شايد براي برخي از افراد و گروههاي سياسي داخلي، مواضع صريح و قاطع حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري در خصوص امريكا قابل درك و فهم نباشد. حضرت امام (ره) از قطع رابطه امريكا با ايران در سال 1358 نه تنها استقبال كردند، بلكه فرمودند اگر رئيسجمهور امريكا در طول عمر خود يك كار خوب كرده باشد، همين قطع رابطه با ايران است.
حضرت امام(ره)، آدم شدن امريكا به معناي دست برداشتن از ظلم كردن و تعدي به حقوق ملتها را، شرط هر نوع مذاكره و برقراري رابطه مجدد ايران و امريكا اعلام كردهاند و در امتداد همين نگاه راهبردي، رهبر فرزانه انقلاب اسلامي طي 25 گذشته، بر عدم مذاكره با هدف برقراري ارتباط و همكاري با ايالات متحده تأكيد داشتهاند. اين سياست و رويكرد حضرت امام و رهبري، به مذاق برخي از افراد و گروههاي سياسي خوش نيامده، بعضاً آنها تأمين منافع ملي و دفع تهديدات و خطرات متوجه امنيت ملي را در گرو مذاكره، برقراري رابطه و انجام همكاري در موضوعات داراي منافع مشترك با امريكا ارزيابي ميكردند.
تأمل در ديدگاهها و رهنمودهاي حضرت امام و رهبري در موضوع امريكا براي فهم دلايل و چرايي پافشاري و اصرار آنان براي مذاكره نكردن و نرفتن به سمت برقراري رابطه و همكاري با اين كشور، اين نكته را نمايان ميسازد كه از منظر اين دو بزرگوار، امريكا كشور سلطهگر و زيادهخواهي است كه به هيچ عنوان قابلاعتماد نبوده و صداقت ندارد. دولتمردان ايالات متحده از منظر امام و رهبري، اساس سياست خود را بر فريبكاري و نيرنگ استوار ساخته، فلذا در هيچ موضوع و مطلبي نميتوان به قول و سخن آنان اعتماد كرد.
بديهي است كه اگر اين نكته كليدي و اساسي در مورد امريكاييها درست باشد كه درست است، هيچ آدم عاقلي با اميد حل مشكلاتش به سمت امريكاييهاي منفعتطلب و دروغگو نميرود، چون نيك ميداند كه امريكاييها تحت هر شرايطي به دنبال فريب دادن و گول زدن ديگران هستند و به جز منافع خود، به هيچ چيز ديگري پايبند نيستند.
عجيب آن است كه امريكاييهاي مكار و دروغگوي غيرقابل اعتماد، در طول ساليان گذشته با استفاده از قدرت رسانهاي خود، جمهوري اسلامي و رهبران ايران را غيرقابل اعتماد معرفي كرده و همواره از مسئولان جمهوري اسلامي خواستهاند تا از خود صداقت نشان دهند!
به عنوان نمونه با روي كار آمدن دولت يازدهم و طرح ضرورت مذاكره مستقيم با امريكاييها در بحث هستهاي براي رفع مشكلات از سوي آقاي روحاني، وزير امور خارجه ايالات متحده در پاسخ به سؤال خبرنگار شبكه خبري بيبيسي مبني بر اينكه حسن روحاني گفته است دوست دارد در سه تا شش ماه شاهد توافقي باشد، آيا اين امكانپذير است؟ ميگويد: «بله، امكانپذير است. ميتوان حتي زودتر از اين به توافق دست يافت. اين بستگي به اين دارد كه ايران چقدر صادقانه و شفاف عمل كند.» آقاي جان كري، صداقت ايران را هم در اين ميبيند كه ايران بايد ثابت كند به دنبال دستيابي به قابليت توليد تسليحات هستهاي نيست و راه آن در تعليق و برچيده شدن بسياري از فعاليتهاي هستهاي است.
اكنون و با توجه به مسائل و تحولات اخير منطقه و پديد آمدن تهديدي به عنوان داعش براي همه كشورهاي منطقه و فرامنطقه از يك طرف و ادعاي امريكاييها مبني بر تشكيل ائتلاف ضدداعش از طرف ديگر، اين سؤال مطرح است كه پيوستن يا نپيوستن جمهوري اسلامي به اين ائتلاف، كدام حالت تأمينكننده منافع ايران است؟
چند روز پيش وزير امور خارجه دانمارك، سفري به منطقه و از جمله ايران داشت.
هدف اصلي وي از اين سفر همراه ساختن كشورهاي منطقه براي پيوستن به ائتلاف ضدداعش با محوريت امريكا بود. وزير امور خارجه دانمارك در ديدار با آقاي هاشمي رفسنجاني، از ايشان درخواست ميكند تا مصاحبهاي با خبرنگاران همراهش كه خبرنگاران شبكه راديو و تلويزيون دانمارك هستند، داشته باشد. در اين مصاحبه يكي از خبرنگاران از رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ميپرسد: «وزير خارجه دانمارك در اينجا هستند تا كشورهاي منطقه را قانع كنند كه براي مبارزه عليه داعش شركت كنند. آيا فكر ميكنيد امكان دارد كه ايران هم عليه داعش با امريكا همكاري كند؟» آقاي هاشمي در پاسخ ميگويد: «اگر امريكا از خود صداقت نشان دهد، ميتوان همكاري كرد!»
سؤال اين است كه امريكاييها در اين خصوص چگونه بايد از خود صداقت نشان دهند، در حالي كه آنها خود داعش را پديد آورده و تجهيز كردند و با كمك متحدانشان در منطقه با هدف به راه انداختن جنگهاي قبيلهاي و مذهبي، به بحرانآفريني روي آوردند؟
آيا ما در اهداف خصمانه امريكا در سياستهاي امريكا و در توطئهها و نقشههاي امريكا در قبال ايران شك داريم و اكنون براي همكاري كردن با شيطان بزرگ براي رفع يك خطر، بايد به دنبال كشف صداقت آنان باشيم.
جالب است كه يك تحليلگر امريكايي از موضع انصاف در راستاي همين موضوع ميگويد: «امريكاييها مرتب مطرح ميكنند كه آيا ايران قابلاعتماد است؟ اما واقعيت آن است كه بايد اين سؤال را مطرح كرد كه آيا از نظر ايرانيها، امريكاييها قابل اعتماد هستند؟» شلدون ريچمن، سردبير سابق مجله «فري من» (Free man) در پاسخ به سؤال خود با اشاره به سياستهاي بيش از سه دهه امريكا در قبال ايران با هدف براندازي نظام جمهوري اسلامي ميگويد: «ايرانيها حق دارند به صداقت امريكا شك كنند.»
صداقت نداشتن امريكاييها در برخورد با ديگران، در همين موضوع تشكيل ائتلاف عليه داعش با روشنگريهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي، بيش از پيش آشكار شد. اين روزها و مرتبط با موضوع تشكيل ائتلاف ضدداعش، بحث شركت كردن يا شركت نكردن ايران در ائتلاف يكي از بحثهاي جدي در محافل رسانهاي و سياسي جهان بوده است. آقاي جان كري، وزير امور خارجه ايالات متحده در آستانه تشكيل اجلاس پاريس، موضع امريكا را در اين باره چنين بيان ميدارد: «حضور ايران در ائتلاف ضدتروريسم مفيد نيست!» اين موضع در حالي بيان ميشود كه امريكاييها تلاش فراوان به عمل آوردند تا جمهوري اسلامي را با اهدافي خاص كه از سياستهاي شيطاني آنها نشئت ميگيرد، وارد ائتلاف كنند، لكن در پرتو هوشمندي و درايت رهبر معظم انقلاب اسلامي ناكام بودند.
مقام معظم رهبري با افشاي تقاضاي وزير خارجه امريكا و سفير اين كشور در عراق از ايران براي پيوستن به ائتلاف عليه داعش از بيصداقتي و دروغپردازي دولتمردان امريكايي رونمايي كرده و فرمودند: با افتخار در هيچ ائتلافي به رهبري امريكا شركت نميكنيم. رهبر معظم انقلاب اسلامي، روز دوشنبه 24 شهريورماه و پس از پايان دوران بستري در بيمارستان و قبل از ترك بيمارستان در مصاحبه با خبرنگار واحد مركزي خبر پشت پرده دروغگوييها و بيصداقتي امريكاييها را اينگونه برملا ساختند: «در همان روزهاي سخت حمله داعش به عراق، سفير امريكا در عراق طي درخواستي از سفير ما در عراق ميخواهد كه ايران و امريكا جلسهاي براي مذاكره و هماهنگي در خصوص داعش داشته باشند.
سفير ما اين موضوع را به داخل كشور منعكس كرد كه برخي مسئولان هم با اين جلسه مخالفتي نداشتند، اما من مخالفت كردم و گفتم در اين قضيه ما با امريكاييها همراهي نميكنيم، زيرا آنها نيت و دستهاي آلودهاي دارند و چگونه امكان دارد كه در چنين شرايطي ما با امريكاييها همكاري كنيم.» رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در ادامه اين اظهارات با اشاره به سخنان چند روز پيش وزير امور خارجه امريكا و اعلام اين موضوع كه ما از ايران براي ائتلاف ضدداعش دعوت نميكنيم، خاطرنشان كردند: «همين وزير امور خارجه امريكا، شخصاً به آقاي دكتر ظريف درخواست داده بود كه بياييد در قضيه داعش با ما همكاري كنيد، اما دكتر ظريف درخواست او را رد كرده بود.
حتي معاون وزير خارجه امريكا هم كه يك زن است و همه او را ميشناسند، در مذاكرات با آقاي عراقچي، بار ديگر اين درخواست را تكرار كرد، اما آقاي عراقچي نيز درخواست وي را رد كرد.»
اما دروغگوييها و بيصداقتي امريكاييها حد ندارد، آنها پس از روشنگريهاي مقام معظم رهبري باز رو به تكذيبهاي نخنما شده آوردند، اما غافل از اينكه هر دروغ آنان، ملت ايران و رهبران ايران را براي اعتماد نكردن به امريكاييها به خاطر نداشتن صداقت، مصممتر از قبل مينمايد.