در يك سال اخير اخباري پيرامون توليد فيلم سينمايي شهيد همت به گوش ميرسيد كه نشان از عزم جدي نظام فرهنگي كشور «براي زنده نگه داشتن ياد و خاطره شهدا كه كمتر از شهادت نيست» داشت.
فرصت عظيم پرداختن به اين موضوع، مدام يك تهديد بزرگ به نام سيدرضا ميركريمي را هم با خود يدك ميكشيد. تا اينكه سرانجام ميركريمي در برخي مصاحبهها و همچنين در برنامه «هفت» كه در خصوص پروژه شهيد همت مورد سؤال قرار گرفت و در پاسخ، از احتمال خروج خود از اين پروژه به دليل برخي شرايط نامساعد سخن گفت و به طور غيرمستقيم رفتار ناشيانه و ناشايست برخي را به باد انتقاد گرفت.
اما سؤالي كه براي هر فعال فرهنگي پيش ميآيد اينكه چرا ميركريمي برخلاف ماههاي اوليه ورود به اين پروژه فاخر كه بسيار باانگيزه و پر انرژي نشان ميداد، اكنون از اوضاع نامساعد اين پروژه سخن ميگويد؟! واقعيت تلخ اين ماجرا اين است كه پروژه تهديدسازي و تهديدانگاري اين كارگردان سينما توسط يك عده محدودي انجام پذيرفت كه در شمايل دلسوزان نظام و شهدا وارد ميدان شده و در مصاحبهها يا محافل مختلف در جهت رد انديشهها، نگاهها و اعتقادات ميركريمي صحبت كرده يا قلم زدند و او را معلومالحال و زاويهدار با انديشههاي شهدا و اصول نظام قلمداد كردند.
در چنين اوضاعي شايد هر شخص ديگري جاي ميركريمي نيز به چنين ترديد ذهني درباره ساخت فيلم شهيد همت ميرسيد. اما نكته اصلي اينجاست كه اگر سيدرضا ميركريمي با كارنامه درخشان و سالم خود از «كودك و سرباز» گرفته تا «زير نور ماه»، «خيلي دور خيلي نزديك»، «به همين سادگي» و حتي «يه حبه قند» كه در تكتك آنها رد پاي ارزشها، اعتقادات و اصول به چشم ميخورد و به لحاظ ساختاري در قله سينماي ايران قرار دارد، از ساختن پروژه بسيار حياتي و استراتژيكي كه نياز فوري و ضروري مخاطب امروز به ويژه جوانان بلاتكليف امروزي است، انصراف دهد، آنگاه اساساً چه كسي ديگر در سطح و توان وي در ظرفيت موجود سينماي ايران قادر خواهد بود قدم در چنين مسير سخت و طاقتفرسايي بگذارد؟ سؤال ديگر اينكه سطح كيفي آثار دوستاني كه منتقد فعاليت ميركريمي در اين عرصه هستند، آيا در حدي هست كه بتوانند در مورد وي به قضاوت بنشينند؟ با يك مقايسه به راحتي ميتوان فهميد ميزان مخاطب يكي از فيلمهاي ميركريمي به راحتي بيشتر از تعداد مخاطبان جمع فيلمهاي اين دوستان است و اتفاقاً اگر قرار باشد كسي يا كساني به خاطر ضرر و زيان به بيتالمال و عدم حصول نتيجه مطلوب در آثار، محاكمه و مورد سؤال قرار گيرند، همين افرادي هستند كه داراي كارنامهاي ضعيف و غيرقابل بررسي هستند.
لذا وقتي صحبتهاي ميركريمي در برنامه«هفت» شنيده ميشود بايديكبار ديگر به حال فرهنگ اين مرز و بوم كه در رأس آن فرهنگ شهادت و ايثار قرار دارد، افسوس خورد چرا كه اصل ورود سينماگري چون ميركريمي به عرصه سينماي دفاع مقدس آن هم با تابلوي روشن و مهمي چون شهيد همت، اتفاقي ميمون و مبارك است و عجبا كه عدهاي همچنان چنين فرصت بزرگ و تاريخي را به راحتي و به مدد ارتباطات خاصه خود، تبديل به تهديد بزرگ و تاريخي ميكنند. البته از ميركريمي به عنوان يك فيلمساز بزرگ و صاحب سبك نيز انتظار سعهصدر بيشتري ميرود؛ چراكه اين گونه مسائل براي سينماي ايران عادي و هميشگي است و فيلمسازي در سطح او حتماً ميداند كه سوزاندن فرصتها و ظرفيتها جزو لاينفك اين فرهنگ شده است. سخن ديگرم با سازمانها يا مديراني است كه تلاش دلسوزانه و متعهدانهاي را در جهت اجراي اين پروژه آغاز كردهاند؛ سخن مقام معظم رهبري است كه فرمودند: «سينما واقعاً يك اوج و قله است.
يك چيز آميخته حرف جوش عجيب است. توجه سينما به دين و حقايق و آمدن معارف يك حركت مبارك است. اين را يك لحظه نگذاريد متوقف شود. . . توي محيط سينما آنهايي كه افتخار ميكنند به انقلاب و دفاع مقدس مجاهدت ميكنند. من ميبينم امواج جهان تحقير هنر انقلابي و پررنگ كردن مخالفان را. . . شما مجاهدت ميكنيد» بدين ترتيب بايد فيلمسازاني چون ميركريمي را كه با افتخار از توليد دفاع مقدسي حرف ميزنند و در هر تريبوني از آرزوي قلبي خود براي ساخت چنين آثاري صحبت ميكنند، مجاهد بدانيم و بيشك در شرايط كنوني كار اينان مجاهدت است. بنابراين انتظار ميرود مديران و دستاندركاران تصميمگير، فرصت پيش آمده را قدر دانسته و در مقطع بسيار حساسي كه بدخواهان بيهيچ ملاحظهاي تمام اصول و ارزشهاي اين ملت بزرگ را نشانه رفتهاند، اينبار به جاي انفعال يا صرفاً واكنش از نوع همه واكنشهايي كه در سالهاي اخير براي توليداتي چون 300، آرگو و. . . داشتهاند يك اثر عميق و تأثيرگذار كه اتفاقاً از مضمون مقدس و شريف دفاع مقدس بهره ميگيرد، توليد نمايند. حال چه بهتر كه اين مضمون خوب با نام فرمانده جبهه حق عليه باطل، «شهيد محمد ابراهيم همت» مزين شده باشد و باز چه خوب كه خلق اين اثر به دست كسي سپرده شده كه علاوه بر تجربه رزمندگي در دوران پرفراز و نشيب دفاع مقدس، انصافاً در ميدان غبارآلود و وحشتآلود سينما نيز رزمندهاي قابل بوده و آثاري ماندگار را براي سينماي ايران خلق كرده است.
در پايان بايد ناگفته نگذرم كه صحبتها و مواضع هميشگي آقاي ميركريمي به ويژه در اين يك سال اخير مواضعي بوده كه باعث دلگرمي اهالي دفاع مقدس و رزمندگان باقيمانده از جنگ شده است چنانكه در افتتاحيه برنامه «سينما روايت» كه اتفاقاً با رونمايي از دو مجموعه درخشان «نامها» با موضوع شهيد دوران و شهيد چمران كه به تهيهكنندگي و كارگرداني خودش انجام پذيرفت، در صحبتهايي كاملاً شفاف و انقلابي به صراحت ضمن دفاع تمام قد از آرمانها و ارزشهاي ملت بزرگ ايران در طول هشت سال دفاع و مقاومت خود در برابر صدام كه استكبار جهاني را نمايندگي ميكرد، در پاسخ به نوع نگاه برخي شبهروشنفكران و جريان دگرانديش به مقوله هشت سال دفاع مقدس اعلام كرد: «نبايد دفاع مقدس را به دفاع از خاك تقليل داد.» مخلص كلام اينكه دلسوزان نظام و دغدغهمندان ارزشهاي دفاع مقدس، از خبر ساخت پروژه سينمايي شهيد همت بسيار خرسند بودند كه البته برنامه «هفت» جمعه شب گذشته و صحبتهاي نااميدانه ميركريمي، دغدغه ديگري را در دل آنان ايجاد كرد كه اميد ميرود با كياست مديران و به ويژه مسئولان سپاه كه سفارشدهنده اصل اين كار بودهاند، مشكلات پيش آمده به سرعت مرتفع شده و انشاءالله به زودي نقطه عطفي در سينماي دفاع مقدس را شاهد باشيم.