کد خبر: 664589
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۵
دليل تأسيس پياپي شبكه‌هاي فارسي زبان ماهواره‌اي چيست؟
زماني بود كه شبكه‌هـاي فارسي‌زبان ماهواره‌اي محدود مي‌شدند به يكي، دو شبكه‌اي كه ايرانيان مقيم لس‌آنجلس راه انداخته بودند؛ شبكه‌هايي كه بخش عمده وقت خود را صرف پخش كليپي‌هاي ويدئويي خوانندگاني قرار مي‌دادند كه به هنگام وقوع انقلاب اسلامي ايران را ترك كرده و در ينگه دنيا ساكن شده بودند.
اشرف‌السادات موسوي
زماني بود كه شبكه‌هـاي فارسي‌زبان ماهواره‌اي محدود مي‌شدند به يكي، دو شبكه‌اي كه ايرانيان مقيم لس‌آنجلس راه انداخته بودند؛ شبكه‌هايي كه بخش عمده وقت خود را صرف پخش كليپي‌هاي ويدئويي خوانندگاني قرار مي‌دادند كه به هنگام وقوع انقلاب اسلامي ايران را ترك كرده و در ينگه دنيا ساكن شده بودند. مدتي كه گذشت سروكله شبكه‌هاي سياسي هم باز شد؛ شبكه‌هايي كه اغلب سعي در القاي اين مسئله داشتند كه عنقريب است فروپاشي جمهوري اسلامي محقق شود و آنها هستند كه مديريت آينده ايران را برعهده خواهند گرفت. در ميان اين شبكه ها، شبكه‌هايي بودند كه از شدت فانتزي‌سازي در قبال اتفاقات ايران كاركردي طنز يافته بودند.
شبكه‌اي كه توسط شخصي به نام «هخا» اداره مي‌شد از جمله اين شبكه‌ها بود و همين طور شبكه‌اي ديگر كه همه‌كاره‌اش از مجري گرفته تا تهيه‌كننده و برنامه‌ساز فقط يك نفر بود به نام«فرود فولادوند.» تمامي اين شبكه‌ها به دليل ساختار اجرايي ابتدايي كه داشتند بيشتر از آنكه رقيبي باشند براي شبكه‌هاي داخلي، بيشتر مايه‌هاي تمسخر داخلي را موجب مي‌شدند. حتماً يادتان نرفته كه يكي از بهترين برنامه‌هاي آيتمي مهران مديري برنامه‌اي بود موسوم به «شوخي با ماهواره» كه به واسطه دست انداختن اين شبكه‌هاي فارسي‌زبان، هرچند مجوز پخش نگرفت اما در تيراژ گسترده‌اي به خانه‌هاي مردم راه يافت.

  كم كم «ويكتوريا» و «شميم عشق» از راه رسيدند

رفته رفته شبكه‌هاي سابق از دور خارج شدند و اين بار شبكه‌هاي ديگري كه به جاي امريكا از اروپا يا حتي كشورهاي آسيايي روي آنتن مي‌رفتند، پيدايشان شد. جالب‌تر اينجاست كه اين شبكه‌هاي تازه نه كاري به سياست داشتند و نه كاري با لس‌آنجلسي‌ها و به جايش اولويت خود را بر پخش سريال‌هاي محصول امريكاي لاتين و بعدتر خاوردور و حتي تركيه قرار دادند؛ سريال‌هايي كه به صورت دوبله شده روي آنتن مي‌رفتند و به اين ترتيب در زماني كوتاه مخاطبان فراواني را در داخل كشور يافتند.
A plus  شبكه‌اي است كه به تازگي به جرگه شبكه‌هاي پخش‌كننده فيلم و موزيك‌ويدئو پيوسته است. اين شبكه حتي مسابقات ورزشي را نيز پخش مي‌كند. ديگر دوره شب‌خيز و اميرقاسمي به اتمام رسيده بود. حالا ديگر دوره، دوره «ويكتوريا» بود و بعدتر «شميم عشق» و «عمر گل لاله.» اين سريال‌ها هرچند به لحاظ داستاني جز مثلث‌ها و مربع‌هاي عشقي را نمايش نمي‌دادند اما به واسطه تازگي كه داشتند به شدت مورد توجه قرار گرفتند. به هر حال مخاطب ايراني مدت‌ها بود كه از تماشاي حتي اخلاقي‌ترين فيلم‌هاي آن ور آبي بدون سانسور محروم بود و حالا اين شبكه‌ها تابوشكنانه‌ترين اتفاقات را با زبان فارسي به مخاطب ارائه مي‌دادند.
 
تبليغ مذهب و سبك زندگي غربي
اما اين شبكه‌ها هم بعد از مدتي تازگي خود را از دست دادند و بعد از آنها شبكه‌هايي روي كار آمدند كه به جاي پخش سريال سعي كردند به پخش برنامه‌هاي تبليغي مذهبي بپردازند؛ آن هم نه برنامه‌هايي براي دعوت مخاطبان به توحيد يا يكتاپرستي كه بيشتر براي ايجاد تفرقه ميان پيروان اديان مختلف. بخش عمده برنامه‌هاي چنين شبكه‌هايي متمركز شده است بر تبليغ مذاهبي جز اسلام و ترويج سبك زندگي‌هاي غيراسلامي. اين شبكه‌هاي جديد بخش عمده‌اي از وقت خود را به تبليغ مسيحيت و مثلاً خوبي آن و بدي‌هاي اديان ديگر مي‌پردازند و از آن طرف باكس‌هاي پخش فيلم يا سريال خود را نيز به سريال‌هاي تبليغي اختصاص مي‌دهند.
شبكه فارسي‌زبانSEVEN جديد‌ترين شبكه با رويكرد تبليغ مسيحيت است كه به زبان فارسي و براي جذب مسلمانان ايران به مسيحيت ايجاد شده است. در اين شبكه ضمن تبليغ به تغيير مذهب، ايجاد كليساهاي خانگي نيز به صورت هدفمند دنبال مي‌شود. اين شبكه حتي بخشي را براي بيان معجزات رخ داده براي نو مسيحيان ايجاد كرده است و در آن انواع و اقسام معجزاتي را كه بر اثر دعاي تغيير مذهب‌داده‌ها رخ داده است، روايت مي‌كند!
در كنار اين شبكه‌ها، شبكه‌هاي تازه تأسيس ديگري را هم شاهديم كه تا مي‌توانند سعي دارند مخاطب فارسي‌زبان را با راحتي زندگي به سبك غربي آشنا كنند. برنامه‌هاي اين شبكه‌ها حتي برنامه‌هاي مستند آنچنان به لحاظ بصري چشمنواز و پررنگ و لعاب ساخته شده‌اند كه هوش را از مخاطب مي‌ربايند و چنان تصويري از كشورهاي غربي به نمايش مي‌گذارند كه هركه نداند گمان مي‌كند يك كشور اروپايي درست همان بهشتي است كه تمامي اديان الهي وعده‌اش را داده‌اند.
 
 كم‌كاري از ماست وگرنه. . .
طبيعي است كه اين شبكه‌ها نيز در مدت زماني نهايتاً يك ساله تازگي ابتدايي خود را از دست داده و جاي خود را به شبكه‌هايي ديگر مي‌دهند اما نكته‌اي كه در همه اين شبكه‌سازي‌ها مورد توجه قرار نمي‌گيرد، اين است كه چرا اين همه هزينه براي تأسيس شبكه‌هاي فارسي‌زبان صورت مي‌گيرد؟ مگر در سراسر دنيا حدوداً 200 كشور وجود ندارند؟ مگر در بهترين حالت بيشتر از سه كشور فارسي‌زبان داريم؟ پس دليل اين همه تمركز بر جلب نظر مخاطبان فارسي‌زبان چيست؟
به نظر مي‌رسد اين تمركز ريشه داشته باشد در جايگاه منحصر به فردي كه نظام حكومتي ما در دنيا دارد. واضح است كه ايران امروز را به عنوان يك قطب مراودات جهاني در برابر قطب‌هاي ديگر همچون امريكا مي‌شناسند و از آنجاكه غربيون تحت سيطره گرفتن ايران را اول و آخر از طريق تغيير فرهنگي ميسر مي‌دانند پس تا مي‌توانند هزينه شبكه‌هاي ماهواره‌اي و البته فضاهاي مجازي مي‌كنند. از آن طرف متأسفيم كه بگوييم كم‌كاري مديران فرهنگي ما و آزمودن دهها باره خطاها باعث شده است لااقل در كوتاه مدت هم كه شده آنوري‌ها از ما پيش بيفتند. نگاهي به حال و روز سينماي ما و جايگاهش در سبد سرگرمي خانوار يا توجهي كه مخاطبان به آثار تلويزيوني نشان نمي‌دهند، همه و همه نشانگر بي‌برنامگي ما است. ما كم‌كاريم كه كسي از ميليون‌ها كيلومتر آن طرف‌تر مي‌تواند مخاطب ما را جذب كند وگرنه كيست كه نداند با اندكي سياستگذاري درست و استفاده از امتحان پس‌داده‌ها مي‌توان حتي شرايطي را فراهم كرد كه ايرانيان آن طرف آب هم مخاطب برنامه‌هاي داخل شوند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار