کد خبر: 660592
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۷
«حنانه»، «مرگ درجه 3» و «دو سوي خط باريك» سه فيلم كوتاه دفاع مقدسي در يك نگاه
سينماي دفاع مقدس از شروع جنگ تحميلي تا پايان آن در سال 67، دوران پر‌فراز و نشيبي را تجربه كرده است. چند سال پس از شروع جنگ رسول ملاقلي‌پور با «نينوا» اولين فيلم دفاع مقدسي سينماي ايران را جلوي دوربين برد،
آرمان شريف

سينماي دفاع مقدس از شروع جنگ تحميلي تا پايان آن در سال 67، دوران پر‌فراز و نشيبي را تجربه كرده است. چند سال پس از شروع جنگ رسول ملاقلي‌پور با «نينوا» اولين فيلم دفاع مقدسي سينماي ايران را جلوي دوربين برد، كمي بعدتر «عقاب‌ها» مسير تازه‌اي در اين ژانر سينمايي گشود و «آژانس شيشه‌اي» حاتمي‌كيا با نگاه متفاوتش به مقوله جنگ به نقطه عطفي در تاريخ سينماي دفاع مقدس تبديل شد. با گذشت نزديك به سه دهه از پايان دفاع مقدس، موضوع و چرايي جنگ تحميلي و بررسي زواياي پنهان و آشكارش، هنوز دغدغه و علاقه‌مندي بسياري از كارگردانان سينماست و آنها در دهه 90 نيز فيلم‌هاي خوبي چون «چ» و «شيار143» را ساخته‌اند.

در كنار فيلم‌هاي بلند سينمايي دفاع مقدس، فيلم‌هاي كوتاه هم جايگاه ويژه‌اي براي پرداختن به موضوع جنگ دارند. عرصه فيلم كوتاه مي‌تواند بستري براي درخشش ايده‌هاي كوتاه و درخشان بسياري از نويسندگان و كارگردانان باشد. كم‌هزينه بودن و پرورش ايده در يك مدت زمان كوتاه باعث استقبال بسياري از كارگردانان جوان براي ساختن فيلم كوتاه در حوزه دفاع مقدس شده است. فيلم‌هاي كوتاهي كه گاه با حضور در جشنواره‌هاي خارجي توان رقابت با فيلم‌هاي كوتاه كشورهاي ديگر را دارند.

انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس و بنياد روايت فتح تا به حال فيلم‌هاي كوتاه ارزشمندي در حوزه دفاع مقدس ساخته‌اند اما به دليل نبودن محلي براي اكران يا مجالي براي معرفي و تبليغ، بسياري از اين آثار مهجور و ديده نشده مانده‌اند. اين ديده نشدن در حالي است كه بسياري از اين فيلم‌هاي كوتاه از لحاظ ساخت و ايده آثاري قابل قبول و تأثيرگذار هستند. در ادامه ضمن معرفي سه فيلم كوتاه دفاع مقدسي كه جوايزي را از جشنواره‌هاي مختلف كسب كرده‌اند، نگاهي به محتواي آنها مي‌اندازيم.

حنانه

كارگردان: داريوش غذباني

جوايز: تنديس بهترين دستاورد فني هنري و بهترين فيلمنامه داستاني در هشتمين جشنواره فيلم ديني «رويش»، جايزه بهترين كارگرداني در جشنواره فيلم بارسلونا

يك نگاه: چهار ايراني در خرمشهر به محاصره نيروهاي عراقي درآمده‌اند و تك‌تيراندازهاي ارتش بعث براي شليك به آنها در كمين نشسته‌اند. ايراني‌ها يك كودك، دو زن كه يكي از آنها باردار است و يك مرد هستند. آنها پس از عبور از چند منطقه، در موقعيتي كه تك‌تيراندازها قرار دارند گير مي‌افتند. مرد رزمنده دختر خردسال را كه عروسكي به همراه دارد روي دوشش مي‌گذارد و از مقابل تك‌تيراندازها عبور مي‌كند و در لحظه آخر مورد اصابت گلوله قرار مي‌گيرد.

با زخمي شدن مرد، كودك براي برداشتن عروسكش به تيررس تيراندازان عراقي مي‌رود، آنجا مي‌نشيند و مشغول نوازش و تميزكردن عروسكش مي‌شود. سرباز عراقي با دوربين تفنگش دخترك را نشانه مي‌رود ولي هر بار از شليك كردن منصرف مي‌شود.

مادر دختر فرزندش را از معركه دور مي‌كند و اين‌بار خودش كه يكي از اعراب ايراني است براي طلب كمك به وسط ميدان مي‌رود. تك‌تيرانداز عراقي كه از طريق بيسيم براي شليك تحت فشار قرار گرفته با شليك به پاي زن سعي در عملي كردن دستور مافوقش دارد. دختر با ديدن مادرش به سمت او مي‌رود و دوباره دوربين اسلحه به سمت او نشانه مي‌رود و باز تيرانداز عراقي براي شليك دست و دلش مي‌لرزد. مرد حتي انگشتش را روي ماشه مي‌گذارد اما نيرويي مانع از انجام كار مي‌شود.

حالا نظامي عراقي در موقعيت مناسبي براي شليك به ايراني‌ها قرار دارد اما مرد شليك نمي‌كند. از بيسيم مدام به او دستور شليك داده مي‌شود و هيچ كاري نمي‌كند. مرد ارتشي خودش را براي شليك به يك دختر خردسال و مادرش ناتوان مي‌بيند. شايد تصويري كه او از جنگ در ذهنش داشته با تصويرهاي پيش رويش جور در نمي‌آيد. حالا فرماندهان عراقي دستور ديگري صادر مي‌كنند. قرار مي‌شود يك تك‌تيرانداز ديگر، مرد ارتشي را مورد هدف قرار دهد. تك‌تيرانداز توسط يكي از هموطنانش كشته مي‌شود و حالا فرد ديگري براي انجام مأموريت او بايد جايگزين شود.

«حنانه» نگاهي كاملاً انساني و عاطفي به جنگ تحميلي عراق عليه ايران دارد. حضور يك دختر خردسال با چهره‌اي معصوم در تيررس يك تك‌تيرانداز، گويي تمام توان اين سرباز را براي جنگيدن مي‌گيرد. تك‌تيرانداز كه تا قبل از اين قرار بود از ايراني‌ها قرباني بگيرد حالا خودش به يك قرباني تبديل شده است.«حنانه» در كنار محتواي تأثيرگذارش، از لحاظ ساخت و كارگرداني بسيار حرفه‌اي و ديدني ساخته شده است. نوع فيلمبرداري مستندگونه و روي دست، اضطراب و دلهره محاصره ايراني‌ها بين نيروهاي عراقي را به مخاطب منتقل مي‌كند. طراحي صحنه هم به خوبي يادآور اتفاقات زمان جنگ است كه در كنار بازي خوب بازيگرانش، از «حنانه» يك فيلم كوتاه ديدني ساخته است.

 مرگ درجه 3

كارگردان: حامد عليزاده

جوايز: برگزيده جشنواره فيلم بسيج در چهار بخش

يك نگاه: سربازان عراقي داخل خاك ايران حضور دارند كه ناگهان به آنها گفته مي‌شود تا چند دقيقه ديگر در منطقه‌اي كه حضور دارند بمب شيميايي زده خواهد شد و بحران درست از همين لحظه آغاز مي‌شود. حالا هر كس فقط براي نجات جان خودش تلاش مي‌كند. ما اوج اين بحران را در داخل يكي از سنگرها مي‌بينيم كه سه سرباز در آن حضور دارند و براي به دست آوردن ماسك كارشان به دعوا و درگيري مي‌كشد. هر كدام از آنها براي زنده ماندن، حاضر مي‌شوند جان يكي از همرزمان خود را بگيرند و از هيچ كاري عليه هم ابا ندارند. جدال براي به دست آوردن ماسك و جان سالم به در‌ بردن باعث كشته شدن هر سه سرباز مي‌شود. دقايقي بعد در آستانه در سربازي را مي‌بينيم كه با سه ماسك در دست داخل سنگر مي‌شود و با جنازه غرق به خون سربازان مواجه مي‌شود. نداشتن روحيه از خودگذشتي و صبر در شرايط سخت و جنگي باعث كشته شدن هر سه سرباز مي‌شود. وقتي مقام بالا دستي به فرمانده از پشت بيسيم مي‌گويد كه فرار كن و زندگي‌ات را نجات بده، ديگر نبايد اميد چنداني به سربازان رده پايين داشت. اين نوع دفاع از خود در مقايسه با ايثاري كه رزمندگانمان در جبهه‌ها به تصوير مي‌كشيدند تناقضي جالب را به مخاطب نشان مي‌دهد.

دو سوي خط باريك

كارگردان: سمانه عالي‌زاده

جوايز: جايزه بهترين فيلم جشنواره نماز

 يك نگاه: جنگ در خط مقدم ادامه دارد و يكي از رزمندگان ايراني خودش را به داخل سنگر مي‌رساند. رزمنده داخل سنگر تكه بيسكوئيتي را مي‌خورد و بقيه‌اش را براي مورچه‌هايي كه آن نزديكي خانه درست كرده‌اند، مي‌ريزد. او چند بار با دوربين اطراف سنگر دشمن را نگاهي مي‌اندازد تا در نهايت متوجه حضور يك سرباز‌ عراقي مي‌شود. رزمنده ايراني خودش را براي شليك آماده مي‌كند ولي بودن يك مورچه روي دستش هنگام فشردن ماشه، مانع شليك او مي‌شود. سرباز با تغيير موقعيت مي‌خواهد ديد بهتري نسبت به طرف مقابلش داشته باشد كه همين تغيير موقعيت سبب مي‌شود تا بفهمد سرباز عراقي در حال خواندن نماز است. ديدن دشمن در حالت قنوت و ركوع شوكي به رزمنده ايراني وارد مي‌كند تا او از شليك به دشمنش صرفنظر كند. او كه از شليك نكردن خوشحال است براي تشكر از مورچه‌ها دوباره برايشان بيسكوئيت خرد مي‌كند.

«آن سوي دو خط باريك» جايزه بهترين فيلم جشنواره نماز را گرفت كه نشان مي‌دهد اين فيلم در بيان ديدگاه خودش موفق عمل كرده است. نگاه انساني خاصي در اين فيلم حاكم است و نشان مي‌دهد گاهي عبادت از جنگيدن اهميت بيشتري دارد. تفاوت اعتقاد يك رزمنده با يك سرباز ديگر و احترام به ارزش‌ها به خوبي در اين فيلم كوتاه پنج دقيقه‌اي نشان داده شده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار