« اين نظام اگر به مردم متكي بود و اين مردم دين و ايمان نداشتند،اين پايداري به دست نميآمد و... اين كه بعضي از نظامها مردمي هستند، اما در مقابل تحميلات دشمن نميتوانند از نظام خود و كشور خود دفاع كنند به خاطر چيست؟ به خاطر اين است كه يك عنصر مشترك همگاني عميق قلبي كه بتواند آنها را به پايداري و مقاومت در ميدانهاي سخت وادار كند در آنها نيست.» اينها جملات مقام معظم رهبري در خصوص بسيج و اهميت آن است. بدون شك بسيج بزرگترين اهرم بازدارنده در برابر دشمنان اين انقلاب و ملت است. با توجه به اهميت شجره طيبه انقلاب اسلامي بر آن شديم نگاهي كوتاه و محدود به حقيقت بسيج و مؤلفههاي فرهنگ بسيجي از ديدگاه حضرت امام و نيز رهبر انقلاب بيندازيم.
حقيقت بسيج
در دفاع مقدس و قبل از آن، مسئلهاي كه در پيدايش نهادهاي انقلابي نقش تعيينكنندهاي داشت عبارت بود از حضور مؤمنانه مردم و حضوري كه ريشه اعتقادي و ديني داشت و يك عزم ملي به شمار ميرفت؛ عزمي كه آن را بسيج تعبير مينماييم. در نتيجه بسيج به تعبير امام خامنهاي متن حركت نظام است. امام خميني (ره) در اين راستا ميفرمايند: «ما همه اين موفقيتها را در صحنههاي سياسي و نظامي رهين همت مردم و استقامت رزمندگان ميدانيم.» مسائلي كه بيش از هر چيز مخصوص بسيج و جايگاه واقعي آن در وقايع مختلف است. مقام معظم رهبري نيز ميفرمايند:« بسيج يك سازمان مشخص رزمي مثل ديگر سازمانها نيست. بسيج يعني متن ملت و همه آحاد مؤمن و يك حقيقت گسترده در تمام زواياي جامعه.» از جملات امام خامنهاي در خصوص بسيج به سادگي ميتوان درك كرد كه اگر حتي روزي بسيج شكل گرفت، شايد كسي فكر نميكرد كه سازماندهي عزم ملي در قالب اعتقادي روزي به يكي از بزرگترين اهرمهاي بازدارنده دشمنان جمهوري اسلامي ايران مبدل شود. اهرمي كه نشان از يك حقيقت گسترده در تمام زواياي جامعه دارد، طوري كه امروزه در هر قشري حضور بسيج را ميتوان مشاهده كرد.
مؤلفههاي فرهنگ بسيجي
از آنجا كه بسيجي يك مؤمن حقيقي است كه بر مدار تكليف و عشق الهي زندگي ميكند، بنابراين تمام مؤلفهها و ويژگيهاي عام مؤمنين را بايد از بايستههاي فرهنگ و تفكر بسيجي محسوب نمود. اين ويژگيها را ميتوان به چهار دسته 1- آرمانخواهي و اميدواري و نشاط نسبت به آينده و حاكميت اسلام 2- مسئوليتپذيري و آمادگي حضور ايثارگرانه 3- معنويت و ايمان عاشقانه و در آخر دشمنشناسي، بصيرت و فعاليت منطقي تقسيم كرد كه هر كدام براي خود توفيقي جدا دارد.
الف:آرمانخواهي و نشاط
بسيجي آرمانخواه است، چون پيرو امام و رهبري آرمانخواه و معتقد بوده است. او همواره به دنبال اعتلاي نظام اسلامي و در نورديدن قلههاي جهان و شكست استكبار در نبرد آرمان حق و باطل ميباشد. به اين دليل اين نيرو و بسيجي همواره آرمانگرا است و به دنبال اعتقادات خود و سمبل اعتقادي خود يعني عاشورا روان است، نشاط نيز جزئي از خصوصيات او ميشود. نيرويي كه تحصيل، تهذيب و ورزش را سرلوحه خود قرار ميدهد، همواره بانشاط است و با قرار دادن اين سرمشق در سرلوحه برنامه زندگي خود ميتواند از منجلاب و باتلاقهاي منكرات دوري كند و به بهترين وجه به سرمنزل خود برسد.
ب: مسئوليتپذيري و آمادگي
دفاع مقدس ثابت كرد كه هركجا پرچم عزت اسلام و نظام و انقلاب در ميان باشد اين پرچم به دست بسيجيان است. هركجا بسيجي احساس وظيفه كند آماده است و مسئوليتپذير ميباشد. او حاضر است در همه ميدانها ورود كند و در همه عرصهها به ميدان آيد و به بهترين شكل ممكن با ايثار و ازخودگذشتگي و مسئوليتپذيري به هدف نهايي برسد. بسيجي همواره نشان داده است كه در مكتب بسيج ميتواند با استفاده از آموزههاي اعتقادي و فراگيري علوم و رسيدن به آمادگي با ويژگي مسئوليتپذيري، بهترين گزينه براي رشد و اعتلاي انقلاب اسلامي باشد.
ج: معنويت و ايمان عاشقانه
شهيد آويني ميگويد: چه دنيايي است ماه هم بر دوكوهه و قبرهاي كنده شده و بسيجياني كه براي رسيدن به حقيقت ره صد ساله را يك شبه ميپيمايند و از عشق به خدا اشك از چشمانشان جاري ميباشد ميتابد و هم بر لاس وگاس و بنيانهاي گناه. معنويت و ايمان عاشقانه را فقط ميتوان در اصحاب عاشورايي امام روحالله در اين زمانه جست. آنان هستند كه با لباسهاي خاكي، شكل افلاكي به دنيا ميدهند و با گذشتن از همه چيز و رسيدن به خدا به شاهدي دائمي تبديل ميشوند.
د: دشمنشناسي، بصيرت
در روزگاري كه شايد بر همه هنوز روشن نشده بود كه چه كساني دشمن اين خاك و انقلاب هستند، بسيجيان سلحشور با دشمنشناسي دقيق بسيج شده و به نبرد با دشمنان عازم شدند. بسيج جزو اولين نيروهايي در انقلاب بوده كه دشمن و دشمني را شناخته كه از بصيرت بالاي آن سرچشمه ميگيرد بدان علت كه بسيج در مسير رهبري و ولايت ميباشد و خود را سرباز ولايت ميداند، آنقدر منويات رهبري و فرمايشات ايشان براي بسيج تعيينكننده و جهتدهنده است كه نميتواند از مسير ولايت خارج شود. به همين علت داراي بصيرتي ميشود كه شايد در سايرين نباشد. بسيجي يعني علي(ع). علي(ع) تمام معناي بصيرت است.