پايين بودن آمار مطالعه در ايران حرف ديروز و امروز نيست. سالهاست كه در جاهاي مختلف ميبينيم و ميشنويم كه متأسفانه ما آنگونه كه بايد و شايد به مطالعه دل نميدهيم و براي اين كار موضوعات مختلفي را مثل عدم فرصت كافي عنوان ميكنيم و خوب ميدانيم كه اين حرف بهانهاي بيش نيست چراكه خانم عفت قرهي با 74 سال سن از سال 83 تا كنون عضو كتابخانه مجتمع فرهنگي خواجوي كرماني تهران است و با وجود مشكلات بسيار و كارهاي روزمره با عشق و علاقهاي خاص حداقل هفتهاي يك جلد كتاب مطالعه ميكند. از آنجايي كه اين مادربزرگ مهربان تاكنون مسنترين عضو كتابخانه خواجوي كرماني يا حتي مسنترين عضو كتابخانه در ايران شناخته شده است، بر آن شديم كه با ايشان گفتوگويي انجام دهيم.
خودتان را معرفي كنيد.
من عفت قرهي هستم، در اصفهان متولد شدم وقتي به دنيا آمدم چهار ساله بودم! يعني شناسنامه خواهرم را كه چهار سال قبل از من به دنيا آمده بود و فوت شده بود به نام من كردند. سال 1319 متولد شدم اما شناسنامهام براي سال 1315 است.
چه روز و چه ماهي به دنيا آمديد؟
نميدانم اين را هيچ وقت از پدر و مادرم نپرسيدم، حالا هم كه آنها از دنيا رفتهاند و برايم خيلي مهم نيست.
چقدر درس خواندهايد؟
تا ششم ابتدايي درس خواندم. آن روزها خيلي به دخترها اجازه درس خواندن نميدانند و نظر بيشتر خانوادهها اين بود كه دختر بايد كار خانه ياد بگيرد و خواندن و نوشتن به دردش نميخورد. من خواهري دارم كه دو سال از من كوچكتر است. همان روزها كه كوچك بوديم از اصفهان به تهران مهاجرت كرديم. وقتي مادرم به تشويق برخي اقوام، خواست خواهرم را در مدرسه ثبتنام كند من هم با گريه و زاري خواهش كردم كه من هم درس بخوانم خلاصه اينكه بعد از كلي التماس ناظم و مدير مدرسه به شرط اينكه شناسنامهام درست شود نام من را در مدرسه نوشتند. تا سوم دبستان كه خواندم پدر خدابيامرزم فكر كرد كه زمان ازدواجم است و مرا به عقد مردي كه 22سال از من بزرگتر بود درآوردند.
شما با اين ازدواج موافق بوديد؟
شايد باورتان نشود اما من واقعا هيچ چيز نميفهميدم. مادرم مخالف بود اما پدرم ميگفت اين مرد از پشتش خاك بلند ميشود و مرد زندگي است من بايد دخترم را به او بدهم!
بعد چه اتفاقي افتاد؟
از آنجا كه خيلي به خواندن و نوشتن علاقه داشتم بعد از ازدواجم با وجود مشكلات و سختيهاي زياد تا ششم ابتدايي ادامه دادم.
چند فرزند داريد؟
شش فرزند داشتم. يكي از پسرهايم مفقودالاثر است و يكي از آنها بر اثر تصادف كشته شد. در حال حاضر سه پسر و يك دختر دارم كه همه آنها تا ديپلم بيشتر نخواندهاند. البته 11 نوه و شش نتيجه دارم كه بعضي از آنها در دانشگاه تحصيل ميكنند.
چطور شد كه به مطالعه علاقهمند شديد؟
همانطور كه گفتم اين علاقه از سالها پيش در وجود من بود و هر جايي تكه روزنامهاي هم پيدا ميكردم تا آخرش ميخواندم. بعد از فوت همسرم مسئوليت نگهداري و سر و سامان دادن بچهها بر عهده من بود. از آنجايي كه همسرم شغل آزاد داشتم و من بعد از فوت ايشان مستمري نداشتم بايد حسابي كار ميكردم با خياطي و قاليبافي روزگار ميگذراندم وقتي بچههايم مشغول كار و زندگي خودشان شدند من تنها شدم با خودم فكر كردم بيشتر ميتوانم كتاب بخوانم و مطالعه كنم اين بود كه به طور رسمي عضو كتابخانه شدم.
در ماه چند كتاب مطالعه ميكنيد؟
اگر حجم آنها كم باشد هفتهاي يك كتاب ميخوانم.
بيشتر چه كتابهايي مطالعه ميكنيد؟
به كتابهاي تاريخي خيلي علاقه دارم اما تقريبا همه نوع كتابي ميخوانم مثل كتابهاي ادبي و شعر.
بهترين كتابي كه تا به حال خواندهايد كدام بوده است؟
محمد پيامبري كه از نو بايد شناخت.
نوههايتان در اينباره نظري نميدهند؟
به كتاب خواندن من خيلي علاقه و ذوق و شوق نشان ميدهند. يك بار رماني به نام «نقاب عشق» انتخاب كرده بودم كه البته برخلاف نامش اصلا عاشقانه نبود اما وقتي نوههايم آن را ديدند بدون اينكه از متن آن خبر داشته باشند ميخنديدند و ميگفتند مادربزرگ عاشق شده است!
كتابهايتان را چطور انتخاب ميكنيد؟
گاهي از كتابدار كمك ميگيرم گاهي هم كتابي را كه در موردش شنيدهام درخواست ميكنم.
به نظر شما چرا آمار مطالعه در كشور ما پايين است؟
شايد به اين خاطر است كه مردم كتابهايي را كه ميخواهند پيدا نميكنند يا كتابي كه با چاپ جديد به بازار ميآيد كلي تغيير دارد كه با اصل آن متفاوت است.
اينكه بعضي از خانمها يا آقايان كمبود وقت را بهانه ميكنند نظرتان چيست؟
گاهي پيش ميآيد كه بعضي از ما شب و روز را گم ميكنيم يعني تا 2 يا 3 نيمه شب بيداريم و از آن طرف تا 10 يا 11 صبح ميخوابيم كه در واقع وقت مفيدمان را از دست ميدهيم آن وقت است كه با كمبود جا روبهرو ميشويم.
شما چه ميكنيد كه به همه كارهايتان ميرسيد؟
سعي ميكنم برنامهريزي داشته باشم و از همه لحظههايم استفاده كنم.
اين موضوع يعني علاقه شما به مطالعه چه فايدهاي براي شما داشته است؟
گذشته از اينكه از وقتم استفاده مفيد ميكنم يك بار برگه روزنامهاي كه به دستم رسيد و آن را خواندم مرا از ضرر بزرگ مالي نجات داد.
چه صحبتي با مخاطبان ما داريد؟
من كوچكتر از آن هستم كه توصيه يا صحبتي داشته باشم. اما از همه عزيزانم ميخواهم كه فرصتي را هم به مطالعه اختصاص دهيم كه اين راه هم ميتواند به آرامش ختم شود.