در همين خصوص ديروز مطلبي در خصوص اين شهيد بزرگوار منتشر كرديم. اما شايد كمتر كسي بداند كه شهيد نوژه هنگام شهادت و پر كشيدن، ياوري صديق به نام شهيد سيدعبدالله بشيريموسوي داشت كه به عنوان كمك خلبان در كنار او به شهادت رسيده بود. متن زير، گذري بر زندگي شهيد موسوي است كه همچون همرزمش شهيد نوژه با دهان روزه به شهادت رسيد.
سيد عبدالله بشيري موسوي متولد1331 زنجان بود. او در ميان خانوادهاي مومن و متعهد به دنيا آمد، پدر خادم اباعبداللهالحسين(ع) بود و سيد عبدالله هم در ميان خانوادهاي دوستدار اباعبدالله رشد پيدا كرد و تربيت يافت. همه سيد فتاح، پدرسيد عبدالله را خادم امامحسين(ع)ميدانستند. كارش آهنگري بود، آهنگري ميكرد و براي دل خودش زنجير ميساخت و علم، تا عزاداران سيدالشهدا(ع) به ياد تازيانههايي كه بر تن اسرا نواخته شد، عزايشان حسينيتر شود.
سيدعبدالله در آهنگري پدر كار ميكرد و هيكلي ورزيده و قوي داشت. بزرگتر كه شد به علت علاقهمندياش به مشاغل نظامي و خلباني در اواخر سال 1352 به استخدام آموزشگاه نيروي هوايي ارتش درآمد و براي مصاحبه و آزمايشات خلباني راهي تهران شد و پس از قبولي، آموزشهاي اوليه را در پايگاه نيروي هوايي تهران گذراند.
دوره آكادمي پرواز را كه طي كرد، پرواز با هواپيماهاي آموزشي را تجربه نمود. به خاطر توان خوب نظامي و داشتن ضريب هوشي بالا، رتبه نخست دوره را كسب كرد و نيروي هوايي او را براي ادامه تحصيل به ايالات متحده امريكا اعزام كرد. وي مدت چهار سال دوره كامل آكادمي پرواز و هواپيماهاي بمب افكن فانتوم(اف 4) و... را در پادگان «مديناي شهر دالاس» گذراند.
سيدعبدالله پس از گذراندن دورههاي لازم به ايران برگشت. با وجود شغل خوبي كه داشت، بيشتر لباس كهنه ميپوشيد و لباسهاي نو را به برادرهايش ميداد. اواخر پاييز سال 1357 بود كه سيدعبدالله به اصرار خانواده ازدواج كرد. بعد از ازدواج عبدالله به پايگاه همدان منتقل و براي ادامه زندگي با همراهش رهسپار همدان شدند و در نهايت زندگي زيباي خود را شروع كردند.
پس از پيروزي انقلاب و در بيست و پنجمين روز از مرداد ماه سال 1358منافقين به شهر پاوه حمله ميكنند و مرتكب جناياتي وحشتناك در بيمارستان پاوه ميشوند و شهر را به تصرف خودشان در ميآورند.
براي همين به پايگاه شكاري سوم همدان مأموريت داده ميشود كه سريعاً با يك فروند هواپيما جهت شناسايي و عكسبرداري به سمت آسمان پاوه حركت كنند. خلبان محمد نوژه و كمك خلبان سيدعبدالله داوطلب اين عمليات ميشوند. آن روزها در ايام ماه رمضان قرار داشت و هر دو اين خلبانان با دهان روزه به پرواز درميآيند. اما مقدر بود كه در همين حالت معنوي با اصابت گلوله ضدهوايي منافقين به شهادت برسند. سيدعبدالله موسوي از اولين شهداي قبل از جنگ تحميلي زنجان بود.
مدتي بعد پدر كه به سمت مناطق عملياتي رهسپار شد، مورد كينه و دشمني معاندان و عناصر ضدانقلاب قرار گرفت و به شهادت رسيد و به فرزند شهيدش پيوست.