کد خبر: 667750
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۸
چرا شبكه خبر از روزنامه‌ها مايه مي‌گذارد؟!
شايد اين تيزر تبليغاتي مردم را دعوت مي‌كند كه «لطفاً از اخبار سانسور شده ما ديدن فرماييد»! ‌
الناز خمامي‌زاده
شبكه خبر صداوسيما چندي است در لابه‌لاي برنامه‌هايش تيزري را پخش مي‌كند كه در آن چرخه دشوار انتشار و توزيع با تأخير روزنامه‌ها به نمايش درمي‌آيد كه مسلماً هدف شبكه خبر و رسانه ملي از پخش اين تيزر خدمت به نشريات و معرفي فرايند پر و پيچ خم تهيه و انتشار آنها نيست؛ رسانه ملي از طريق اين تيزر مي‌كوشد بگويد اگرچه ممكن است در راه‌هاي رسيدن روزنامه‌ها به دست مردم اخلال پيش بيايد اما مردم مي‌توانند مطمئن باشند كه شبكه خبر سهل‌الوصول‌ترين و در دسترس‌ترين ابزار رسانه‌اي براي اطلاع از اخبار روز است! در اين تيزر پس از نمايش فرايند دشوار چاپ صنعتي روزنامه‌ها، موتورسوار‌‌هاي توزيع روزنامه در ترافيك جا مي‌مانند و دكه‌ها از روزنامه خالي مي‌ماند و سپس در بخش پاياني تيزر، خانواده‌اي كه روي مبل خانه‌شان نشسته‌اند، خيلي راحت شبكه خبر را انتخاب و اخبارشان را تماشا مي‌كنند! در اينجا اشاره به چند نكته درباره اين تيزر تبليغاتي شبكه خبر خالي از لطف نيست.

1- بدون شك جايگاه رسانه ملي قابل مقايسه با جايگاه هيچ رسانه ديداري، شنيداري و مكتوب ديگري در داخل كشور نيست. رسانه ملي همان طور كه از نامش پيداست، يك رسانه متعلق به عموم مردم ايران است و از اين بابت بار وظايف بر دوش آن و شبكه‌هاي تلويزيوني زيرمجموعه‌اش بسيار سنگين و خطير است. با اين حال اين جايگاه مهم نمي‌تواند دليلي موجه براي ناديده انگاشتن جايگاه ديگر ابزار‌هاي رسانه‌اي داخل كشور باشد. امروزه همه مي‌دانند كه پازل جريان اطلاعاتي داخل كشور با به هم پيوستن همه قطعات آن كامل مي‌شود؛ از روزنامه‌ها و نشريات گرفته تا پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني، خبرگزاري‌ها و حتي كتاب‌ها و وبلاگ‌ها و نيز رسانه ملي كه مانند همه اين قطعات تنها يك مكمل است، بنابراين به نظر مي‌رسد كه خدشه وارد كردن بر جايگاه ديگر ابزارهاي رسانه‌اي همچون روزنامه‌ها يا خبرگزاري‌ها آن هم به بهانه بزرگنمايي جايگاه و تبليغ خود، نه در شأن رسانه ملي است و نه در شأن مردمي كه بهتر از هر كس ديگري مي‌دانند براي دريافت اخبار مورد نظر خود بايد به كدام يك از قطعات اين پازل مراجعه كنند.

2- چه بر پايه تاريخ شفاهي و چه بر پايه تاريخ مكتوب همه مي‌دانند كه روزنامه‌ها سنگ‌بناي اصلي انتشار اخبار و جريان اطلاعات در ايران و ساير نقاط دنيا هستند. قدمت 190 ساله چاپ نشريات در كشور در كنار نام روزنامه‌هاي قديمي چون صوراسرافيل، كاغذ اخبار و وقايع الاتفاقيه بر همه روشن است. در واقع قدمت و اصالت روزنامه‌ها بسيار از قدمت رسانه‌هاي ديداري و شنيداري بيشتر است و در يك كلام رسانه‌‌هاي  مكتوب پدر رسانه‌‌هاي  تصويري‌اند و اين جفا و توهين با پدر ناصواب است.
3- رسانه ملي بايد محل بروز و تبلور استعدادها باشد. بدون شك اين رسانه مي‌تواند به جاي مانور دادن بر امتيازات برتر شبكه خبر و تلاش براي تغيير دادن مسير مردم از رسانه‌هاي سنتي به رسانه هميشه در دسترس تلويزيون، راهي را براي تبليغات خود پيدا كند كه مستلزم اهانت به ساير رسانه‌ها و ابزار رسانه‌اي نباشد. چه بسا در حيطه سرعت انتشار خبر، خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي بر خط از ساير رسانه‌ها هميشه يك قدم جلوتر هستند؛ كما اينكه بارها مشاهده مي‌شود كه بخش‌هاي خبري رسانه ملي نتوانسته‌اند برخي اخبار را به خوبي دروازه‌باني كنند و از انتشار برخي خبرهاي مهم حوزه‌هاي مختلف به خصوص حوزه فرهنگي و بخش بين‌الملل جا مانده‌اند. در اين شرايط چندان شايسته نيست كه يك خبرگزاري در تبليغات خود از رسانه ملي مايه بگذارد و براي نمايش سرعت انتشار اخبارش، تلويزيون را زير پا خرد كند.

4- در دنياي غرب كه حجم تكنولوژي‌ها و فناوري‌هاي در دسترس ارتباطاتي بسيار بيشتر از جوامع شرقي است با وجود هجمه فناوري‌هايي چون e-book يا روزنامه‌هاي الكترونيكي و ساير فناوري‌هاي اينترنتي، هنوز كه هنوز است روزنامه‌ها و مجلات جايگاه خود را حفظ كرده‌اند و حتي براي آنها اهميتي به مراتب بالاتر از اهميت ساير رسانه‌ها قائل هستند، در عين حال كسي هم ادعايي ندارد كه اين جايگاه رو به تضعيف است. در واقع هنگامي كه رسانه‌هاي فضاي مجازي به عنوان آخرين تكنولوژي‌هاي عصر ديجيتال وارد دنياي ارتباطات شدند، برخي كارشناسان رسانه‌اي غرب از احتمال منسوخ شدن رسانه‌هاي كاغذي و مكتوب سخن گفتند اما ادامه كار نشان داد كه هنوز كه هنوز است قدرت اطلاعات در اختيار رسانه‌هاي مكتوب و روزنامه‌ها است. چه بسا امروزه اكثر اخبار حوزه بين‌الملل به نقل از منابع خبري اعم از روزنامه‌ها يا سايت‌هاي متعلق به آنها منتشر مي‌شود.

5- اينكه در عصر تكنولوژي و ظهور رسانه‌هاي دنياي مدرن، هنوز هم روزنامه‌ها و رسانه‌هاي سنتي زنده هستند و به حيات خود ادامه مي‌دهند، خود گوياي آن است كه جامعه هنوز به وجود نشريات مكتوب احساس نياز مي‌كند. با وجود پيشرفت‌هاي حاصل از ورود رسانه‌هاي فضاي مجازي به دنياي ارتباطات اما هنوز كه هنوز است، روزنامه‌ها جايگاه قابل احترام خود را نزد مردم دارند؛ چه بسا نقشي را كه رسانه ملي در انتشار اخبار ايفا مي‌كند، نه روزنامه‌ها مي‌توانند ايفا كنند و نه جاي روزنامه‌ها را رسانه ملي مي‌تواند پر كند. مردم از تماشاي اخبار رسانه ملي و تصاوير مرتبط با خبر از جريان حوادث روز مطلع مي‌شوند و با خواندن تحليل‌هاي همان اخبار در صفحات روزنامه‌ها دايره اطلاعاتي‌شان را كامل‌تر مي‌كنند. پر واضح است كه شبكه خبر و رسانه ملي در مورد بسياري از اخبار كشور، «رسانه‌ سانسور» هستند و از هيچ يك دم نمي‌زنند. به همين خاطر شايد اين تيزر تبليغاتي مردم را دعوت مي‌كند كه «لطفاً از اخبار سانسور شده ما ديدن فرماييد»! ‌

همان‌طور كه گفته شد رسانه‌ها مكمل يكديگر هستند و هر يك از ابزار رسانه‌اي كه در تحولات و جزر و مدهاي دنياي مدرن عصر ارتباطات همچنان پا بر جا باقي مانده‌اند و از ميدان به در نشده‌اند همان قطعات پازلي هستند كه وجودشان براي جريان اطلاعاتي جامعه ضروري است. بله، درست است! روزنامه‌ها و رسانه‌هاي مكتوب سنتي، ناچار به طي مسير پر پيچ و خم نشر هستند؛ فرايندي چند لايه براي انتشار روزنامه‌ها و رساندن اخبار با تحليل‌هاي مختلف به دست مردمي كه هم تلويزيون نگاه مي‌كنند و هم به رسانه‌هاي سنتي وفادار مي‌مانند و همين موضوع پيشخوان‌ها را هميشه گرم نگه مي‌دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار