نگاهي به فيلمهاي پرفروش سينماي ايران نشان ميدهد كه اكثر فيلمهايي كه ركورددار گيشه هستند مانند كلاه قرمزي و شهر موشها، از عقبهاي نوستالژيك تلويزيون برخاستهاند.
به گزارش «جوان»، شايد خيلي از چهرههاي هنري پس از اينكه از طريق آنتن تلويزيوني به شهرت ميرسند، ديگر يادي از رسانه ملي نكنند اما حافظه تاريخي نشان از اين دارد كه غالب افراد مطرح سينما، از خاستگاهي تلويزيوني آمدهاند.
كلاه قرمزي و شهرموشها، ركوردشكنهايي بازمانده از نوستالژي دهه 60 رسانه ملي سال 91 در روزهاي گرم تابستان كه داغي ركود سينما بيش از گرماي هوا، خاطر سينماگران را آزرده كرده بود، فيلمي به پرده رفت كه به ناگاه نهتنها ركود بيش از يك ساله سينما را شكست بلكه توانست با فروش چندين ميلياردياش، ركورد تازهاي در فروش سينماهاي كشور ثبت كند.
«كلاه قرمزي و بچه ننه» كه به واسطه حضور كاراكتر محبوب مجموعه كلاه قرمزي مانند «پسر خاله» و «پسر عمه زا» و خود «كلاه قرمزي» توانسته بود موجي از مخاطبان را راهي سالنهاي خالي آن روزهاي سينما كند، اصل جديدي را به اثبات رساند، اينكه مردم براي بازگشت به نوستالژي روزهاي كودكيشان حاضرند زمان و هزينه صرف كنند و راه سالنهاي سينما را در پيش بگيرند و در اين ميان برايشان فرقي نميكند كه داستان فيلم تا چه اندازه منطبق با شرايط و پيشرفتهاي روز جامعه باشد.
شايد به همين دليل هم هست كه مجموعه كلاه قرمزي نوروزي كه پس از موفقيت ورژن دهه هفتادياش، بر اساس تصميم ايرج طهماسب و حميد جبلي به آنتن نوروزي سال 88 شبكه دوم رفت با اقبال بينظير مخاطبان روبهرو شد، اقبالي كه باعث شد در نوروز سال 90، 91، 92 و نوروز امسال هم بار ديگر به آنتن برود و به رغم حضور رقباي نوروزي متعدد در شبكههاي مختلف لقب پر بينندهترين برنامه نوروزي رسانه ملي را به خود اختصاص داد. ماجراي فروش نجومي به قول اكبر عبدي 200 گرم كاموا بر پرده اكران سال 91 بود كه باعث شد مرضيه برومند هم پس از 30 سال به فكر ساخت سري دوم شهر موشها بيفتد.
فيلم شهر موشها كه در سالهاي دهه 60 و پس از اقبال مردم به مجموعه تلويزيوني مدرسه موشها، بر پرده سينماها نشسته بود، به واسطه سبقه دلنشين و ياد و خاطره شخصيتهايي كه در طول اين مجموعه تلويزيوني در ذهن مردم ماندگار شده بوند، توانست فروش خوبي را از گيشههاي آن سالها به نام خود كند.
سري دوم شهر موشها به نويسندگي فرهاد توحيدي و تهيهكنندگي منيژه حكمت و علي سرتيپي هم كه سرانجام در اكران فطر امسال و تقريباً دو سال پس از آغاز پيش توليد بر پرده سينماها نشست، فروش بيسابقهاش توانست بار ديگر بر تئوري گيشههاي طلايي مجموعههاي نوستالژيك تلويزيوني صحه بگذارد.
از عطاران تا مديريماجراي محبوبيت چهرههاي تلويزيوني در حضورهاي سينمايي تنها به «كلاه قرمزي» و «شهر موشها» محدود نشد، يكي از چهرههايي كه سالها بر صفحه تلويزيون نگاههاي مشتاق بينندگان را به دنبال خود ميكشاند، رضا عطاران بود؛ عطاراني كه با «ساعت خوش» به مردم معرفي شد و با «سيب خنده»، «مجيد دلبندم»، «خانه به دوش»، «متهم گريخت»، «بزنگاه» و «ترش و شيرين» نام خود را در ذهن مخاطبان به گونهاي ثبت كرد كه پس از حضور بر پرده سينماها هم ضامني براي فروش فيلمها باشد.
فروش ميلياردي فيلمهاي سينمايي مانند «خوابم مياد» و «كلاهي براي باران» در سالهاي اخير را وقتي در كنار ركوردزني «ردكارپت» و «كلاشينكف» در سال جاري سينماهاي كشور ميگذاريم، تازه متوجه ميشويم كه چطور تداعي خاطرات خوش ميتواند ضامن گيشه يك بازيگر باشد. البته اين ماجرا به عطاران ختم نشد، مهران مديري هم كه در دهه 70 با باغ گيلاس به رسانه ملي آمد و در مجموعههايي مانند «جنگ 77»، «ببخشيد شما»، «پاورچين» و «نقطه چين» توانست دل مخاطبان را بربايد هم از ديگر نمونههاي تأثيرگذاري رسانه ملي در موفقيت سينمايي ستارهها است.
بازيگري مانند مهران مديري كه در ادامه حضور موفق تلويزيوني، در عرصه سينما در فيلمهايي مانند «دايره زنگي» و «پل چوبي» از يك سو و در عرصه نمايش خانگي مانند «قهوه تلخ» و «ويلاي من» از سوي ديگر نشان داد كه تلويزيون تا چه اندازه ميتواند تضميني براي بقاي موفقيت يك چهره باشد.
همه مردان ميلياردي!شايد فيلم «يوسف پيامبر» و بخشهاي محدودي از «در چشم باد» اولين و تنها حضور تلويزيوني مصطفي زماني بود، اما امتداد همين حضور باعث شد كه پس از آن صرف نام زماني، عاملي براي فروش فيلمهايي باشد كه در آن نقشآفريني ميكند و پس از آن فيلمهايي مانند «آل»، «كيفر»، «قصه پريا» و «يك عاشقانه ساده» به واسطه همين حضور بود كه توانست با فروشهاي مناسبي پرده سينماها را ترك كند؛ اتفاقي كه در مورد مهتاب كرامتي ديگر بازيگر فيلمهاي سلحشور افتاد و پس از نقشآفريني كاراكتر هلن مجموعه «مردان آنجلس» توانست فيلمهاي پرفروشي را مانند «موميايي3 » و «مرد باراني» هم در كارنامه سينمايي خود به ثبت برساند. علاوه بر بازيگران فيلمهاي تاريخي، «جواد رضويان» و «جواد عزتي» كه هر دو با مجموعههاي طنز تلويزيونيشان به شهرت رسيدند و پس از آن در حضورهاي سينمايي توانستند فروش خوبي را از آن تهيهكنندگان آثار كنند هم از ديگر نمونههاي اين تأثيرگذاري هستند.
تلويزيون ضامني براي گيشههاي ميليارديشهاب حسيني، مهناز افشار، امين حيايي ، محسن تنابنده، احمد مهرانفر و پژمان بازغي تنها چند نمونه از بازيگراني هستند كه به واسطه نقشآفريني موفقشان در تلويزيون، وارد عرصه سينما شدند و توانستند گيشههاي رويايي را هم نصيب تهيهكنندگان آثارشان كنند؛ هنرمنداني كه شايد پس از حضور در سينما ديگر چندان تمايلي به حضور در رسانه ملي ندارند اما در نهايت همين رسانه ملي بود كه روزي آنها را به ميهماني دنياي شهرت آورد و ضامن بقاي موفقيتشان در عرصههاي مختلف شد.