کد خبر: 668352
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۶
تغییر روستاها به شهر، حرکت روی مدار صفر درجه است
دیگر نمی توانیم بگوییم زندگی ها آهسته آهسته تغییر کرده و رنگ و بوی روستایی جای خودش را با شهرنشینی عوض می کند، چون این جابجایی چنان سرعتی گرفته که در کمترین زمان ممکن، روستاها جامه شهری به تن کرده و حتی با چسباندن عنوان شهر یا شهرستان نشان می دهند که دیگر نباید به آنها به چشم یک روستا نگریست...
حوریه ملکی

دیگر نمی توانیم بگوییم زندگی ها آهسته آهسته تغییر کرده و رنگ و بوی روستایی جای خودش را با شهرنشینی عوض می کند، چون این جابجایی چنان سرعتی گرفته که در کمترین زمان ممکن، روستاها جامه شهری به تن کرده و حتی با چسباندن عنوان شهر یا شهرستان نشان می دهند که دیگر نباید به آنها به چشم یک روستا نگریست. حال معلوم نیست چرا در این دگرگونی، طبیعت هم چهره دیگری به خود می گیرد و گویی سرناسازگاری با شهرنشینان دارد. به هر حال ماشین مدرنیته بی توجه به آب و هوا و طبیعت و جنگل و دشت، بی وقفه درو می کند و پیش می رود و کاری می کند که از روستا و حال و هوایش، خاطره ای بیش باقی نماند.

***

نه تنها ما، بلکه حتما پدربزرگان و اجدادمان هم این ضرب المثل زیبا را هزاران بار شنیده و تکرار کرده بودند که «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری!» اگر اغراق نکرده باشیم باید بگوییم که این مثل جای افتاده در فرهنگ عمومی ما جزیی جدایی ناپذیر و باورپذیر از زندگی اجتماعی ایرانیان را تشکیل می داد. اما نمی دانیم چه اتفاقی افتاد که این روزها دیگر هیچ اثری از ابر و باد در آسمان نیست و هیچ وقت ابرها خودشان را به زمین نمی رسانند تا بگوییم "مه" آمده.

آنقدر ابر و باد و باران و برف کمیاب شده اند که به محض دیدن آسمان «صاف تا قسمتی ابری» آنقدر خوشحال می شویم که گویی دنیا را به دست آورده ایم.

نمی دانیم باد خوب است یا نه. بوزد و گرد وغبار و آلاینده ها را با خودش بیاورد یا نوزد و ما را به حال خودمان رها کند. بیشتر وقت ها در این گرمای جانفرسا و نفسگیر می گوییم خدا کند باد نوزد تا برای چند روز هم که شده در کنار استشمام انواع آلودگی های ماشینی، دیگر گرد و غبارها، این مهمانان ناخوانده چند سال اخیر را، به سرزمینمان سرازیر نکند! دیدن ماه هم که شده سعادت! یا آسمان آنقدر آلوده است که لذت تماشای ماه نصیب شهرنشینان نمی شود و یا معماری بی نظم و آشفته شهری، روزنی برای تماشای آن در معدود شب های صاف و بی غبار نمی گذارد! دلمان به خورشید گرم بود که با حرف پزشکان و همان موضوع پرتوهای اشعه فرابنفش و بیماری ها و سرطان پوست، نمی دانیم روبرویش بایستیم یا نه.

از ماست که بر ماست

مردم از زندگی شهری چه خیری دیده اند که اینچنین برای شهرنشین بودن از جان گذشتگی می کنند؟ چرا طبیعت آرام و بکر را با دستان خودمان شخم می زنیم و بذر آهن و سیمان و بتون در آن می کاریم؟ آیا این انتقام طبیعت است از بی فکری بشری که تنها برای رفاه خود، در طول یک صد سال اخیر و تحت شعار مدرنیته، آهسته و پیوسته به نابودی محیط پیرامونش کمر همت بسته؟ یا نه، طبیعت مانند همیشه بی هیچ اجر و مزدی بخشندگی خداوندی را ارزانی بشر داشته و خواهد داشت و این بلایای طبیعی، تنها مهر تاییدی بر ناپختگی انسان خردورز است که تنها به رفاه خود و بهره کشی از طبیعت اقدام کرده و برای جایگزینی منابع مصرفی چاره ای نیاندیشیده.

تعامل و زندگی بشر با محیط پیرامونش و به خصوص طبیعت این جهان خاکی، همواره به عنوان اصلی لازم و کافی برای زیستی مفید برقرار بوده؛ اما چگونه است که این تعامل طی چند دهه اخیر در جهان و دو دهه اخیر در ایران، تنها حالت «لازم» به خود گرفته و دیگر برای زیستی مفید و سلامت «کافی» نیست! در دهه هفتاد یکی از مهمترین شعارهای بهداشتی سازمان های سلامت، خروج شهرنشینان از خانه ها و حضورشان در محیط های باز برای لذت بردن از نور آفتاب و هوای آزاد بود. اما با آغاز دهه هشتاد بارها و بارها این جمله کوتاه را می شنویم که «به دلیل ... لطفا جز در موارد ضروری از خانه های خود خارج نشوید!». عبارتی که به یکی از عادی ترین پیام های سلامت همان سازمان های بهداشتی تبدیل شده است!

نکته تلخ ماجرا اینجاست که به جای سه نقطه قرار داده شد در پیام فوق، می توان از آسیب های آلودگی هوا به دلیل گرد و غبار و ذرات معلق و ریز گردها گرفته تا بالا بودن شاخص اشعه ماورای بنفش و خطر ابتلا به بیماری های چشمی و پوستی را قرار داد!

حال باید پرسید در شرایططی که اولین دستاوردهای زندگی شهری، انواع بیماریهای قلبی و عروقی و چشم و پوست و هزاران درد و آسیب دیگر است، چرا باز هم برای رسیدن به آن اینقدر در تلاشیم.

اشعه خوب و مضر!

اشعه ماورای بنفش در حد متعادل، جهت جذب ویتامین D برای رشد طبیعی انسان و به خصوص تقویت استخوان ها فوق العاده لازم و حیاتی است. اما وقتی میزان تشعشع آن از حد مجاز 4 تا 7 درجه در مقیاس تابش پرتو خورشید تجاوز کند به صورت کاملا طبیعی به یکی از مهمترین دلایل بیماری های چشمی مانند سوزش قرنیه چشم، آب مروارید و سرطان چشم، همچنین باعث سوختگی پوست و انواع سرطان های قشای بیرونی بدن یا همان پوست می شود.

دکتر محمود شادمهر متخصص پوست در تشریح دلایل افزایش درجه اشعه فرابنفش می گوید: «مهمترین سد و مانع رسیدن این اشعه به سطح کره زمین لایه «ازن» یا همان قشای محافظ پوست زمین است که به دلایل افزایش گازهای گلخانه ای در جهان و همچنین افزایش کارخانه های صنعتی دچار آسیب شده است و این نازک شدن حجم لایه «ازن» که از آن به «سوراخ شدن این لایه» نام برده می شود مهمترین دلیل افزایش میزان درجه اشعه فرابنفش خورشیدی در سطح پوسته زمین است.»

باید تاسف خورد که طبیعت گردی روستایی را به یک خاطره تبدیل می کنیم و برای خروج از خانه از صد مدل کرم و پماد استفاده می کنیم.

دکتر شادمهر با اشاره به اینکه انسان ها به دلیل حجم بالای اشعه های مضر نباید در خانه محبوس و از فعالیت های عادی و روزمره زندگی خود را محروم سازند، ادامه می دهد: «مهمترین راه ابتدایی برای کم کردن خطرات ناشی از برخورد این اشعه با پوست استفاده کردن از کرم های ضد آفتاب و رعایت نوع پوشش است. متاسفانه با اینکه مشکلات شهرنشینی روز به روز در حال افزایش است، به دلیل عدم فرهنگ سازی عمومی و اطلاع رسانی دقیق از سوی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، ایران یکی از کشورهایی است که پایین ترین مصرف کرم های ضد افتاب در جهان را به خود اختصاص داده است! و با ادامه این رویه طی 10 الی 15 سال آینده شاهد افزایش چشمگیر بیماری های پوستی و چشمی در ایران خواهیم بود.»

ویژگی های شهرها

مساله افزایش میزان پرتوهای فرابنفش خورشیدی تنها یکی از عواملی است که زیستن در جامعه شهری را با تنگناهای خاص خود رو به رو کرده است و این در حالی است که آلودگی هوا، وجود گرد و غبار، ریز گردها و نظایر آن نیز به نوبه خود معضلی برای این نوع زیستن به شمار می آیند که سبب تکرار آن جمله معروف «به دلیل ... لطفا جز در موارد ضروری از خانه های خود خارج نشوید!» شده است.

براساس مطالعات صورت گرفته منشاء ریزگردها، کشورهای عراق، سوریه، ترکیه و ایران هستند که سهم ایران در این زمینه تنها 10 درصد است.

از دیگر ویژگی های زندگی شهری این است که شهرنشینان به مانند روستاییان نمی توانند به سرعت به راه حلی عملی برای رفع یک مشکل یا معضل دست یابند به همین دلیل تنها به بازگو کردن مشکلات می پردازند و بدون آنکه راهکاری شناسایی و ارایه دهند ترجیح می دهند با مشکلاتشان کنار بیایند و به قول معروف «زندگی مسالمت آمیزی با انها داشته باشند.»

اگر در روستاها درختان و گیاهان می توانستند هوا را تلطیف و از ایجاد گرد و غبار جلوگیری کنند، در شهرها این مهم در کنار فرهنگ سازی درباره آلودگی های محیطی و آب و هوای شهری بر عهده شهرداری هاست.

کوتاه سخن اینکه شهرها ویژگی های خاص خودشان را دارند. از آلودگی های محیطی و آب و هوایی گرفته تا آلودگی های سمعی و بصری و روانی و با این اوصاف، انسان در شرایطی به سمت مدرنیته حرکت می کند که در درک و شناخت بسیاری از مسائل آن ناتوان است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار