ورود به اولين پايه آموزشي براي كودكاني كه تمام دنيايشان در رنگ و لعاب اسباب بازيهايشان خلاصه شده دغدغههاي خاص خودش را دارد. دكتر غفارتبريزي در گفتوگو با «جوان» به بررسي نكاتي در خصوص ورودبچههاي كلاس اولي به مدرسه ميپردازد. نكاتي كه با دانستن و به كار گرفتن آن ميتوان رنگ شادي را بر دنياي كلاس اوليها پاشيد و شور رفتن به مدرسه را برايشان هميشگي كرد.
روزهايي سرشار از اضطراب
هيجان حضوردر محيط جديد، احساسي است كه در اولين روز مدرسه بر كلاس اوليها غالب ميشود. احساسي كه براي بچههايي كه هيچوقت از خانه و والدين دور نبودهاند به نگراني و اضطراب تبديل ميشود. دورشدن از محيط امن خانواده كه همه چيز در آن قابل پيشبيني است و ورود به مكاني جديد با قوانين انضباطي خاص خود ميتواند وحشت بسياري در وجود كودك بنشاند. دكتر غفار تبريزي توصيه ميكند مادرها چه شاغل و چه كارمند، براي اجتناب از بروز مشكلاتي در هنگام ورود بچهها به مدرسه، از سنين 5 ـ 4 سالگي آنها را به مهدكودك بفرستند تا ضمن فراگيري فنون اوليه آموزش و تقويت مهارتهاي اجتماعي، هيجانات و ترس از محيط جديد مدرسه در وجود فرزندشان را به حداقل ممكن برسانند. وي همراه شدن والدين با فرزندان در اولين روزهاي مدرسه را در ايجاد احساس امنيت خاطر و آرامش بچهها بسيار مهم دانسته و به والدين به ويژه مادرها توصيه ميكند فرزندشان را در اين روز تنها نگذارند و با لبي خندان و پرنشاط وي را به مدرسه ببرند و حداقل تا يكي دو ساعت اول همراهش بمانند.
اين روانشناس ميگويد: برخي والدين به دليل مشغله زياد، عدم آگاهي از حساسيت اين مرحله از زندگي بچهها يا باور غلط در مورد كاهش وابستگي و مستقل بار آوردن آنها، روز اول سال تحصيلي بچه را يكه و تنها راهي مدرسه ميكنند. وي ميافزايد: بچه با ورود به مدرسه و مشاهده همراهي والدين همكلاسيهايش دچار ناراحتي شده و احساس ميكند خانوادهاش نسبت به وي بيتوجهند، ازاين رو براي جلوگيري از ايجاد احساس ناخوشايند در فرزند بهتراست والدين روز اول مدرسه با همراهي كردن وي، در شورو نشاط او شريك شوند.
برخي بچهها با گذشت چند روز از شروع سال تحصيلي همچنان اصرار دارند پدر يا مادر همراهشان به مدرسه برود يا حتي سر كلاس درس كنارشان بنشيند. دكتر غفارتبريزي دراين مورد ميگويد: اين بچهها به دليل ابتلا به اختلال «اضطراب جدايي» بدون حضور مادر يا پدر احساس ناامني و تشويش ميكنند به همين دليل لازم است روزهاي اول با هماهنگي با معلم وي، همراهش باشند اما از روز دوم به تدريج از زمان حضور خود بكاهند و نهايتاً در ششمين روز، وي را تنها بگذارند. اين روانشناس ميافزايد: پس از گذشت اين چند روز، درصورت اصرار بچه به همراهي پدر يا مادر و بيقراري و احساس ناآرامي، والدين بايد براي رفع اين مشكل از راهنمايي مشاور يا روانشناس استفاده كنند.
دكتر غفار تبريزي با اشاره به اينكه با توجه به حساسيت سال اول دبستان بهتراست معلمهاي اين پايه زن باشند تا بچهها احساس آرامش بيشتري كنند، ميگويد: سال اول دبستان يكي از مهمترين پايههاي تحصيلي است ازاين رو وجود معلم خانم مهربان هم براي دانشآموزان پسر و هم دختر ميتواند از نگراني و اضطراب آنها بكاهد اما در سالهاي بعد به دليل لزوم رشد پسربچهها با خلقيات مردانه و همانندسازيهاي مطابق با جنسيتشان بهتراست معلم مرد داشته باشند. وي همچنين استفاده از پوشش و لباسهاي رنگي براي معلمان سال اول دبستان را در ايجاد روحيه نشاط و ارتباط بهتر بين معلم و دانشآموز مؤثر ميداند.
الفباي مهر در روز اول
برگزاري جشن شكوفهها براي بچههاي كلاس اولي و شروع سال تحصيلي آنها چند روز زودتر از پايههاي ديگر، يكي از اقدامات مؤثري است كه براي پاشيدن رنگ شادي و نشاط در اولين روزهاي تحصيلي و برقراري ارتباط دوستانه بين خانه و مدرسه برپا ميشود. دكترغفار تبريزي در اين خصوص با بيان اينكه رفتن كلاس اوليها به مدرسه بدون حضور دانشآموزان بزرگتر، در حال و هوايي شاد و كودكانه، بدون قوانين انضباطي و آموزشي سبب از بين رفتن اضطراب بچهها و كشش بيشتر آنها به مدرسه ميشود، گفت: اولين روز مدرسه بايد پلي باشد بين خانه و مدرسه، معلمها دراين روز بايد بچهها را مادرانه تحويل بگيرند نه معلمانه، دانشآموزان تازهوارد را درآغوش بگيرند و نوازش كنند و با دادن هديه يا خوراكيهاي مورد علاقه بچهها ورود آنها به محيط مدرسه را خوشامد بگويند.
دكتر غفار تبريزي ميگويد: مسئولان و معلمان مدرسه بايد مراسم اولين روز تازهواردها را در فضايي رنگارنگ، شاد و موزيكال برگزار كنند و در روزهاي اول، مطالب درسي ارائه ندهند، از آنها انتظارات آموزشي نداشته باشند و قوانين و مسائل انضباطي را در آن روز مطرح نكنند. اين روانشناس با بيان اينكه روز اول و دوم، فضاي مدرسه بايد مهدكودكوار باشد و بچهها احساس راحتي و نشاط كنند، ميافزايد: از روز دوم به بعد به تدريج ميتوان مسائل و قوانين و مقررات انضباطي را به آرامي مطرح كرد.
مشق شب براي كلاس اوليها
بنا به گفته دكتر غفار تبريزي، سيستم آموزشي چند وجهي كه علاوه بر آموزش خواندن و نوشتن به تقويت انواع مهارتهاي دانشآموزان منتج ميشود سيستم آموزشي استاندارد تلقي ميشود. از اين رو مدرسه بايد فضايي براي تقويت ارتباطات اجتماعي، شناخت و پرورش استعدادها و تواناييها، فراگيري قوانين فعاليتهاي گروهي و مسئوليتپذيري باشد. اين روانشناس با بيان اينكه دانشآموزان از همان سال اول تحصيل بايد با شيوه آموزشي صحيح هدايت شوند، ميگويد: مشق شب و تكاليفي كه تنها براي گذران وقت به دانشآموز كلاس اولي تحميل ميشود يكي از عوامل تأثيرگذار در كاهش ميل و رغبت آنها به درس و مدرسه است، از اين رو معلمان و مسئولان آموزشي در اين سال بايد با تمركز به پرورش مهارتهاي گوناگون از دادن مشق شب و تكليف خانگي بيش ازحد به دانشآموزان جداً پرهيز كنند.
دكتر غفارتبريزي همچنين با اشاره به اينكه بچهها در سنين پايين به دليل داشتن ذهنيت شاد و كودكانه قادر به تحمل موارد جدي زيادي در فاصله زماني محدود نيستند، ميگويد: معلمهاي كلاس اول بايد با در نظر داشتن اين مسئله، زمان آموزش به بچهها را نهايتاً به نيم ساعت برسانند به اين صورت كه هر نيم ساعت يكبار با گنجاندن يك برنامه شاد كوتاه در بين درس و مراحل آموزش وقفه ايجاد كرده و انرژي بچهها را براي ادامه آموزش تجديد كنند.
دغدغهاي مهم براي والدين!
يكي از دغدغههاي اصلي والدين كلاس اوليها انتخاب مدرسه مناسب است. انتخابي كه اگر با دقت انجام نشود مشكلاتي را براي دانشآموز و والدينش ايجاد ميكند. دكترغفار تبريزي توجه به سطح و نرمهاي اجتماعي خانواده در انتخاب مدرسه دانشآموز كلاس اولي را بسيار مهم دانسته و ميگويد: والدين در انتخاب مدرسه بچهها به ويژه فرزند كلاس اوليشان بايد سطح زندگي و وضعيت مالي و معيشتي خانواده را در نظر داشته باشند چراكه ناهمانگي و عدم تطابق بين مؤلفهها، طبقات و سطح معيشتي موجود بين دانشآموزان يك كلاس يا يك مدرسه ميتواند زمينهساز بروز مشكلات شخصيتي براي فرزندان و دردسرهايي براي والدين باشد. اين روانشناس ميافزايد: گاهي برخي والدين بدون توجه به سطح اجتماعي ديگر دانشآموزان، براي بچه خود پوشاك، وسايل و ابزاري تهيه ميكنند كه نسبت به داشتههاي بچههاي ديگر مجللتر به نظر ميرسد، اين كودكان اغلب يا مورد حسادت واقع شده و نهايتاً در انزوا قرار ميگيرند يا در اثر توجه بيش از حد اطرافيان و دوستان به افرادي متكبر تبديل ميشوند كه همواره احساس برتري ميكنند. از طرفي اگر دانشآموز احساس كند در بين دوستان و ديگر دانشآموزان در سطح پايينتري قرار دارد احساس حقارت و كمبود كرده و اين حالات سبب كاهش اعتماد به نفس، عزلتگزيني يا افسردگي در وي ميشود.
وي همچنين به والدين توصيه ميكند براي آموزش مديريت مالي به فرزندانشان، پس از ورود آنها به مدرسه برايشان پول توجيبي در نظر بگيرند، مبلغي اندك كه تنها بتواند مقدار كمي از نياز خوراكي آنها در طول روز را برطرف كند.
دانشآموزان دردسرساز!
خارج شدن از محيط امن خانه كه در آن همه چيز شناخته شده است، بچهها مورد تأييد و تشويق هستند و چالشي براي آنها وجود ندارد و ورود به محيطي جديد با قوانين انضباطي خاص خود و تعامل با افراد بسياري كه خلق و خوها و رفتار و گفتار متفاوتي دارند، روزهاي اول مدرسه را براي كلاس اوليها، هيجانآميز و اضطرابآور ميكند. حالتي كه بنا به گفته دكتر غفار تبريزي طبيعي و البته گذراست. اما در اين ميان برخي بچهها كه در شرايط خاصي پرورش يافتهاند با ورود به مدرسه دچار مشكلات متعددي ميشوند. دكتر غفار تبريزي معتقد است: بچههايي كه در محيط بهشتگونه بزرگ ميشوند، هيچ وقت با ناكاميها روبهرو نبودهاند، هرگز از والدين نه نميشنوند و هميشه، همه چيز بر وفق مرادشان است از جمله افرادي هستند كه نه تنها در مدرسه بلكه در محيطهاي اجتماعي ديگر با مشكلاتي جدي روبهرو خواهند شد. اين روانشناس ميافزايد: علاوه بر اين دسته، افرادي نيز كه در خانوادههاي پرتنش و مشكلدار پرورش يافتهاند، در مدرسه، هم براي خود و هم براي ديگران دردسر آفرين ميشوند چراكه براي بچههايي كه محيط خانه را ناامن و پر از مشكل ميبينند، مدرسه فضايي است براي خالي كردن تنشها و عقدههاي رواني. بنا به گفته دكتر غفار تبريزي بچههايي كه در محيط خانواده تعاملات محدودي دارند و اهل رفت و آمد نيستند هم پس از ورود به مدرسه، اختلالات رفتاريشان بروز ميكند.
اين روانشناس با تأكيد بر آموزش اصول روانشناسي به آموزگاران به ويژه معلمان پايه اول ميگويد: مدرسه اولين محيط اجتماعي است كه فرد پس از گذراندن دوره كودكي به آن وارد ميشود و يك كلاس درس مجموعهاي از بچههاي مختلف با روشهاي تربيتي گوناگون است از اين رو معلمها با آگاهي از اصول تربيتي و روانشناسي و با شناخت اختلالات رفتاري و رواني نقش بسزايي در شكلدهي هنجارها و دركل ايجاد جامعهاي سالم دارند.
آموزش معلمها ضروري است
برخي از اختلالات يادگيري، رواني و رفتاري بچهها در سنين ابتدايي در مدرسه و در فضاي آموزشي نمود پيدا ميكند. اختلالاتي كه در صورت كشف زودهنگام اغلب به راحتي قابل درمان است.
دكتر غفار تبريزي با اشاره به بروز برخي اختلالات در سال اول مدرسه ميگويد: بيشفعالي از جمله اختلالاتي است كه اغلب علائم آن پس از ورود كودك به محيط مدرسه و قرار گرفتن در شرايطي كه نياز به توجه و تمركز حواس دارد، مشاهده ميشود. علاوه بر اين وجود اضطراب شديد و افسردگي در كودكان غالباً با ورود آنها به مدرسه و قرار گرفتن در جمع همسن و سالان مشخص ميشود از اين رو معلمان بايد آگاهي كافي از اين نوع اختلالات داشته باشند تا در صورت مواجهه بتوانند والدين كودك را در جريان بگذارند.
اين روانشناس بر لزوم آموزش اصول تربيتي و روانشناسي به معلمان كلاس اول تأكيد كرده و ميگويد: بسياري از اختلالات يادگيري و مشكلات رفتاري بايد بموقع شناسايي و درمان شود در غير اين صورت دور از انتظار نيست كه تمام سالهاي تحصيل دانشآموز با وجود اين اختلالات دستخوش ناكامي شود.
وي معتقداست: گاهي برخي معلمان به دليل عدم آگاهي از اصول تربيتي و رفتار نامناسب با كودكان، خود سبب بروز مشكلات روحي و رواني در وجود آنها ميشوند. دكتر غفار تبريزي بيتوجهي به نحوه رفتار عادلانه با بچهها و تبعيض قائل شدن بين آنها، استفاده از كلمات و عبارات توهينآميز و تحقيركننده يا جملاتي كه با تزريق فعل نتوانستن سبب كاهش اعتماد به نفس دانشآموزان ميشود را از جمله اينگونه رفتارها عنوان كرده و ميگويد: سال اول تحصيل يكي از حساسترين دورانها براي بچههاست از اين رو معلمان با آموزش صحيح و بهرهگيري از اصول تربيتي، بايد بچهها را در گذراندن موفقيتآميز اين دوره ياري كنند.