کد خبر: 669115
تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۶
«حزب الله، بحران سوريه و فرجام آن» در گفت و شنود با شیخ نعیم قاسم
نسبت حزب الله با تحولات ونگ جاري درسوريه با تروريست ها،هماره از نكات جالب توجه براي تحليل گران مسائل خاورميانه بوده است.
شاهد توحيدي

نسبت حزب الله با تحولات ونگ جاري درسوريه با تروريست ها،هماره از نكات جالب توجه براي تحليل گران مسائل خاورميانه بوده است. در برهه كنوني اما،نگاه حزب الله به رويدادهاي سوريه چيست وچه فرجامي را براي آن پيش بيني ميكند؟درگفت وشنود پيش روي،حجت الاسلام شيخ نعيم قاسم از رهبران حزب الله دراين باره سخن گفته است.

جنابعالي آینده بحران جاري سوریه و چشمانداز آن را در سایه برتری نسبی و پیشروی نیروهای ارتش سوریه در قلمون، غوطه دمشق و حلب و ضعف مخالفان و بروز اختلافات داخلی جدی میان آنها را چگونه ارزیابی میکنید؟

بسم الله الرحمن الرحيم.میتوان گفت تقریباً از حدود یک سال پیش، اوضاع میدانی با آزادسازی برخی شهرها و روستاها و شکستهای پیدرپی مخالفان مسلح به نفع نظام سوریه رقم خورد. همچنین اختلافات داخلی شورشیان مسلح باعث به وجود آمدن کشتارهای خونین میان آنها شد که این موضوع در نهایت به نفع نیروهای ارتش و نظام سوریه منجر شد. در حال حاضر قطبنما به سمت منافع و دستاوردهای نیروهای نظام سوریه در مناطق و پایگاههای مختلف است.دستاورد مهم و بزرگ دیگری درماههاي اخير در شهر حمص به دست آمد. ماحصل آن توافق در مورد خروج حدود دو هزار تن از عناصر مسلح از حمص قدیم در مقابل برخی توافقهای تفصیلی و کنترل این شهر قدیمی توسط نیروهای نظام بود. این توافق در آستانه انتخابات سوریه برای نیروهای نظام پیروزی بزرگی به شمار میرود.

به اعتقاد من چشمانداز آینده سوریه مشخص شده است. نیروهای ارتش به پیشرویهای خود ادامه میدهند و نظام سوریه مرحله دشوار و تهدید را پشت سر گذاشته است. نظام اسد وارد مرحله تقویت موضع خود برای کنترل بیش از پیش کشور شده است. تحولات جاری این امکان را به نظام میدهد تا تحرکات خود را بیش از پیش افزایش بدهد و شرایط سیاسی خود را بهتر مدیریت کند، ولی اجماع برخي قدرت ها بر ویرانی سوریه است و گروههای مسلح با اقدامات متجاوزانه خود در مناطق مختلف سوریه مشکلاتی را برای نظام ایجاد خواهند کرد. چشمانداز کلی حاکی از آن است که نیروهای نظام به پیشرویهای خود ادامه خواهند داد و دامنه آزادسازی مناطق تحت سلطه شورشیان گسترش خواهد یافت. در مقابل مخالفان نیز تلاش خواهند کرد تنشها و ناآرامیهایی را برای مقابله با کنترل کامل کشور توسط نظام ایجاد کنند.

اگر به تحولات آتی سوریه خوشبینی هستید، آینده منطقه را در سایه تحولات جاری آن چگونه ارزیابی میکنید؟

همان طور که میدانید در برخی کشورهای منطقه شاهد تغییر و تحولاتی بودیم. دیکتاتورهای مصر، تونس و لیبی سرنگون شدند، تحولاتی در یمن به وجود آمد و سوریه نیز با بحران جنگ داخلی دست و پنجه نرم میکند، در بحرین نیروهای رژیم آلخلیفه معترضان را سرکوب میکنند و کشورهای دیگر نیز با مشکلات و شرایط خاص خود مواجه هستند. تحولات مذکور باعث به وجود آمدن پیامدهای مختلفی در منطقه خواهد شد. در کنار این تحولات شرایط دشوار فلسطین نیز در مواجهه با پروژه صهیونیسم و جرثومه اسرائیل در منطقه ما ادامه دارد.

تمام این تحولات منطقه را در یک شرایط بیثبات قرار داده است. بهطور کلی باید گفت آینده منطقه واضح نیست، ولی آنچه که میتوان بر آن تأکید کرد این است که دیکتاتورها و انسانهای فاسد یکی پس از دیگری سرنگون خواهند شد. نشانههای خیزش منطقه نمایان، ولی برخی پیچیدگیها، دشواریها، دخالتهای بینالمللی و تأثیر رژیم صهیونیستی نیز در این میان مشهود است و خواهیم دید که چگونه مقاومت و برنامههای آن منطقه را به سمت دستاوردهای مثبت هر چه بیشتر رهنمون خواهد کرد.

به نظر شما آیا بحران سوریه بر مسئله فلسطین تأثیر منفی گذاشته است؟

بدون تردید حوادث سوریه بر مسئله فلسطین تأثیر منفی داشته است، به خاطر این که برخی گروههای فلسطینی در موضعگیری خود در قبال بحران سوریه دچار اشتباه شدند و این مسئله باعث به وجود آمدن شکاف میان نظام سوریه و این گروههای فلسطینی شد. این گروهها با تصمیم اشتباه خود حامی مهمی را از دست دادند. شرایط فعلی سوریه اجازه چنین حمایتی را نمیدهد. این از آثار مهم و در عین حال خطرناک بحران سوریه بوده است. حوادث سوریه باعث تقویت عناصر تکفیری شد. عناصری که روند عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی را تسهیل میکنند.

روابط آنها از طریق بلندیهای جولان و مناطق مرزی سوریه و فلسطین با رژیم صهیونیستی تحولی دراماتیک، منفی و در عین حال تهدیدی جدی به شمار میرود.به اعتقاد ما حوادث سوریه بر مسئله فلسطین تأثیر منفی گذاشت و باعث شد به تهدیدات ناشی از شهرکسازی صهیونیستها تجاوزات اسرائیل در قدس اشغالی و تغییر بافت جمعیتی به نفع اسرائیل بیتوجهی شود. همه اینها تهدیدات واقعی در فلسطین و جهان عرب است که حوادث سوریه و دیگر حوادث مانع از توجه به آنها میشود. این حوادث و پیامدهای ناشی از آن به رژیم صهیونیستی کمک کرد تا بدون هیچگونه نظارت و کنترل بر جنایتهای خود سرپوش بگذارد.

درماههاي اخير جنبش فتح و حماس توافق آشتی ملی را امضا کردند. تا چه حد امکان اجرای عملی آشتی ملی فلسطین میان جنبشهای حماس و فتح وجود دارد؟ تأثیر این آشتی بر آینده چیست؟

اصل آشتی میان فتح و حماس حتی اگر در پایینترین حد ممکن باشد، امر مثبتی است. اگر این آشتی مانع از ایجاد فتنه میان دو جنبش شود و نزاع و اختلاف شدید داخل را پایان بخشد، دارای تأثیر مثبت خواهد بود. ما شاهد موضعگیری نتانیاهو و دیگر مقامات صهیونیستی علیه آشتی ملی فلسطین بودیم. آنها خواهان آشتی گروههای فلسطینی نیستند. رهبران اسرائیل آشتی ملی را دلیل شکست مذاکرات سازش میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگران قلمداد میکنند، اما باید گفت این آشتی نیاز به توجه بیشتر و امتیازدهیهای متقابل میان طرفین دارد تا در مواجهه با چالشهای بیوقفه رژیم صهیونیستی در زمینه مصادره اراضی اقتصاد، سیاست و آینده یک قدرت یکپارچه فلسطینی ایجاد کند.

ما در حزبالله لبنان از تحقق آشتی میان فتح و حماس استقبال میکنیم و امیدواریم در آینده آثار مثبتی داشته باشد. این مسئله در گرو اجرای عملی آن و تعهد طرفین در این زمینه است. درست است بهطور کلی از بیداری اسلامی در کشورهای مختلف سخن به میان میآوردیم، ولی ماهیت و رویکرد این جنبش گسترده با توجه به ماهیت قدرتهای سیاسی و طرحهای آنها و شرایطی که این قدرتها و جنبشها در آن به سر میبرند، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. کسی که شرایط و چشمانداز هر کشوری را که این جنبش عظیم مردمی در آن رخ داده است، بررسی میکند، به این نتیجه میرسد که نتایج میدانی این جنبش تحولات و نتایج آن در هر کشور در مقایسه با کشور دیگر متفاوت است. اساس این جنبش مثبت است و باید محور آن دشمنی با رژیم صهیونیستی، عدم اطمینان و خوشبینی به امریکا، تکیه به تواناییهای مردمی در چهارچوب وحدت و همکاری میان گروههای مختلف بهمنظور همبستگی و تأثیرگذاری هر چه بیشتر باشد.

مسلماً حضور بازیگران بینالمللی و منطقهای که در صدد بهرهبرداری از این جنبش در برخی کشورها هستند، موانعی را ایجاد میکنند و بر نتایج این جنبشها اثرگذار خواهد بود. گروههای انقلابی باید نسبت به اینگونه مسائل آگاه باشند و اقدامات خود را حسابشده و مثبت پیش ببرند تا این جنبشها بهجای این که به نفع کشورها باشد، در راستای منافع و مطامع دیگران قرار نگیرد.

امریکا و همپیمانانش در منطقه تصور میکردند نظام اسد طی چند ماه سقوط خواهد کرد، ولی الان بعد از گذشت سه سال همچنان نظام بشار اسد روی کار است. راز این مقاومت با وجود حجم بالای توطئهها چیست؟

مسئله حائز اهمیت در سوریه این است که نظام دارای دیدگاه و برنامه مشخصی است، این که نظام سوریه جزء لاینفک پروژه و محور بر حق مقاومت است. مخالفان نظام برنامه مشخص و درستی ندارند، بلکه جنایتکاران و خرابکارانی هستند که میخواهند به ملت سوریه آسیب بزنند. این اولین نکته مثبت برای نظام است که دارای برنامه و اهداف مشخصی است. دوم این که همبستگی موجود میان ارتش و رئیسجمهور سوریه مانع از سقوط نظام و تضعیف قدرت سوریه در مواجهه با چالشها شده است. آنها به ایجاد شکاف در داخل ارتش سوریه دلخوش کرده بودند، ولی چنین اتفاقی رخ نداد.

تنها برخی عناصر و افسران که تأثیری در قدرت و انسجام نیروهای مسلح سوریه نداشتند از ارتش جدا شدند، ولی فرماندهان به صورت منسجم، هماهنگ و تحت فرمان مستقیم رئیسجمهور به فعالیت خود ادامه دادند و این دژی استوار و نفوذناپذیر به وجود آورد. مسئله سوم این که نظام سوریه در میان تمام اقشار و گروهها در سوریه اعم از اهل سنت که بزرگترین فرقه این کشور به شمار میروند، پایگاه مردمی دارد. برخی عناصر به بهانه این که مخالف نظام سوریه هستند، پشت اهل سنت مخفی شدند، ولی معلوم شد تعداد زیادی از علمای شناختهشده و برجسته مثل شیخ رمضان البوطی «رحمهاللهعلیه»، شیخ حسون مفتی کل سوریه و دیگر چهرههای معروف سوریه طرفدار نظام هستند. آنها وقتی متوجه جایگاه شیخ رمضان البوطی و تأثیر فتواها و دیدگاههای وی شدند، او را به قتل رساندند. عوامل متعددی در مقاومت نظام سوریه مؤثر بود و بر کسی پوشیده نیست که همبستگی محور مقاومت از جمله ایران و حزبالله با نظام سوریه و همکاری کشورهای بزرگ مثل چین و روسیه در سطح سیاسی و بینالمللی در شورای امنیت از دیگر عوامل تقویت مقاومت نظام سوریه بود که در وهله اول به عوامل و پایگاههای داخلی تکیه داشت.

حوادث جاری منطقه صحنه نزاع علنی و مخفی میان جبهه عزت و مقاومت و جبهه سرسپردگی به امریکا و اسرائیل است. ارزیابی شما از معادله امروز این صحنه بعد از همه تحولات به وجود آمده چیست؟

به جرئت میتوان گفت محور عزت و مقاومت در مواجهه تمام عیار با محور امریکا و اسرائیل دستاوردهایی را محقق ساخته است. نزاع همچنان ادامه دارد و ممکن است زمان زیادی طول بکشد. این نزاع میان جبهه حق و باطل است، ولی بدون تردید جبهه عزت و مقاومت دارای پایگاه گسترده مردمی و دستاوردهایی را محقق ساخته است. از جمله دستاوردهای این جبهه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:

ü پیروزیهایی که در مواجهه با رژیم صهیونیستی محقق شد ـ چه در نبرد با حزبالله لبنان یا جنگ با حماس و دیگر گروههای جهادی فلسطینی در نوار غزه.

ü دستاوردهای مقاومت سوریه در برابر تمامی چالشها و نمایان شدن پیروزی سوریه به عنوان یکی از محورهای مقاومت در مواجهه با عناصر تکفیری.

ü پیروزی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چالشها و تحریمهای ظالمانه.

ü برگزاری مذاکرات هستهای بدون چشمپوشی ایران از حقوق مشروع خود در برنامه صلحآمیز هستهای و استواری و ثبات قدم در سایه نظارت و ارشاد حضرت آیتاللهالعظمی سید علی خامنهای «حفظهاللهتعالی»

ü همچنین پیشرفت ایران در عرصههای مختلف علمی، اقتصادی و سیاسی و مقابله با تحریمهای بینالمللی.

ü شبکه ارتباطاتی که ایران با کشورهای مختلف جهان ایجاد کرده است.

در مورد شرایط ملتها در دیگر کشورها در راستای این محور و تحولات کشورهای اسلامی و عربی اطاله کلام نمیکنم. انشاءالله تمامی این موارد در راستای منافع و مصالح محور مقاومت باشد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار