا گذاشته و ماهها خيابانهاي كشورشان را به جولانگاه اراذل و اوباش تبديل كنند بلكه با درايت غائله را زودتر از آنچه تصور ميشود ختم به خير كردند؛ اما در ايران 88 وضع كاملاً برعكس بود.
اما سؤال اساسي آن است كه آقاي آشنا چطور بدون اطلاع و شناخت كافي از ساختار سياسي كشورهاي ايران و افغانستان به قياسي سطحي و احساسي روي ميآورد آن هم در حالي كه جايگاه ايشان به گونهاي است كه قرار است به مهمترين مقام اجرايي كشور تشاور داده و در بسياري از موضوعات كلان به ايشان كمك كند.
يونسي اما قبل از سخنان چالش برانگيز حسام الدين آشنا هم افرادي نظير يونسي، انصاري و تركان و سريع القم هم سخنان هزينه زايي را مطرح كرده بودند. به عنوان نمونه مواضع يونسي، دستيار رئيسجمهور در امور اقوام و اقليتهاي مذهبي در طول ماههاي گذشته واكنش بسياري از دلسوزان نظام را به همراه داشته است. در يكي از اين نمونهها وي در كنيسه يهوديان شيراز در ارديبهشت ميگويد: «اگر من آخوند و آن خاخام بگذاريم، همه مردم خوب با هم زندگي ميكنند...»، عدهاي خيال ميكردند نماد شير و خورشيد در ميان پرچم ايران يك نماد سلطنتي است اما اينگونه نيست. شير نماد حضرت علي(ع) و خورشيد نماد حضرت محمد(ص) است و تنها تاجش مربوط به شاه بود. اگر به من باشد، هلال احمر را تغيير ميدهم و شير و خورشيد را جايگزين آن ميكنم؛ البته براي هلال احمر هم احترام قائلم.»
قياس احساسي و به دور از عقلانيت انتخابات ايران و افغانستان در حالي از سوي مشاور آقاي روحاني صورت گرفته كه زير ساختهاي سياسي، امنيتي و انتخاباتي اين دو كشور كاملاً باهم متفاوت بوده آنگونه كه كشورهاي غربي به راحتي ميتوانند در فرآيند و نتيجه انتخابات افغانستان اعمال نظر كنند و نامزد مورد حمايت خود را پيروز معرفي كنند اما در انتخابات ايران هيچ كشوري حق دخالت در اين آوردگاه ملي را نداشته و استقلال سياسي ايران مانع از اين گونه اقدامات ميشود
وزيراطلاعات دولت اصلاحات در بخش ديگري از اظهاراتش - بدون آنكه ارتباطي به موضوع جلسه داشته باشد- به هيئات عزاداري هم اينگونه ميگويد: «فرهنگ ايران عرفان طلب است و بيشتر روح دين و مذهب را طلب ميكند تا ظواهر مناسك را، اما ميبينيم كه گاه سينهزني را تا پاسي از شب انجام ميدهند ولي زمان اندكي براي نماز اختصاص ميدهند.»
يونسي قبل از اين هم با جملاتي مسئله دار مبني بر، «هنوز وزارت اطلاعات به تسخير دولت جديد در نيامده است» يا «مهمترين برنامهاي كه اكنون بايد آن را پي گيريم انتخابات مجلس شوراي اسلامي است كه بايد همانگونه كه در انتخابات رياست جمهوري با شعار اعتدال مردم به پاي صندوقهاي رأي آمدند در انتخابات مجلس نيز بايد چنين اتفاقي بيفتد» انتقادات بسياري از خيرخواهان نظام را متوجه خود كرد.
انصاريمجيد انصاري عضو مجمع روحانيون مبارز هم به مانند هم حزبي خود يونسي با ادبياتي تند و تفرقهافكنانه منتقدان دلسوز توافقنامه ژنو را به همراهي با رژيم صهيونيستي متهم و ابراز ميكند: من در اينجا نه به عنوان معاون پارلماني بلكه به عنوان يك شهروند از كساني كه دانسته يا ندانسته، همگام با رسانههاي صهيونيستي از تلاش پرثمر دولت و اقداماتي كه براي رفع مشكل تحريم توسط دولت انجام ميشود، ابراز نگراني ميكنند و درخصوص تضعيف تيم مذاكرهكننده مشغول به كارشكني هستند و اگر زورشان برسد، چوب لاي چرخ دولت ميگذارند، ميپرسم آيا اين كارها با آموزههاي امام و رهبري و پيامبر اكرم(ص) سازگار است؟
سريعالقلممحمود سريعالقلم، مشاور رئيسجمهور هم در سخناني حمايت عموم مردم ايران از برنامه هستهاي كشورمان را نشانه عدم تربيت صحيح جامعه و رشد پوپوليسم دانسته و ضمن اهانت به مردمي كه داراي شغلهاي با اعتبار پايين هستند، اظهار ميكند: «تربيت عقلي در خانواده و مدرسه بسيار ضعيف است. در نتيجه ما احساسي، غريزي و پوپوليستي تربيت ميشويم. صدا و سيماي ما هم متأسفانه به اين جريان كمك ميكند. از يك لبوفروش يا راننده تاكسي كه تمام روز را سرگرم حل مشكلات معيشتياش است، درباره جريان هستهاي نظرخواهي ميكند. بنابراين صدا و سيما اصالتاً يك نهاد پوپوليستي است و به جلوگيري از رشد عقلي و استدلالي جامعه كمك ميكند.»
تركاناكبر تركان ديگر مشاور روحاني در يادداشتي كه روزنامه شرق منتشر كرد، به نمايندگان با ادبيات تهديدكننده اعلام ميكند كه در صورت نزديك نبودن نظرات نمايندگان به آقاي روحاني، دور بعد مردم به آنها رأي نخواهند داد: «اما اگر نظرات و حرفهاي برخي نمايندگان، حرف دل مردمي نيست كه به آنها رأي دادهاند در دور بعد، در رأي دادنشان تجديدنظر كنند، حق اين است كه نمايندگان محترم مردم در مجلس شوراي اسلامي با وجدان بيدار و ظرفيتهاي علمي و تجربي خودشان در مسير عدالت و خواست مردم نظر داده و رأي بدهند. » وي پس از اين هم در توهيني آشكار 5/49 درصدي را كه به روحاني رأي ندادند، حامي بيقانونيدانست و گفت: «... اين يك جريان مشخص بود كه ميگفتند ما قانون را قبول نداريم.
اكنون 5/49 درصد آرا را شامل ميشوند. اين 5/49 درصد كساني بودند كه در مقابل جرياني كه مقابل قانون ايستاد، سكوت كردند. اين 5/49 درصد سكوت كردند و نگفتند كه تو بيجهت فكر كردي كه ميتواني قانون را قبول نداشته باشي.»