کد خبر: 664204
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۴
مقاومت در غزه يا طغيان داعش
سيد حسين موسوي

جنگ یکی ار دیرپاترین پدیده های جامعه انسانی است. تاریخ زندگی انسان، آنچنان مشحون از نزاع، درگیری و جنگ است که در کمتر مقطعی از تاریخ یک ملت می توان، اثری از جنگ را مشاهده نکرد. از پگاه ظهور انسان در زمین و نزاع هابیل و قابیل، تاکنون زمانی را نمی توان یافت که سایه شوم جنگ بر سر ملتها نیفتاده باشد. از سوی دیگر جنگ همواره توام با ضایعات فراوان انسانی و مادی بوده است و در جریان آن، نه تنها جنگاوران دو جبهه، که چه بسیار انسان های بی گناه، کودکان مظلوم و پیران بی پناه، کشته شده یا آواره میگردند و چه بسیار اموال و دارائی های افراد و مهمتر از آن، دارایی جوامع انسانی دستخوش نهب و غارت و نابودی قرار می گیرد. به همين دليل، اصل عدم مشروعیت اقدام به جنگ بجز دفاع مشروع- یک اصل پذیرفته شده بین المللی است که در منشور ملل متحد هم به آن تصریح شده است، با اين توضيح كه از ديدگاه اسلام اصل جهاد، ماهیتی دفاعی دارد و بنابراین به عنوان مصداقی از دفاع مشروع، با اصول پذیرفته شده حقوق بین الملل سازگار است، همانطور كه شهيد مطهري مي فرمايد:« جنگ تهاجمی قطعاً بد است و جنگ بمعنی ایستادگی در مقابل تهاجم قطعاً خوب است و از ضروریات زندگی بشر است»[1].

در مكاتب فكري دنيا نظریات متفاوتی در رابطه با جنگ طرح گرديده است از جمله؛ در مکتب مارکسیسم، به جنگ به عنوان تنها و یا طبیعی ترین عامل جبری تکامل انسان پرداخته می شود و جنگ از ارزشی ذاتی و یا حداقل اقتضایی برخوردار است[2]، متقابلاً در نظریه مخالفین جنگ، به دلیل وجود آثار منفی مترتب بر آن و مهمتر از همه از بین رفتن حیات طبیعی انسان که طبق این دیدگاه اصلی ترین حق و بالاترین ارزش است- جنگ ذاتاً یا اقتضاءً از ارزش تهی و بلکه ضد ارزش است.

طبق شريعت اسلامي جنگ نه یک اصل جبری غیر قابل اجتناب و نه یک عارضه لازم الاجتناب است، بلکه در ظرف واقعیت و انسان موجود نه انسان مطلوب و آرمانی به جنگـ[جهاد في سبيل الله] به عنوان لازمه وجودی انسان خاکی و زندگی اجتماعی نگريسته مي شود، هر چند انسان و جامعه مطلوب می تواند برای همیشه خود را از بلای جنگ رها سازد.از نگاه اسلام، جنگ، ذاتاً و یا اقتضاءً نه ارزش است و نه ضد ارزش، بلکه یک امر عرضی است. اگر جنگ در مسیر استکمال انسان، بسط عدالت و قربش به حضرت حق باشد، جنگی ارزشمند است وگرنه ضد ارزش خواهد بود، مع الوصف بنا به هدف و ماهیت آن جنگ، جنگاوران به دو دسته ارزشی [الهی] و ضد ارزش [طاغوتی] تقسیم می شود. تعابیری كه در قرآن کریم نسبت به پدیده جنگ به کار رفته است، گویای این حقیقت است. قرآن، آنگاه که مطلق جنگ را بدون بار ارزشی مثبت و یا منفی، مورد توجه قرار می دهد از واژه های ((قتال)) و ((حرب)) که نسبت به هردو جبهه صادق است استفاده می کند و آن گاه که به جبهه باطل و بعد ضد ارزشی جنگ نظر دارد با تعبیر ((سفک دماء)) از آن یاد می کند، ولی آن موقع که به نبرد جبهه حق و ارزش پیکار آنها می پردازد از واژه ((جهاد)) استفاده می کند.

عدم مشروعیت جنگ، در نتیجه وجود حداقل یکی از اين عوامل است که طبعاً با نفی همه آنها، جنگ مشروعیت خواهد داشت. یکی از عواملی که جنگ را نامشروع میکند ابزار و شیوه های های جنگی است. در همين راستا، اسلام عالیترین نوع حقوق بشر دوستانه را در نظام جنگی خویش مقرر داشته است كه در صورت رعايت موازين مذكور، جنگ کاملا مشروع است. عامل دیگر در تقسیم جنگ به مشروع يا نامشروع هدف و ماهیت جنگ است، اگر جنگ ماهیتی (دفاعی- حقانی) داشته باشد، جنگی مشروع تلقی خواهد شد یعنی می بایست اولاً جنگ ماهیتی دفاعی داشته باشد نه تهاجمی و تجاوزکارانه و ثانیاً این دفاع، دفاع از یک حق مشروع باشد و نه از یک غصب نامشروع. پس جنگ مشروع، ممدوح و ارزشمند، جنگی است که از هدف، ماهیت و شیوه خداپسندانه برخوردار باشد تا بتواند مصداق (جهاد فی سبیل الله) قرار گیرد و جنگ نامشروع، قبیح و ضد ارزش، جنگی است که از هدف، ماهیت و شیوه خدا پسندانه تهی بوده بلکه طاغوت پسند باشد. ((و الذين آمنوا يقاتلون في سبيل الله و الذين كفروا يقاتلون في سبيل الطاغوت))[3][اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان مي جنگند].

نتيجتاً از دیدگاه اسلام جنگ نامشروع، تجاوز تلقي شده و امري قبيح و خارج از احكام شريعت است و مطلقاً مصداق جهاد قرار نمي گيرد و از سوي ديگر طبق همين ديدگاه جنگ دفاعی در برابر تجاوز به حق، امری کاملاً پسندیده و مشروع و مصداق جهاد في سبيل الله است.

با اين توصيف گروههاي مقاومت و مردم غزه كه در راه دفاع از شرف، حيثيت و حقيقت اسلام، در برابر صهيونيسيم جنايتكار بذل جان مي كنند، به حق مجاهدند و إن شاءَ الله مصداق آيه((و الذين جاهدوا فينا لنهديّنّهم سبلَنا)) قرار مي گيرند.در مقابل كساني كه با شعارهاي توخالي و عوامفريبانه تشكيل حكومت اسلامي در جهت تفرقه بين مذاهب اسلامي و ايجاد مانع بر سر راه اتحاد ملل مسلمان با حمايت و هدايت هاي كشورهاي غربي و دولت هاي مرتجع عربي منطقه دست به جنايات وحشيانه مي زنند بي ترديد تحت هيچكدام از مصاديق جهاد اسلامي نبوده و بر اعمال آنان جز تهاجم و تجاوز ، عنوان ديگر نمي توان نهاد.

منبع :

[1] جهاد، استاد شهيد مرتضي مطهري ، ص 16-25

[2] ماركس و ماركسيسم ، آندره پي ير،ص234

[3] سوره مباركه نساء، آيه 76

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر