کد خبر: 656808
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۱
چرا مديران تلويزيون جلوي پخش سريال كپي‌شده «هفت سنگ» را نمي‌گيرند؟
كپي‌كاري سازندگان سريال مناسبتي «هفت سنگ» از سريال «خـانواده مدرن» شبكه «اِي. بي. سي» تنها يكي‌دو روز بعد از روي آنتن رفتن اين كار آشكار شد...
حامد مظفري

كپي‌كاري سازندگان سريال مناسبتي «هفت سنگ» از سريال «خـانواده مدرن» شبكه
«اِي. بي. سي» تنها يكي‌دو روز بعد از روي آنتن رفتن اين كار آشكار شد؛ حجم كپي‌كاري آن قدر زياد بود كه نه تنها رسانه‌هاي داخلي كه رسانه‌هاي آن‌ور آبي هم به شدت بر آن تمركز كرده و بعضاً با استهزاي چنين روندي به زيرسؤال بردن رعايت نكردن قواعد كپي‌رايت در ايران پرداختند. اين هجمه رسانه‌اي پاسخي مناسب از سران تلويزيون ايران را مي‌طلبيد و بسياري از مخاطبان منتظر بودند كه يا پخش اين سريال با اين درصد بالا از كپي، متوقف شود يا يك بازبيني در قسمت‌هاي بعدي سريال صورت گيرد. با اين حال نه تنها اين اتفاق رخ نداد كه همچنان كه در آستانه ورود به هفته دوم ماه رمضان قرار داريم، اين سريال
بدون حذف حتي يك پلان روي آنتن‌مي‌رود!

تأسف‌آور است. يا اين اتفاق نادانسته افتاده كه نشان مي‌دهد تلويزيون ما گرفتار برخي از آدم‌‌هاي كارنابلد است كه راحت سرشان كلاه مي‌رود يا اينكه دانسته اتفاق افتاده كه باز هم نشان مي‌دهد تلويزيون از آدم‌‌هاي متقلب در امان نيست كه بابت اين كپي كلي هم پول خرج كرده و ضمناً مردم و مخاطبان را اين همه دست‌كم گرفته‌اند.

كپي سريال هفت سنگ و سازنده عليرضا بذرافشان و نوشته آبروبر مجله تايم در اين باره واقعاً خجالت‌آور است. جالب است كه اين كپي چهار تا نويسنده دارد! سايت مجله تايم سه روز قبل نمونه تصويري و مقايسه‌اي اين كپي‌كاري را گذاشته و تا توانسته اين كار ما(ايراني‌ها )رابه سخره گرفته است. از آن سو كارگردان سريال هم به جاي اينكه به واسطه اين كپي‌كاري از مخاطبان عذرخواني كند، خيلي راحت از اين مي‌گويد كه كاملاً آگاهانه به كپي‌كاري پرداخته است و حتي قصد داشته در تيتراژ هم در اين باره به مخاطب اطلاعات دهد اما مديران تلويزيون اجازه اين كار را به او نداده‌اند. باز اگر با كارگرداني طرف بوديم كه خارج از سيستم صداوسيما رشد كرده و بالا آمده چنين واكنشي عجيب نبود و مي‌شد اين ادبيات را به عدم‌آشنايي وي با سازوكار حاكم بر رسانه ملي جمهوري اسلامي نسبت داد ولي در مورد عليرضا بذرافشان كه هر چه دارد از صداوسيماست و بخش عمده‌اي از رشدش ناشي از فضايي است كه صداوسيما براي او ايجاد كرده چنين ادبياتي به شدت ناپسند است. كسي كه نزديك به يك دهه در رسانه ملي كار كرده قبل از هر چيز بايد به تفاوت‌هاي فرهنگي زندگي ايراني و غربي آشنايي داشته باشد و از آن مهم‌تر به مانيفستي كه مديران رسانه ملي در اتكا به خلاقيت ايراني به جاي كپي‌كاري از محصولات غربي مدنظر دارند. صدالبته كه بذرافشان مي‌توانست همين كپي را براي شبكه خانگي انجام دهد و با همين تندي پاسخ منتقدان را بدهد اما براي رسانه ملي كه مي‌خواهد الگوساز فرهنگي جامعه باشد، چنين روشي جايز نيست.

تعريف هنر هشتم؛ هنر كپي‌كاري!

با اتفاقي كه در مهم‌ترين و بي‌رقيب‌ترين رسانه تصويري كشور ما رخ داده بايد تعريفي جديد هم براي ضرب‌المثل «هنر نزد ايرانيان است و بس» پيدا كنيم. سال‌هاست كه مديران فرهنگي ما با تكيه بر اين مثل مي‌كوشند از اين گويند كه ايرانيان از ديرباز ذائقه هنري قوي‌اي داشته‌اند و حالا هم اگر بخواهند مي‌توانند با تكيه بر همين ذائقه، پيشرو باشند. صدالبته كه پاره‌اي از موفقيت‌هاي هنري ما در عرصه بين‌الملل و از جمله هنري مثل سينما هم مي‌تواند اثباتي باشد بر اين مدعا اما كپي‌كاري در قاموس اين ضرب‌المثل چه جايگاهي دارد؟ تا آنجا كه ما مي‌دانيم هنر مشتمل بر هفت شاخه معماري، هنرهاي دستي، هنرهاي ترسيمي، ادبيات، موسيقي، سينما و هنرهاي نمايشي است و در تمامي اين هنرها نيز اين اصالت اثر هنري است كه آن را با‌ارزش مي‌كند. با اين توصيف تكليف كپي‌كاري چه مي‌شود و كسي كه يك سريال آن‌ور آبي را واژه به واژه كپي مي‌كند چه نام مي‌گيرد؟ براي پاسخ به اين پرسش‌ها يا بايد هنري هشتم به نام هنر «كپي- پيست» را تعريف كنيم يا آنكه به تعاريف كلاسيك هنري رجوع كنيم كه مي‌گويند كپي‌كاري صرفاً مي‌تواند مجالي باشد براي اتود زدن و نه خلق اثري تازه و صدالبته كه كپي‌كاري بي‌ذكر منبع، تعريفي جز سرقت هنري ندارد. با اين تعريف او كه يك سريال آن‌ور آبي را بي‌ذكر منبع كپي مي‌كند، كارش فرقي ندارد با او كه يكي از آثار ونگوگ مثلاً «گِرنيكا» را كپي كرده و به نام پيكاسو به فروش مي‌رساند! سرقت، سرقت است!

نكند تقدير از عوامل «هفت سنگ»

در دستور كار است؟

اما سخن آخر با مسئولان رسانه ملي است كه يك هفته‌اي مي‌شود همه حواشي پيرامون «هفت سنگ» را مي‌بينند و ككشان هم نمي‌گزد. چطور است خرده‌انتقاداتي به برخي ديگر از آثار رسانه ملي خيلي زود اسباب توقيف آنها را موجب شده اما حتي وقتي با استهزاي رسانه‌هاي غربي به واسطه كپي بدون ذكر منبع «هفت سنگ» مواجه مي‌شوند، حتي از سازنده نمي‌خواهند بازبيني مجددي بر كارش داشته باشد؟ آيا اين مصداق همان سياست يك بام و دوهوايي نيست كه مي‌گويند بر رسانه ملي مملكت ما سايه انداخته است! هيچ گاه يادم نمي‌رود چند سال قبل را كه يكي از پرمخاطب‌ترين سريال‌هاي شبكه «فاكس» به نام «فرار از زندان» به‌رغم آنكه تحت نظر جمعي از بهترين دوبلورهاي ايراني، دوبله شده بود و مي‌توانست به شدت بر دامنه مخاطبان رسانه ملي اضافه كند، فقط و فقط به اين دليل كه برخي مديران رسانه ملي، خط‌مشي سريال را در امتداد نگاه پروپاگاندايي سران كاخ‌سفيد مي‌دانستند در آستانه روي آنتن رفتن از باكس پخش خارج شد و البته به جايش سر از شبكه نمايش خانگي درآورد اما حالا يك سريال محصول سيماي ملي كپي سريالي نه چندان اخلاق‌مدارانه آن‌ور آبي است اما حتي يك مدير در رسانه ملي پيدا نمي‌شود كه درباره اين كپي‌كاري فقط از مخاطبان عذرخواهي كند. از آن بدتر و به روالي كه اخيراً در اين رسانه باب شده مي‌ترسيم نكند به جاي عذرخواهي برنامه تقدير از عوامل اين سريال را در برنامه داشته باشند؟!

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مهرناز
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۹
0
0
شاید"عدم توجه مسئولین به اعتراض ها" در پخش سریال کپی کاری هفت سنگ"انهم ازمدل امریکائی "وباز" انهم
در ماه رمضان"که معمولا "سبک پخش
سریال های تولید شده "موضوعی
بسیارمتفاوت با ماه های دیگرسال داشته اند "نشات گرفته از باورمسئولین
کشور "به نگاه مردم است" اگر تصمیمی
اشتباهی بود"برای جبران" فقط لازم است"زمان بخرید"انوقت خواهی دید" مردم همه موضوعات"حتی بد ترین انها را" سریعا از ان "عبور می کنند"چرا؟ که انقدر درگیر مشگلات خود هستند" که راهی جزئ این برایشان نمی ماند "ان چه می ماندبرای مسئولین"مصداق این جمله است:
نه خانی رفته ونه خانی امده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار