جوان آنلاين: باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، با سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل تقاضايش براي پيوستن كشورها به ائتلاف عليه داعش را مطرح كرد و بعد از آن هم به شوراي امنيت رفت تا قطعنامهاي براي عمليات ضد داعش به تصويب برساند. او فرمان حمله به داعش را چندين روز پيش از اين صادر كرده بود و نبود مجوزي از سازمان ملل بر مشروعيت عملياتش سايه انداخته بود. پس از آن پارلمان بريتانيا و كشورهايي مثل دانمارك و هلند هم به درخواست او پاسخ مثبت دادند و جنگندههاي خود را براي شركت در عمليات ائتلاف به منطقه فرستادند. به نظر ميرسد كه اين پاسخ مثبت ميتواند تا اندازهاي از نگراني رييس جمهور آمريكا بابت ميزان مشاركت را حل كرده باشد اما آيا باعث حل اصل مسئله و موفقيت سناريوي هم شده است؟
ائتلاف هوايي
به نظر ميرسد كه هيچ كدام از كشورهاي شركت كننده در ائتلاف براي جنگ با داعش قصد اعزام يگانهاي زميني خود را ندارند. خود اوباما بارها بر اين موضوع تاكيد داشته كه از سربازان آمريكايي در اين جنگ استفاده نخواهد كرد و ديگر كشورهاي حاضر در ائتلاف هم همين قصد را دارند. به همين دليل است كه بريتانيا فقط جنگندههاي تورنادوي خود را از قبرس به پرواز درآورده و دانمارك و هلند هم تنها به اعزام چند جنگنده خود اكتفاء كردهاند. با اين نحو چينش از نيروهاي ائتلاف بايد گفت كه برنامه نظامي آن محدود به حملات هوايي ميشود كه در اين روزها به طور پيوسته انجام ميشود و البته در برخي از موارد هم دچار اشتباهات خونيني ميشوند مثل حملهاي كه جنگندههاي آمريكايي به نيرويهاي مقتدا صدر در عراق كردند و بلافاصله اشتباه خود را در اين حمله اعلام كردند.
آمريكا اعلام كرده كه ائتلاف را براي نابودي داعش به راه مياندازد اما با اين برنامه نظامي تنها ميتواند ائتلاف هوايي تشكيل دهد بدون آن كه بر روي زمين اتفاق خاصي بيافتد. اميد آمريكا اين است كه حملات هوايي ضربات سنگيني به نيروهاي داعش بزند اما بايد گفت كه اگر هم اين اتفاق بيافتد باز بعيد است براي نابودي داعش كافي باشد. مسئله ديگر در سرزميني است كه در صورت نابودي داعش به جا ميماند. اين موضوع به خصوص در مورد سوريه اهميت خاصي دارد چرا كه آمريكا اعلام كرده نميخواهد در حمله به داعش كمكي به دولت سوريه كرده باشد اما در صورت رسيدن ائتلاف آمريكايي به هدف خود و نابودي داعش، چه نيرويي جايگزين آن بر روي زمين خواهد بود؟
سناريوي موجود
سناريوي موجود آمريكا اين است كه نيروهاي به قول واشنگتن معتدل ضد دولت سوريه جايگزين داعش بر روي زمين بشوند. منظور عمده آمريكا ارتش آزاد سوريه است و اميد دارد اين نيرو بتواند هماهنگ با حملات ائتلاف بر زمينهاي تحت تصرف داعش مسلط شود. به همين جهت بود كه اوباما لايحه حمايت از اين گروه را به كنگره داد و توانست حمايت نمايندگان را براي تامين بودجه 500 ميليون دلاري به دست آورد تا خرج سلاح و آموزش اين نيروها شود. اين سناريوي فعلي واشنگتن است اما مسئله حل نشده در توانايي اين گروه براي مقابله با داعش و تصرف زمينهاي آن است.
مشكل كار اينجا است كه ارتش آزاد از زمان قدرت گرفتن دو گروه تندروي جبهه النصره و داعش به تحليل رفته تا آنجا كه برخي از تحليلگران معتقدند ارتش آزاد ديگر جايگاهي در معادلات بحران سوريه ندارد. سيل كمكهاي نظامي كشورهاي غربي و خود آمريكا در طول بحران سوريه سرازير اين گروه شده بود اما در نهايت به دست گروههاي تندرو افتاد و گزارشهايي هم در دست هست كه حكايت از پيوستن بخش قابل توجهي از افراد ارتش آزاد به اين دو گروه دارند. بنا بر اين، اميد به ارتش آزاد و گروههاي مشابه آن در داخل سوريه چندان كارآيي ندارد و نميتواند راه حلي براي نابودي داعش باشد.
سناريوهاي احتمالي
شرايط موجود حكم ميكند كه سناريوي اعلامي واشنگتن در جنگ با داعش نتيجهبخش نخواهد بود و اگر كاخ سفيد قصد جدي براي نابودي داعش دارد چارهاي جز رو آوردن به سناريوهاي احتمالي ندارد. ژنرال مارتين دمپسي، فرمانده ارتش آمريكا، به اين شرايط اعتراف كرده و گفته كه حملات هوايي كافي نيست و «درگيري نظامي زميني اجتنابناپذير است». او البته حرفي از اعزام سربازهاي آمريكايي يا ديگر كشورهاي عضو ائتلاف نزده اما با وجود اين معتقد است كه برنامه فعلي براي آموزش و ساماندهي نيورهاي معتدل نيز كافي نخواهد بود زيرا به اعتقاد او براي مبارز با داعش به 12 تا 15 هزار نيرو نياز است در حالي كه سناريوي فعلي آمريكا تنها آموزش 5 هزار نفر را مد نظر دارد.
دمپسي گفته كه آمريكا به متحداني تازه نياز دارد متحداني كه بايد «با دقت و بدون عجله» انتخاب كرد. اين حرف او ميتواند اشارهاي به يك بخش از سناريوي احتمالي واشنگتن داشته باشد. روشن است كه آمريكا نياز به نيروي زميني براي مقابله با داعش و تصرف سرزمينهاي آن دارد تا به دست ارتش سوريه نيافتد و احتمال دارد كه برآورده كردن اين نياز در سناريوي احتمالي به عهده متحدان تازهاي باشد كه حاضر به اعزام نيروي زميني به سوريه هستند. اين نيروها ميتوانند نظامي يا شبه نظامي و به عبارتي مزدور باشند كه با كمكهاي مالي آمريكا يا كشورهاي عربي متحد آن جذب شده باشند. به اين ترتيب، آمريكا خلاء نيروي زميني را نه با يگانهاي زميني خود و نه با ارتش آزاد تامين ميكند بلكه با نيروهايي تامين ميكند كه دمپسي از آنها به عنوان متحدان تازه از آنها ياد ميكند.
سناريوي ديگر در اعزام يگانهاي آمريكايي است كه در اين صورت، اوباما در نهايت حرف خود را زير پا ميگذارد و براي پيروزي در برابر داعش حاضر خواهد شد سربازهاي آمريكايي را به سوريه اعزام كند. مسائل حقوقي و مشروعيت اين نحو مداخله نظامي در خاك سوريه به جاي خود قابل طرح است و به نظر ميرسد كه خود اوباما هم چندان رغبتي به آن ندارد اما معلوم نيست كه با اين وضعيت و روند فعلي بتواند به قول خود متعهد بماند. دمپسي پيش از اين و در برابر نمايندگان كنگره از احتمال اعزام سربازهاي آمريكايي گفته بود و شايد سخنان فعلي او هم زمينهچيني براي چنين چيزي باشد. به هر صورت، دمپسي به عنوان يك نظامي سابقه دار بهتر از اوباما شرايط نظامي را درك ميكند و اين احتمال وجود دارد كه نظامياني مثل او سرانجام اوباما را مجبور به تسليم در برابر خواست خود كنند و سربازان آمريكايي را به دامي مثل عراق 2003 بياندازند.