نخستين وزير اطلاعات جمهوري اسلامي ايران قتلهاي زنجيرهاي زمان دولت اصلاحات را ناشي از تغيير مسير در وزارت اطلاعات آن مقطع زماني خواند.
آيتالله محمد محمدي ريشهري در گفتوگوي تفصيلي با فارس در پاسخ به اين پرسش كه، پس از انتخابات رياست جمهوري در سال 88، كشور با فتنهاي روبهرو شد كه شما در طول سالهاي ابتدايي انقلاب با برخي از مسببان آن آشنايي از نزديك داشتيد و با هم كار كرديد، تحليل شما از اين ماجرا چيست؟ گفت: در همان ايام و در يكي از سخنرانيهايم گفتم كه تجربه اين نظام نشان داده هركس در مقابل نظام و رهبري بايستد، عاقبت به خير نخواهد شد. اين افراد ميتوانستند كار را به اينجا نرسانند و طبق فرمايش مقام معظم رهبري در قالب قانون اعتراض خود را پيگيري كنند اما اعتراض كه از چارچوب قانون خارج شد، مفاسدي دارد كه اين مفاسد كمابيش تا الان نيز ادامه پيدا كرده است.
با موسوي صحبت كردم ولي اثر نداشتوي همچنين در پاسخ به اينكه چرا موضعگيري شما عليه جريان فتنه كمي با تأخير صورت گرفت خاطرنشان ميكند: البته در ابتدا اميدوار بودم كه آنها از مواضع خود عدول كنند. من بلافاصله با آقاي موسوي صحبت كردم و نامه نوشتم، اما هر كاري كردم كه مشكل حل شود، نشد.
نميخواهم وارد جزئيات شوم اما به هر حال ولايت فقيه، ستون فقرات نظام اسلامي است كه با ضربه ديدن آن، كل نظام ضربه ميخورد. من كمتر وارد مسائل سياسي ميشوم، مگر اينكه ضرورتي داشته باشد و ورود به اين موضوع نيز در حد ضرورت بود.
البته درخصوص موضوعاتي نظير نقش خواص در بزنگاهها، بنده به تفصيل در مقدمه كتاب دانشنامه امام حسين (ع) بحث كردهام.
توليت آستان مقدس حضرت عبدالعظيم افزود: بحرانيترين شرايط پس از انقلاب بحران قائممقام رهبري بود. چون اگر آن اتفاق ميافتاد و اين بحران مهار نميشد، مسير انقلاب را عوض ميكرد. هيچ كس باور نداشت كه بتوان با اين حركت مقابله كرد و بنده تقريباً هيچ كس را در آن زمان كمك كار خود نميديدم. به ما ميگفتند (البته از سر دلسوزي و مصلحت انديشي) كه شما اين كار را نكن. اين شخص (آيتالله منتظري) رهبر ميشود و بعد تو بايد از ايران بروي. من در دلم ميخنديدم و ميگفتم اين وظيفه شرعي من است و بايد آن را انجام دهم.
آيت الله ري شهري درباره مباحث مربوط به تأسيس وزارت اطلاعات كه به نحوه اداره آن به شكل وزارتخانه يا يك سازمان مستقل مطرح بود، بيان داشت: بنده در اواخر مسئوليتم در وزارت اطلاعات به اين نتيجه رسيدم كه اين مجموعه بايد زيرنظر بالاترين مقامات نظام باشد و حضرت امام(ره) هم حرفي نداشتند و استدلالهايي هم وجود داشت اما برخي اين موضوع را به مصلحت نميدانستند و ميخواستند وزارت اطلاعات زيرمجموعه دولت بماند.
در هيچ نظامي، سيستم اطلاعاتي زيرنظر دولت نيست و فراتر از دولتها است زيرا دولتها ميآيند و ميروند و سيستم اطلاعاتي بايد فراتر از آنان باشد و زيرنظر عاليترين مقام كشور اداره شود.
حضرت امام(ره) هم اين موضوع را پذيرفته بودند، اما مسائلي پيش آمد كه نميخواهم باز كنم و نشد كه اين كار بشود و در حال حاضر نيز شرايطي وجود دارد كه عملاً اين امر محقق نميشود.
ما در وزارت اطلاعات زير نظر امام(ره) كار ميكرديموي ادامه داد: اين نكته را هم عرض كنم كه در آن زمان، وزارت اطلاعات و بنده عملاً زير نظر خود حضرت امام(ره) كار ميكرديم و در مسائل اساسي، مستقيماً از ايشان رهنمود ميگرفتيم و طبق نظر ايشان عمل ميكرديم. هر كس هم در سيستم اطلاعاتي در اين سالها آمده و با من مشورت كرده، عرض كردهام كه رهبري بايد از اين مجموعه راضي باشد و ما بايد با رهبري هماهنگ باشيم. در همه نظامها نيز همين طور است.
اولين وزير اطلاعات جمهوري اسلامي درباره اينكه چرا در ايام مسئوليتشان در وزارت اطلاعات، فعاليت سياسي را در اين وزارتخانه حرام اعلام كرديد و چقدر توانستهاند جلوي سياسي بودن اين وزارتخانه را بگيريد، تصريح كرد: البته حضرت امام(ره) اين حرمت را فرمودند. همزمان با انتخاب بنده و هفته دولت، خدمت حضرت امام(ره) رفتيم. بعد از پايان جلسه، بنده دست ايشان را بوسيدم و قصد رفتن داشتم كه حاج احمدآقا اشاره كردند و گفتند شما بنشينيد. من ابتدا متوجه نشدم اما ايشان مجدداً گفتند كه امام ميفرمايند شما بنشينيد.
بعد امام(ره) تعبيري به كار بردند و فرمودند: «اينجايي كه شما هستيد، وزارت اطلاعات است و وزارت كشاورزي نيست. حواست را جمع كن. كساني را كه ميخواهي بياوري با فلاني و فلاني و فلاني مشورت كن و خودت تصميم نگير.»
من گفتم مشورت ميكنم اما اين افرادي كه فرموديد، شايد نظرات مختلفي داشته باشند و چون مسئوليت با بنده است، من خودم بايد تصميم بگيرم تا جوابگو باشم.
امام(ره) فرمودند بله. همينطور است و بعد به آقايان گفتم كه ما به امام(ره) چنين چيزي گفتيم و قرار شد خودمان تصميم بگيريم. تا زماني هم كه بنده در وزارت اطلاعات حضور داشتم، هيچ دخالتي در عزل و نصبها وجود نداشت.
وزارت اطلاعات «هفت خط» بودتوليت آستان مقدس حضرت عبدالعظيم خاطرنشان كرد: به حضرت امام(ره) عرض كردم و گفتم در حال حاضر اطلاعات «هفت خط» است. يك خط از سپاه ميآيد كه آن هم خودش دو خط است. يك خط از نخستوزيري، يك خط از كميته يك خط از كجا و. . . تعبير من اين بود كه اين تشكيلات در حال حاضر «هفت خط» است و اگر من با يكي از اين خطها ببندم، بقيه مخالفت ميكنند.
خدمت امام(ره) گفتم بدانيد از اين به بعد ممكن است خيلي پشت سر ما حرف بزنند و بعد هم در جلسه ديگري به حضرت امام(ره) پيشنهاد كردم كه ايشان توصيه بفرمايند كارمندان اين وزارتخانه وارد جناحهاي سياسي نشوند، به دنبال اين پيشنهاد بود كه ايشان حضور جناحها و احزاب سياسي را در وزارت اطلاعات تحريم كردند.
وي گفت: البته ممكن است برخي افراد تمايلات سياسي مختلفي داشته باشند اما هيچ كس نبايد عضو جناح سياسي باشد و ديدگاه سياسي خود را در كارها اعمال كند.
چينش نيروها طوري بود كه هيچگاه كسي نتوانست ديدگاه سياسي خاصي را اعمال كند. نظر ما اين بود كه هرچه امام(ره) ميگويد عمل شود و پس از آن نيز هرچه رهبري بگويد چون ولي فقيه، مسئول اصلي كشور است.
آيتالله ريشهري در تشريح اين نكته كه بعدها چطور اين مصونيت از كارهاي سياسي باقي ماند، افزود: بعدها مشكل پيدا شد اما به قول مولوي: شرح اين هجران و اين خون جگر، اين زمان بگذار تا وقت دگر. . .
قتلهاي زنجيرهاي نتيجه تغيير مسير در وزارت اطلاعات بودوي در تبيين اينكه چطور موضوعاتي نظير قتلهاي زنجيرهاي به جايگاه وزارت اطلاعات ضربه زد بيان داشت: بله اين نشاندهنده آن بود كه مسير تغيير كرده است.
توليت آستان مقدس حضرت عبدالعظيم در پاسخ به اين سؤال كه يكي از فعاليتهاي سياسي شما در دهه 70 تشكيل جمعيت دفاع از ارزشهاي انقلاب اسلامي بود كه با شعار فراجناحي پا به عرصه سياسي گذاشت، دليل تعطيلي اين جريان در سال 77 چه بود؛ آيا حقيقتاً كثرت مسئوليتها و اشتغال مسئولان حزب دليل تعطيلي شد يا دلايل ديگري داشت، بيان كرد: پس از مدت كوتاهي كه وارد آن كار شدم، ديدم كارهاي سياسي اقتضائاتي دارد كه با روحيه من نميسازد، يعني من از لحاظ روحي، جسمي و فكري لوازم و شرايط فعاليت سياسي به اين صورت را نداشتم.
مبناي آن حركت اين بود كه ما با مطلقگرايي مخالف بوديم. چه در حوزه فردي و چه جريانات سياسي. هر فرد يا جريان سياسي، خوبيهايي دارد و بديهايي كه بايد خوبيهاي آن را تقويت كنيم و ضعفهايش را كاهش دهيم.
مطلقگرايي خلاف اسلام است و ما ميخواستيم يك جريان حقگرا ايجاد كنيم كه زورمان نرسيد.
مهم است كه اعتدال را چگونه معنا كنيمآيتالله ري شهري همچنين بيان داشت: بحث اعتدال نبود، حقگرايي بود. البته اعتدال يك مسئله اسلامي است و يكي از مباني اسلام در زمينههاي مختلف، اعتدال است اما مهم است كه اعتدال را چگونه معنا كنيم.
آنچه در تفسير آن اختلاف نظر وجود دارد، اعتدال سياسي است كه نميتوان درباره آن به وحدت نظر رسيد.
اعتدال به معني كوتاه آمدن از ارزشها نيستاولين وزير اطلاعات جمهوري اسلامي ايران توضيح داد: بايد ببينيم خط معصوم چيست. نه از آن جلوتر برويم و نه عقبتر بمانيم. در زمان غيبت معصوم، مبنا ولايت فقيه و رهبري است. اگر مبنا رهبري باشد، مشكل تفسيرهاي مختلف حل ميشود.
اعتدال به معناي كوتاه آمدن از ارزشها نيست. اعتدال در هر زمينهاي معناي خاص خودش را دارد و براي اعتدال سياسي نميتوان يك معناي كلي ارائه داد.
در برخوردهاي سياسي بايد زماني تند رفت، زماني كند و زماني ميانه. فقط بايد محور تعيين كرد و محور اصلي كه حجت شرعي است، رهبري است. جايي كه ولي فقيه گفت تند برو، تند ميرويم و اگر نظر ايشان چيز ديگري بود، بايد به همان عمل كرد. وي در توضيح اين پرسش كه، چه شد كه از دنياي سياست كنارهگيري كرديد، گفت: من كنارهگيري نكردم. تنها نخواستم به عنوان رهبر يك جريان سياسي فعاليت داشته باشم اما سياست ما جزو ديانت ماست.
آنچه در سالها قبل به خبرنگاري گفتم كه «سياست را سه طلاقه كردم»، به اين معنا نيست كه در امور سياسي دخالت نميكنم. همه ما بايد فدا شويم تا نظام سياسي الهي جمهوري اسلامي بماند و در هر صحنهاي كه به ما نياز باشد بايد حضور پيدا كنيم تا به ياري خدا اين نظام به نظام حضرت مهدي (عج) متصل شود.