پس از تبليغات زياد كنفرانس موسوم به «امنيت و صلح عراق» روز دوشنبه در پاريس برگزار شد. هدف از برگزاري اين كنفرانس تقسيم وظايف و مسئوليتها بين كشورهاي شركتكننده در ائتلاف ضد داعش اعلام شده است. پيش از اين مسئولان امريكايي از اعلام آمادگي 40 كشور براي شركت در اين ائتلاف خبرداده بودند، اما طبق اعلام منابع فرانسوي كمتر از 30 عضو آن هم به طور مشترك از دولتها و سازمانهاي بينالمللي در نشست پاريس شركت كردهاند و بر همين اساس اولين نقد وارده به اين نشست اين است كه برخلاف ادعاي مسئولان امريكايي نميتوان صفت بينالمللي به اين نشست اطلاق كرد.
از ديگر نقدهاي وارده به اين نشست و دور جديد مبارزه با تروريسم تمركز بر برخوردهاي سختافزاري و رويكردهاي نظاميگرانه است حال آنكه مبارزه با تروريسم و افراطيگري به لحاظ ماهيت آن برخورد نرم افزاري و تدريجي ميطلبد و تجارب سالهاي گذشته نيز بارها اين واقعيت را به اثبات رسانده است كه برخورد نظاميگرانه و سختافزاري نتيجهاي جز رشد قارچ گونه گروههاي تروريستي نخواهد داشت. علاوه بر اين در نشست پاريس كشورهايي مثل سوريه كه اولين قرباني داعش و ديگر گروههاي همكيش آن بوده و هست و به همين دليل انگيزه قوي و در عين حال تجربه ارزنده در مقابله با تروريسم و گروههاي تكفيري دارد حضور ندارد اما در مقابل خيلي از دولتهايي كه به طور مستقيم و غيرمستقيم در ايجاد داعش و ديگر گروههاي همفكر آن نقش اساسي داشتند حضور دارند و اكنون به پرچمدار مبارزه با داعش تبديل شدهاند و در اين ميان حتي برخي از آنها هنوز هم نميتوانند ارتباطاتشان را با داعش قطع كنند و در برابر درخواست امريكا براي پيوستن به ائتلاف مقاومت ميكنند.
آنچه در اين ميان خطرناك است اينكه برخي از كشورهايي كه به ائتلاف به اصطلاح ضدداعش پيوستهاند ميكوشند بين داعش و مخالفان خود رابطه «اين هماني» ايجاد كنند و در پرتو ائتلاف به قلع و قمع مخالفان بپردازند. مصر و عربستان ميخواهند هجمه جديدي را عليه اخوانالمسلمين تدارك ببينند و به ريشهكني آن در نقاط مختلف خاورميانه دست بزنند. در اين راستا رسانههاي عربستان در اقدامي فرافكنانه تبليغات وسيعي را در خصوص اينكه منشأ فكري داعش به اخوانالمسلمين ميرسد شروع كردهاند حال آنكه اخوانالمسلمين در بين مكاتب فكري موجود در اهل تسنن از مكاتب ميانه بوده و علت اينكه غرب در مقاطعي از پروژه اخواني كردن منطقه حمايت ميكرد همين بوده است.
البته نبايد اين نكته را نيز فراموش كرد كه اخوانالمسلمين در مواردي از جمله بحران سوريه و حتي در خود مصر با نزديك شدن به گروههاي سلفي و تكفيري اشتباه استراتژيكي مرتكب شد. از ديگر بازيگراني كه براي استفاده ابزاري از ائتلاف به اصطلاح ضد داعش با القاي گفتمان اين هماني دندان تيز كرده و از هم اكنون خيز برداشته است، رژيم صهيونيستي است و اظهارات مسئولان اين رژيم طي چند روز گذشته مملو از مقايسه داعش و حماس بوده و در اين راستا نتانياهو هر دو را ميوه يك درخت مسموم ارزيابي كرد.
حتي از زماني كه بحث ائتلاف ضد داعش مطرح شده انگيزه رژيم صهيونيستي براي اجراي تعهدات خود در قبال توافقنامه آتش بس نيز تضعيف شده و اين رژيم تقريبا هر روز به نقش اين توافقنامه دست ميزند. حتي به نظر ميرسد فضاي ائتلاف در كندي روند آشتي ملي بين فتح و حماس از سوي تشكيلات خودگردان نيز مؤثر بوده به گونهاي كه محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان اولين انتقادهاي صريح از حماس را در نشست وزراي امور خارجه اتحاديه عرب در قاهره و در مصاحبه مطبوعاتي پس از آن بيان كرد و اين در حالي است كه اين نشست به تصميمگيري در خصوص شركت كردن يا نكردن كشورهاي عربي در ائتلاف مورد درخواست امريكا اختصاص داشت.
در مجموع ميتوان گفت هر چند نميتوان منكر لزوم تشكيل ائتلاف براي مقابله با گسترش خطر داعش در منطقه شد اما ائتلافي كه امريكا و غرب تشكيل ميدهد از هر دو بعد سختافزاري و نرمافزاري با ايرادها و نقايص جدي و اساسي روبهرو است و با خصوص با توجه اهداف اعلام نشدهاي كه هر يك از موتلفين در پوشش ائتلاف جديد دنبال ميكنند احتمال اينكه تشكيل اين ائتلاف به جاي صلح، جنگ يا حتي جنگهاي جديد را بر ملل اين منطقه تحميل كند وجود دارد و بخشي از استقبال اندك از نشست پاريس به رغم تبليغات و تحركات گسترده امريكا از اين مسئله ناشي ميشود.