کد خبر: 665864
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۷
اگر به صورت دقیق به آغاز، شکل گیری و عملکرد و اندیشه های سلفی های تکفیری توجه شود به این نتیجه می رسیم که اینها در پازل بسط تمدن غرب گام برمی دارند گرچه فعالیت آنها قبلاً هم وجود داشته است
محمود احمد آقایی - حمزه بختیاری

 اما امروزه اسلحه در دستان آنها و انگشت آنها پای ماشه رفت و دندان های تیز آنها قلب های انسان ها را سوراخ کرد و حلقوم آنها خون و گلو همنوعان خود را بلعید این ظاهر انسان هایی است که باطنی حیوانی پیدا کرده اند، این باطن سیاه حاصل تفکر و زندگی است که احساس های پاک و فطرت ناب خداجویی را از بین برده و در سیاه چال های نفس اماره حبس نموده اند، این قوم کسانی اند که در مملکت وجودی آنها غصب و شهوت علیه عقل و فطرت کودتا نموده و زمان درون آنها را در دست گرفته اند و اینگونه با اهداف خیالی و عقلی معیوب در پی اهداف خواسته و ناخواسته غرب حرکت می کنند.

این چیرگی نفس اماره که انسان های زیادی را تیره کرده است گاه در غرب و اروپا و ... با ظاهری شیک و انسان های ادکلن زده و کراوات بسته وجود خود را نشان می دهد.

و گاه در میدان منازعه و جنگ که انسان نماها با قصی ترین رفتار خود هم نوعان خود را می کشند ،ظاهر می شود.

برای تشریح این مطلب نگاهی به فعالیت های متفاوت در عرصه های مختلف می پردازیم تا به درستی نشان داده شود تا اقداماتی هر چند در ظاهر با هم تفاوت های زیادی داشته و حتی در سرزمین های مختلفی به وقوع می پیوندند ولی یک هدف و در یک کانال قرار گرفته اند.

در واقع این برنامه استکبار جهانی است و این یک نقشه راه برای بقاء و تداوم حیات اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی و سیاسی استکبار در جهان می باشد.

یکی از بهترین بیان ها در مورد استکبار و صهیونیسم گفته های مقام معظم رهبری می باشند که می فرمایند: «جبهه استکبار جهانی و شبکه جنایتکار صهیونیسم دشمن اصلی ماست».

پیام به کنگره عظیم حج23/07/1393

استکبار جهانی یعنی شبکه در هم تنیده ی کارتل های نفتی و اسلحه سازی و صهیونیسم جهانی و دولت های وابسته به آنها.

پیام به کنگره عظیم حج 18/11/1388

کانون ساختاری شبکه ی جهانی استکبار صهیونیسم است امروز باید بسیار هوشیار بود و نگذاریم ایدئولوژی صهیونیسم به حکومت غصبی و نامشروع رژیم اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین تقیلیل یابد و رسانه ها و .. آن را در اذهان مردم فقط با رژیم غاصب اسرائیل معنی کنند.

«ایدئولوژی صهیونیسم یک ایدئولوژی بدون سرزمین است به همین دلیل برای تداوم حیات خود مردم و حکومت های سایر جوامع را استثمار کرده است.»

آن چیزی که در این مقاله به رابطه ا ستکبار جهانی (صهیونیسم جهانی) و سلفی گری و وهابیت مدنظر است فرقه سازی آنها برای مقابله با اسلام ناب محمدی است.

ایدئولوژی صهیونیسم توحید، کتاب واحد و قبله واحد را مهمترین خطر و مانع گسترش جهانی خود می دانند و لذا به سرعت در دنیای اسلام به دنبال فرقه سازی بوده و هستند، یکی از فرقه ها وهابیت و سلفی گری تکفیری می باشد که با همراهی محمد بن عبدالوهاب و مستر همفر و با کمک از افکار ابن تیمه در اسلام رخنه کرد.

مستر همسفر در خاطرات خود دستورات وزارت مستعمرات را در 6 ماده درباره کار محمد بن عبدالوهاب بیان می کند که در این نوشته به 3 مورد اشاره می کنیم:

1.تکفیر همه ی مسلمانانی که به مذهب او نگرویده اند.

2.در صورت امکان، انهدام کعبه به بهانه این که هنوز نشانه هایی از بت پرستی در آن به جای مانده است.

3.ویران کردن بارگاه ها و مقابر و زیارتگاه های مسلمانان.

این دستورات در مقاطع مختلفی از تاریخ توسط وهابی ها عملی شده است.

اولین قبری که وهابیان در منطقه نجد ویران کرده اند قبر زیدبن خطاب برادر خلیفه دوم بود. پس از آن با حمله به شهرهای عربستان سعودی مسلمانان را قتل عام و اموالشانرا غارت کردند. مردمی که در مسجد در حال نماز و مشغول عبادت پروردگار بودند به خاک و خون نشاندند حتی طفل را در دامن مادر سر بریدند و کتاب ها و قرآن ها را در کوچه و خیابان زیر پای حیوانات می ریختند.

«در سال 1218 که وارد مکه شدند قبور اولیاء و صحابه را با خاک یکسان کردند حتی منزل امیرالمؤمنین (ع) و منزل خلیفه اول و دوم را در امان نگذاشتند، خانه خدیجه کبری را که معبد جبرئیل و محل نزول وحی بود با خاک یکسان و به دستشویی مبدل کردند، مکان ولادت پیامبر مکرم اسلام را ویران و آن را محل خرید و فروش حیوانان تغییر دادند» (مجله فرهنگ پویا، شماره7، ص7)

انگلیس همواره پشتیبان فرقه هایی که در اسلام ظهور کرده اند بوده و هست و در این اواخر آمریکا هم به پشتیبانی از آنها پرداخته اند. البته ناگفته نماند که فرقه هایی از قبیل: قادیان ها یا احمدیه، وبهانیت هم در همین راستا قابل تفسیر هستند. ولی در این نوشته جهت اختصار و جلوگیری از پراکنده نویسی به سلفی های تکفیری (وهابی) پرداخته شد و البته با کمی مسامحه وهابیت را مساوی سلفی های تکفیرها گرفته شده است. چون که امروز عربستان تلاش زیادی می کند تا در قالب سلفی گری وهابیت را ترویج کند.

عربستان برای گسترش سلفیه به تأسیس مراکزی در کشورهای مختلف دست زد به عنوان مثال می توان به مسجد ملک فیصل در اسلام آباد پاکستان اشاره کرد که مسجدی با ظرفیت 10 هزار نمازگزار و همراه دانشکده علوم اسلامی در سال 1408هـ.قمری اشاره کرد که خروجی آن افرادی شبیه طالبان بود.

همسویی و همراهی عربستان با سیاست های آمریکا در منطقه باعث نشد عربستان امتیازاتی از کشورهای غربی به دست آورد.

ساخت مساجد و مراکز و آکادمی های علوم اسلامی و عربی توسط عربستان در بهترین مناطق شهرهای اروپا و آمریکا و تأسیس که سنی های اسلام شناس در معتبرترین دانشگاه های جهان مانند: دانشگاه هاروارد،دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه لندن و مسکو به عنوان قرائت اصیل از اسلام که در واقع سلفی گری ترویج می شد.

در عوض ملک فهد جلسه ای مشتمل بر 350 نفر از علماء را تشکیل داد تا آنها را برای صدور فتوا به منظور اجازه استقرار ارتش آمریکا در عربستان طی جنگ با عراق در سال 1991 میلادی متقاعد سازد.

آنچه برای ما در این نوشتار حائز اهمیت است تعامل تفکر آنها با شیعه و اسلام ناب محمدی است که وهابیان و سلفی ها به شدت علیه شیعه و اسلام ناب محمدی فعالیت می کنند.

و حتی گروهی از آنها به مهدورالدم بودن شیعه معتقد هستند پیام برائت از مشرکین امام خمینی (ره) عمق کینه وهابیت را به اسلام به درستی به ما شناسد و چهره آنها را خوب معرفی کند «مگر مسلمانان جهان فاجعه قتل عامل صدها عالم و هزاران زن- مرد فرقه های مسلمین را در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتل عام زائران خانه خدا را فراموش می کنند؟! مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای نکبت، اسلام پول و زور و اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها و در یک کلام اسلام آمریکایی را ترویج می کنند و از طرف دیگر سر به آستان سرور خویش، آمریکای جهان خوار می گذارند و ...

امام خمینی (ره) به زیبایی ارتباط وهابیت و استکبار جهانی را با صفات و کلمات پرمعنی به مردم جهان گوشزد می کند در ادامه خواننده را به جملات حکیمانه و پر مغزی از مقام معظم رهبری توجه می دهیم که کامل کننده این مبحث است.

«.... از اول وهابیت را برای ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهی –مثل اسرائیل- دربین جامعه مسلمانان به وجود آوردند. همچنان که اسرائیل را برای اینکه پایگاهی علیه اسلام درست کنند به وجود آورند.

حکومت وهابیت و این روسای نجد را به وجود آوردند تا داخل جامعه اسلامی مرکز امنی داشته باشد که به خودشان وابسته باشند و می بینید هم که وابسته اند. (مجله فرهنگ پویا، شماره7،ص7)

در این بخش سعی شد نقش استکبار جهانی در شکل گیری فرقه های خصوصاً وهابیت در راستای مقابله با اسلام بیان شود و در این ها با تضعیف اسلام سعی در بسط و گسترش تمدن خود دارند، تمدن لیبرال دمکراسی که با اندیشه ایدئولوژی صهیونیسم که کانون استکبار جهانی را به وجود آورده اند.

و در ادامه به قسمت دیگری از فعالیت های آنها می پردازیم که در قالب ساخت فیلم و تسخیر رسانه ها و هالیوود برای بسط ساخت فیلم و تسخیر رسانه ها و هالیوود برای بسط و نشر ارزش های خود بهره می برند برای یک تحلیل سیاسی خوب باید هر دوی این قسمت را در یک پازل قرارداد البته برای پازل کامل باید قصه های دیگری هم مد نظر باشد ولی اصل مطلب این است که باید صهیونیست را در یک کانال و یک سر زمین فروکاست نکرد و دست پلید او را در بسیاری از جریان ها مشاهده کرد.

دانشمند معروف جهان مسیحیت علامه پولس حنا مسعد.

صاحب اثر ذی قیمت و معتبر «همجیه التعالیم الصهیونیه» در جمله ای به راستی تأمل برانگیز و تکان دهنده که واقعیت دارد می گوید: «تا زمانی که یک فرد مسأله ی صهیونیسم را بررسی نکرده باشد نمی توان او را سیاستمدار یا نویسنده ی پخته به شمار آوردیم. (کتاب بازشناسی صهیونیسم، ص4، دکتراحمددوست محمدی)

مطالب و حقایقی زیادی وجود دارد که ذکر آنها ما را به این فهم مشترک می رساند که استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل با غضب و گسترش سرزمین و بسط ارزش های خود از

کانال سینما و رسانه با محوریت هالیوود به دنبال جهانی سازی است.

که البته نشانه های فراوانی هم وجود دارد که این هدف به حول و قوه الهی شکست خواهد خورد، اما آنچه مدنظرا ین نوشتار است توجه شناخت کامل و هدفمند صهیونیسم است.

«رویدادها و حقایقی از قبیل: تمرکز هدفمند و برنامه ریزی شده کرستیف کلمپ یهودی به سوی آمریکا و به دنبال آن حضور قدرتمندان یهودیان در آن سرزمین و اجرای سیاست انقراض نسل سرخپوستان بومی با شعار «یک بومی خوب، یک بومی مرده است».

به راه انداختن نهضت به اصطلاح اصلاح دینی یا همان پروتستاننیسم، به رهبری یهودی دیگر به نام مارتین لوتر که ضربه ای ویرانگر به کلیسای کاتولیک وارد کرد و منجر به یهودریزه شدن بیش از پیش مستجیب و تبدیل آن به مسیحیت صهیونیسم که امروزه حاکم واقعی آمریکاگردید.

سلطه بر انگلیس به ویژه در زمان کرامول که شیفته و یهودیان بود . از طریق پیورتیان ها دارد به یهودیت و آموزه ها و عهد عتیق، به راه انداختن انقلاب کبیر فرانسه و تشویق ناپلئون به لشکر کشی به سوی کانال سوئز و واگذاری فلسطین به یهودیان.

و به راه انداختن انقلاب بلشویکی- یهودی روسیه و رهبری جنبش جهانی کمونیسم که نیمی از جهان را در کام خود داشت.

دروغ بزرگ11 سپتامبر و تسخیر سرزمین تاریخی عراق و افغانستان توسط دولت های صهیونیستی آمریکا و انگلیس در جهت تحقق حکومت از نیل تا فرات یا همان اسرائیل بزرگ که امروز تحت عنوان خاورمیانه بزرگ مطرح شده است. (همان، ص5)

آری همچنان که این تفکر برای بسط تمدن خود سرزمین بومیان و سرخپوستان را غضب کرد و آمریکا را برپاداشت و همچنین با غضب منطقه استرالیا قاره ای پنجم را در دنیا معرفی نمود. اشتغال سرزمین عراق و افغانستان نیز با همین هدف انجام دادند.

امروز چون که در مقابل اندیشه لیبرال دموکراسی و صهیونیستی از اسلام ناب با محوریت جمهوری اسلامی ایران ایستاده است و شیعه بودن این نظام و تفکر را به عنوان خطری مهم و بزرگ برای خود قلمداد کرده است و سخت با آن به مبارزه پرداخته است.

پرده ی نقره ای سینما که توسط یهودیان مهاجر از اروپا به آمریکا در اختیار گرفته شود ابزاری مهم برای مبارزه با دشمنان خود و بسط و گسترش ارزش های فرهنگی و اجتماعی خود یافتند و بر روی آن سرمایه گذاری کرده اند.

عده ای از مهاجران یهودی که از اروپا به آمریکا آمده بودند و معروف به مغولان بودند با یک کودتای فرهنگی سینمای آمریکا را که بنیان گذار اصلی آن توماس آلواادیسون است در اختیار گرفتند.

آنها رؤیای یهودیان مهاجر اروپای شرقی را به رؤیای آمریکایی ها بر روی پرده سینما تبدیل کردند و با شکل دادن به آرزوها، آرمان ها و هنجارهای ذهنی نسل آمریکایی های آن روز، آمریکای امروز را می آفرینند.

یکی از نویسندگان آمریکایی به نام نیل گابلر در کتاب امپراتوری هالیوود به این موضوع به صورت دقیق اشاره نموده است.

مغول های هالیوود گروهی از مهاجران یهودی اروپای شرقی هستند که از روسیه، لهستان، مجارستان، آلمان شرقی و کشورهای مشابه در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن 2 به آمریکا مهاجرت کردند. (استاد مجید شاه حسینی، مجله سینمارسانه شماره447، ص56)

«مغول در فرهنگ آن روز آمریکا چیزی بود شبیه ((خان» «بزرگ » یا «ارباب»، نامی بود که در فرهنگ آمریکا مشابه قبلی نداشت.

لذا مغول را معادل «خان مدافیت» ارباب بلامنازع، سلطان امپراتور، چیزی که یهودیان مهاجر از اینکه با این صفت از آنها یاد بشود به شدت لذت می برند». (همان، ص57)

مغول ها که امپراتوری هالیوود را تشکیل دادند بیش از اینکه بتوانند تمدن بسازند، تمدن سوزاندن و به تخریب ارزش ها و تمدن ها ی سایر کشورها و ملت ها پرداختند.

هالیوود در نگاه خود دست به دامن یونان باستان شد. یونان باستان در واقع یک نوع امانیسم گرایی مطرح کرده است.

و آنها از اسطورهای یونان در جهت بسط تفکری خود بهره برده و استفاده نموده اند.

آنها حتی به دنبال فلاسفه یونان نرفتند بیشتر از اساطیر یونان استفاده کردند گرچه درمبحث آتلانتیس گرایی از جمهور افلاطون بهره بردند.

کمپانی های «یونیورسال پیکچرز». (برادران وارنر)

«متروگلدون وین مایر» و فوکس پیکچرند» و کلمیی پیکچرز در هالیوود خیمه زده اند و با الهام گیری از ارزش های اساطیری یونان به حیات خود ادامه می دهند.

ارزش های حاکم در اساطیر یونان مانند: شهوت رانی، شراب خواری، موسیقی غنایی و همه مکانیسم ارزشی که در اساطیر یونان می بینیم برای خالقان یهودی هالیوودی جالب بوده و لذا مورد بهره برداری قرار گرفته است، آنها حتی مکانیسم ستاره سازی خود را از اساطیر یونان الهام گرفته اند این مکانیسم می گوید:

«تو بشر هستی. اما اگر با قوانین و قواعدما خود را هم ساز و دم ساز کنی. به مقام ستاره می رسی و ستاره یعنی فرا بشر و جاودان و کسی که هیچ وقت نمی میرد. تا هستی مادی داری، جوان و زیبایی و البته با انواع تمهیدات زیبایی تو حفظ خواهد شد. تو الگویی و همه آرزوی این را دارند که روزی در زندگی آنها طلوع کنی.

و تو را از نزدیک ببینند. و اگر حضور فیزیکی خود را از دست بدهی و مرگ تو فرا برسد تو جاودان خواهی ماند.» (همان، ص58)

به همین دلیل در جشنواره کن سال 1391 پوستر آن جشنواره پوستر زنی با انحرافات اخلاقی و مرگی مشکوک قرار می گیرد. این فرد کسی نبود جزء خانم مرلین مونرو.

حتی خالقان اسکار همین مغولان یهودی هستند. که با کانالیزه کردن و ارزش گذاری روی فیلم ها سعی دارند تا در اینجا کارگردان و تهیه کنندگان را وادار کنند که با اهداف و ارزش های آنها فیلم بسازد.

در تاریخ سینما 3 فیلم بیشترین تعداد جایزه اسکار گرفته اند «بن هور»، «تایتانیک» و «ارباب حلقه ها» که هر کدام 11 جایزه اسکار گرفته اند. اما جالب این است که بدانید به اعتراض کارشناسان این سه فیلم از ضعیف ترین فیلم های دوره خودشان بوده اند این یک قاعده است. چون اسکار اصلاً به هنر و سینما نظر ندارند این حرف خودشان است.

در نخستین ضیافت شام به مناسبت آغاز فعالیت اسکار در منزل «لویی بی مایر» از بنیان گذاران هالیوود طی بیانیه ای اعلام می کنند که جایزه اسکار با دو هدف برگزار می شود:

اول: برپایی صنعت سینمای آمریکا و دوم بسط فرهنگ و ایدئولوژی آمریکایی. (سعید مستغاثی، کیهان، 14/12/1391، شماره445)

یک وقت در این جشنواره فیلم جدایی نادر از سیمین از ایران جایزه می گیرد و چون ارزش های سرمایه داری و لیبرال دمکراسی را ترویج می کند و یک وقت هم فیلم ضد ایرانی آرگو.

«فیلم آرگو به اعتراض بن افلک با سفارش سازمان سیا ساخته شده است و یک فیلم فراجامعه محسوب می شود یعنی منافع سرمایه داری در جهان را ترویج می کند». (همان)

هالیوود علاوه بر تبلیغ و ترویج فرهنگ آمریکایی اعم از کابوئیسم، گانگستریسم متکی بر ماوئیسم و ...

علاقه ی خاص به کاراکترهای حلقه ها شرقی هم داشته است ولی با این تفاوت همواره آدم های شرقی موجوداتی شرور و خبیث یا شارلاتان و فریب کار و یا فقیر و درمانده جلوه می کردند. که زندگی خود را از طریق دزدی و سرقت و امثال آن می گذارند.

«اما شرق اسلامی در سینمای غرب همواره با سه عنصر به تصویر کشیده شده است:

1. صحراهای لم یزرع و شن زارهای روان.

2. صف شتران.

3. توفان شن.

و در کنار این سه عنصر انسان شرق اسلامی همیشه با سر و شکل عربی و با خصوصیات بدوی تحقیر شده و در کنارش خشونت و جهالت را وجه بارز او قرار داده است». (سعید مستغاشی، مجله سینمای رسانه، شماره 447، ص34)

برای نمونه مصادیقی از فیلم ها هم اشاره می شود.

فیلم عرب مسخره (ژرژمی لسیس 1897).

آوازمؤذن (میلیکس میکش1905)

دزد بغداد (رائول والش1924)

علاء الدین علی بابا و پسر شیخ (جرج فتیس موریس، 1936)

مراکش (جوزف فن اشترنبرک 1930)

ماسه های زمان (مایکل نیوکل2010)

طلای سیاه (فرانسه- ایتالیا- قطر 2011)

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه امروز بیش از 400 استاد فلسفه که در معتبرترین دانشگاه های آمریکا، اروپا با افتخار در حال مشاهده و سپس تحلیل محتوایی آثار هنری هستند در میان این نام ها از ویلیام اروین از آمریکا تا اسلاومی ژیزک در اروپا دیده می شود.

دراین رابطه مصاحبه دکتر حسن عباسی با مجله سینما و رسانه شماره 447 در سال 1391 اشاره می کنیم.

استادان فلسفه در هشت حوزه تحلیل محتوایی را انجام داده و در قالب کتب متعدد منشتر می کنند.

حوزه یکم: حوزه افراد سینما گر است کتاب فلسفه مارتین اسکورسیزی- کتاب فلسفه استنلی کوبریک، کتاب هیچکاک. کتاب فلسفه دیوید لینچ و حتی کتاب استیون اسپیلبرگ و دیگر سینماگران یا نمایشنامه نویسان از سوی این استادان فلسفه منتشر شده است در واقع اسکورسیزی و کوبریک به عنوان استاد فلسفه می توانستند در دانشگاه تدریس کنند اما ترجیح دادند که به جای تدریس فلسفه خود برای تعدادی دانشجو خاص، با زبان سینما برای عموم مردم فلسفه خود را بیان کنند.

حوزه دوم. حوزه فیلم های سینمایی است. این استادان فلسفه در درون فیلم سینمایی فلسفه فیلسوفان گوناگون یا فلسفه خود فیلم ساز را جستجو کرده اند.

فیلم هایی مانند: هری پاتر، ترمیناتور، وانچمن، اینپشن، استادوارز، بتمن، شه لوک هولمز و فیلم های مطرح دیگر.

حوزه سوم. سریال های تلویزیونی مانند: هسیروز، دکستر، دیلی ستو، هاوس، ارستر دولوپ منت.

حوزه چهارم. این استادان فلسفه انیمیشن ها را دیده اند. خانواده های سیمپون ها، فاینمال فانتزی، سادات پارک و نمونه های دیگر.

حوزه پنج. استادان فلسفه به سراغ موسیقی رفته اند.

آنها متالیکا و پنیک فلوید را مملو از فلسفه معرفی کرده اند.

حوزه ششم. به سراغ ورزش رفته اند و ورزش هایی مانند فوتبال را واجد فلسفه شناخته اند.

حوزه هفتم. بازی های کامپیوتری.

حوزه هشتم. فضای سایبر را از حیث محتوای فلسفی پیدایش آن بررسی کرده اند. (دکترحسن عباس، مجله سینما- رسانه، همان 447، ص 49 و 50)

امروز غرب به شدت از تفکر شیعی و اسلام به هراس آمده است و ترس و وحشت او را در نحوه مقابله با آن می توان فهمید تمام تلاش و دغدغه های غرب با به کارگیری تمامی امکانات خود علیه اسلام و شیعه به کار گرفته است ولی کماکان ناموفق عمل می کند و این عدم موفقیت هم ناشی از ضعف آنها و هم از توانمندی و غنای اسلام شیعی می باشد.

امروزه حجمه ماهواره ها و شبکه های مختلف آن به باورها و اعتقادات شیعه خود گواه این تلاش و اضطراب غرب است.

شبکه هایی مانند وصال فارسی و کلمه، نور و وصال حق به شدت علیه باورها و مبانیسم از جمله مهدویت و حادثه عاشورا فعالیت می کنند.

بار دیگر به اینکه باید توجه کرد همه مسیرهای فرعی غرب علیه اسلام را باید در یک زمین بازی تحلیل کرد.

از فعالیت سلفی های تکفیری و خشونت ها تا ساخت فیلم و فعالیت مغولان در هالیوود هم یک هدف را دنبال می کنند.

امروز در این زمین بازی هم داعش و سلفی های تکفیری با جنایت و انسان کشی و ایجاد رعب و وحشت به نام اسلام بازی می کنند و این بازی به سود و نفع تمدن غرب و امریکا انجام می گیرد . در واقع این بازیکنان انتخاب خود سردمداران و تفکر تمدن غرب می باشد .

حمله وحشتناک و غیر انسانی به غزه و خلق جنایاتی بی سابقه در تاریخ توسط صهیونیست ها قسمتی دیگر از بازی این زمین می باشد .

فیلم ها ، انیمیشن و سریال های هالیوودی جنگ و خونریزی سلفی ها و داعشی ها و صهیونیست ها یک کارکرد دارد و آن هم کمک به بقا و بسط تمدن غرب می باشد اگر این مهم مورد توجه واقع شود می توان تحلیل دقیق از رفتار غرب و استکبار جهانی در دین داشت .

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر