دو باخت انتهايي تيم واليبال ايران در ليگ جهاني در برابر ايتاليا و امريكا آن هم با نتيجهاي مشابه، سببساز آن شده است كه يك سري شايعه حول بيانگيزگي بازيكنان ايران در اين دو بازي مطرح شود و جديترين شايعه اين است كه واليباليستهاي وطني به دليل پاداش اندكي كه به واسطه صعود در جمع چهار تيم نهايي به آنها تعلق گرفته انگيزه لازم را براي دو بازي انتهايي نداشتهاند! اينكه اين شايعه درست باشد يا نادرست زياد اهميت ندارد اما مهمتر از آن واكنشي است كه دبير فدراسيون واليبال نسبت به اين شايعه داشته؛ مديراني كه همچنان ميخواهند با روش 20سال پيش مديريت كرده و سخنوري كنند. دبير فدراسيون واليبال قبل از هر چيز اين شايعه را تكذيب كردهاند و سپس فرمودهاند: «ما در حد وسعمان خرج ميكنيم و بازيكنان واليبال هيچگاه براي پول و پاداش بازي نكردهاند كه حالا بخاطر اين مسئله دلخور باشند.»
اول از همه بايد به اين دبير فدراسيون گفت اگر شايعه درباره شخص شما بود يا درباره سيستم مديريتي فدراسيون ميتوانستي آن را رد يا تأييد كني اما وقتي شايعه به بازيكنان تيم ملي واليبال مربوط ميشود بهتر آن است كه خود اين بازيكنان در اين باره به رد يا تأييد شايعه بپردازند.
دومين نكتهاي كه خطاب به اين دبير ميگوييم اين است كه اگر بنا باشد تمامي كمكاريها و بيعدالتيها و تبعيضهايي كه در توزيع پاداش ميان تيمهاي مختلف ورزشي به وقوع ميپيوندد را با اين جملات كليشهاي «وسعمان همين حد است» يا «بيشتر از وسعمان نميتوانيم خرج كنيم» توجيه كنيم اصلاً چه نيازي داريم به شركت در تورنمنتهايي كه حتي پرداخت پاداش صعود به مراحل نهايي آنها در توانمان نيست. مدير خوب آن مديري است كه با چانهزني با بالادستيها و البته لابيهاي مختلف بتواند براي نيروهاي زيردستش امتياز بگيرد. شما زماني ميتوانيد بگوييد «در وسعمان نيست» كه از جيب خودتان باشگاهي را بگردانيد نه در مورد تيم ملي واليبال اين مملكت كه بودجه عمومي كشور شامل حالش ميشود. حق والبياليستهاي ماست كه پاداشي مناسب كيفيت كاري كه انجام دادهاند را دريافت كنند و وظيفه مديران اين است كه با رايزني با بالادستيها به موقع پاداش مناسب را در اختيار بازيكنان بگذارند.
سومين مطلب تأملبرانگيز گفتههاي دبير فدراسيون دم زدن از اين تئوري است كه «بازيكنان واليبال هيچگاه براي پول و پاداش بازي نكردهاند كه حالا بهخاطر اين مسئله دلخور باشند.» در اينكه هدف اصلي ورزش، ارتقاي توان جسماني و به مدد آن ارتقاي روحيات است شكي وجود ندارد اما ورزش حرفهاي كردن نياز دارد به هزينه كردن فراوان. اين نميشود كه بخواهي به نيمه نهايي جام جهاني واليبال راهيابي اما هزينهكردت در مقياس منطقهاي باشد. بازيكنان تيم ملي واليبال هم كه از كره ماه نيامدهاند؛ آنها هم آدمهايي هستند كه در اين مملكت زندگي كرده و با همان تورمي كه ما با آن روبهروييم روبهرو هستند. احتمالاً آنها نيز با همان قيمتي كه بقيه مردم گوشت و مرغ و برنج و روغن ميخرند، اين كالاها را تهيه ميكنند پس نه تنها كه بايد به لحاظ مالي آنها را تأمين كرد بلكه بايد به ياد داشته باشيم كه عدم حمايت مالي درست از بازيكنان حرفهاي بيبروبرگرد بر نتايج آتي تيمهاي مليمان تأثير خواهد گذاشت.