چرا فيلم با عدم تبليغات گسترده اكران شد؟
از اكران و تبليغات فيلم «روز روشن» خاطره تلخي دارم؛ چراكه تأثير چنداني در
فروش فيلم نداشت و فقط باعث شد من براي تبليغات هزينه زيادي كنم. در فيلم «حراج»
كه اصلاً چهره شناخته شده‌اي براي عموم مردم حضور ندارد،
به همين دليل تصميم گرفتم هزينه‌اي براي تبليغات انجام ندهم؛
چراكه قطعاً بي‌نتيجه مي‌ماند.
عدم تبليغات براي اين فيلم يك دليل ديگر هم داشت و آن اينكه در نيمه دوم سال من
براي ساخت فيلم بعدي‌ام عازم انگلستان و فرانسه هستم
و چون تهيه‌كننده «حراج»خودم هستم، بايد
براي اكران فيلم در ايران حضور داشته باشم. به همين دليل تصميم گرفتم فيلم را
زودتر اكران كنم و چون زودتر فيلم را اكران كردم، طبيعي است كه فيلم بدون سرگروه
به اكران عمومي درآيد. پخش چنين فيلم‌هايي را كمتر تهيه‌كننده و پخش‌كننده‌اي
بر عهده مي‌گيرد، به همين دليل مجبور بودم
«حراج» را آزاد اكران كنم. شرايط اكران آزاد هم همين است؛ يعني فيلم بدون سرگروه و
تك سئانس به نمايش در
آيد.
فكر نكرديد يك ريسك بزرگ انجام مي‌دهيد؟ اكران فيلم بدون
تبليغات ريسك بزرگي است.
من به عدم بازگشت سرمايه‌ام فكر كردم. يك انتقاد دوستانه
از دولت دارم؛ اينكه چرا دولت از فيلمسازان مستقل حمايت نمي‌كند؟
قضاوت نمي‌كنم اما تجربه به من نشان داده
كه عامدانه اين كار صورت مي‌گيرد. برخي متوليان فرهنگي ما
فقط پشت ميز فرهنگي نشسته‌اند. كار فرهنگي انجام نمي‌دهند. از فيلم‌هايي كه سازندگان‌شان دغدغه فرهنگي دارند حمايت نمي‌كنند.
از طرف زيبا‌سازي شهرداري قرار بود 10
بيلبورد در سطح شهر به فيلم «حراج» اختصاص داده شود اما نمي‌دانم
چرا اين اتفاق رخ نداد. كوچك‌ترين تبليغات شهري هزينه بسيار
بالايي در پي دارد. گاهي اوقات هزينه تبليغات فيلم بيشتر از هزينه توليد آن مي‌شود! من برآورد هزينه كردم كه اگر تبليغات فيلم را آزاد انجام
دهم، بيشتر از توليد فيلم خواهد بود. طبيعي است كه چنين هزينه‌هايي از توان سينماي مستقل خارج است. با چهار بنر هم كه
تبليغي براي فيلم صورت نمي‌گيرد.
در مورد مطبوعات هم بايد بگويم كه خودشان زير فشار هستند و من نمي‌توانم مدام از آنها بخواهم براي فيلم من رايگان تبليغات انجام
دهند. اگر دولت از من حمايت مي‌كرد و حتي چند تابلو در مترو به
من مي‌دادند، مي‌توانستم هزينه تبليغات در
مطبوعات را پرداخت كنم و به فروش فيلم دلگرم شوم. سينماي كلاسيك قصه‌گو عادت دارد قهرمان قصه را ببيند، اين براي مردم عادت است نه
براي دولت. وقتي دولت براي فيلمي 5 ميليارد تومان هزينه مي‌كند
و سوپراستاري ندارد، چرا از فيلم من هم كه سوپراستار ندارد حمايت نمي‌كند؟اي كاش يك درصد از بودجه فيلم‌هاي فاخر را به فيلم‌هاي فرهنگي اختصاص مي‌دادند. دوستاني را مي‌شناسم كه به دليل همين
عدم بازگشت هزينه توليد فيلم و حمايت نكردن دولت، از فضاي فرهنگي خداحافظي كرده‌اند و به كار ديگري مشغول شده‌اند.
تنها دلگرمي ما فيلمسازان مستقل همين اطلاع رساني شما دوستان رسانه‌اي است. من از تمام سايت‌ها و
دوستان رسانه‌اي و مطبوعاتي تشكر مي‌كنم كه من و فيلمم را تنها نگذاشتند و حمايت كردند. همين
تعداد از مردم كه فيلم را ديده‌اند به واسطه مطبوعات بوده است.
فروش فيلم چطور بوده است؟
با اينكه فيلم تك سئانس به اكران درآمده فروش خوبي داشته است. با وجود اينكه
از 10 سينمايي كه به ما دادند فقط دو سينما فعال است، فروش بد نبوده و البته اميد
ما بيشتر در شهرستان‌هاست، چراكه فيلم در شهرستان‌ها به صورت فول سئانس به نمايش در خواهد آمد. فيلم در تبريز،
اهواز و مشهد به اكران در آمده است.
اكران فيلم به صورت تك سئانس به دليل سرگروه نداشتن فيلم‌تان است؟
يكي به آن دليل است و دليل دوم اين است كه سينما‌دارهاي
ما هم مثل برخي از مسئولان فرهنگي كه فقط پشت ميز فرهنگي نشسته‌اند، كار فرهنگي انجام نمي‌دهند
و مقاومت مي‌كنند. البته شايد آنها هم مقصر
نباشند. بالاخره فيلم من هيچ سوپراستاري ندارد و ممكن است سينمادار هم فكر كند كه
با اين هزينه‌هاي گران نمي‌تواند فيلم را براي دو نفر تماشاگر نمايش دهد و حتماً بايد
سالن به حد متوسط برسد. بالاخره آنها هم براي نگه داشتن سالن‌هايشان
هزينه مي‌كنند. اگر براي اين فيلم تبليغات
صورت مي‌گرفت، قطعاً «حراج» به‌اندازه «روز روشن» فروش
داشت. مردم ما آنقدر باشعور هستند كه در صورت تماشاي تبليغ يك فيلم براي ديدن آن
كنجكاو شوند. با اين وجود آقاي ضرغامي لطف كردند و اجازه پخش تيزر فيلم را در
تلويزيون به ما دادند. فيلم بعد از 20 روز نمايش به صورت تك سئانس همچنان مي‌فروشد.
چرا فيلم بعدي‌تان را در خارج از كشور كليد مي‌زنيد؟
براي اينكه يك كمپاني خارجي به من پيشنهاد كار داده است. آن كمپاني كه تهيه‌كننده كار است، يكي دو فيلم من را در جشنواره‌هاي خارجي ديده بود و براي همين به من پيشنهاد نويسندگي و
كارگرداني يك فيلم را داد. من يك فيلمنامه نوشتم و آنها هم موافقت كردند. الان
نزديك به يك سال است كه با اين كمپاني در ارتباط هستم. سرمايه‌گذار كار يك شركت اروپايي است. براي همين فيلم در خارج از
كشور ساخته مي‌شود.
تمايل داريد خط داستاني فيلم را توضيح دهيد؟
نام فيلم «مترجم» است. فيلم داستان دختري ايراني است كه به همراه نامزدش
تصميم دارند ايران را ترك كنند. نامزد دختر براي انجام دادن كارهاي اقامت به خارج
سفر مي‌كند و بعد از مدتي دختر متوجه مي‌شود
كه در كارهاي اقامتشان تأخير افتاده است. دختر مجبور مي‌شود
سفر كند و تازه متوجه مي‌شود براي نامزدش اتفاقاتي رخ
داده است به همين دليل به كار مترجمي روي مي‌آورد
تا بتواند مشكلاتشان را حل كند. آخر هم دختر به همراه نامزدش به ايران بازمي‌گردد.
بازيگران ايراني هستند؟
خير. بازيگران همه انگليسي هستند. دو بازيگر اصلي فيلم از بازيگران شناخته شده
انگليس هستند. عوامل فيلم به جز بازيگران و طراح صحنه ايراني هستند.
فيلم در ايران اكران خواهد شد؟
البته. به دنبال گرفتن پروانه ساخت آن هستم كه اگر در اين هفته آماده شود،
هفته آينده عازم سفر مي‌شوم.
