هرچند رشد بيرويه شهرنشيني امروزه به عنوان يك پديده جهاني مطرح است اما آهنگ رشد اين پديده در كشور ما با سرعت بالايي در حال اتفاق افتادن است كه افزايش شهرنشيني و به تبع آن حاشيهنشيني را نيز در بر دارد و ناتواني دولتها در پاسخگويي و ساماندهي حاشيهنشيني سبب شده است تا بار مشكلات و معضلات آن به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر شهرها تحميل شود. به واقع عوامل بسياري بر پديده مهاجرت تأثيرگذار است كه از آن جمله ميتوان به بحث نبود زيرساختهاي مناسب، نابرابريهاي اجتماعي، اقتصادي و احساس محروميت و بيكاري اشاره كرد.
با نگاهي به پديده مهاجرت در كشور ميتوان دريافت كه در سالهاي متمادي به دليل بي توجهي به روستاها و شهرهاي كوچك و كمكاري مسئولان، اين بخشها به طور كلي از مسير توسعه يافتگي دور ماندهاند.
به مرور زمان مسائل و مشكلات اين بخشها نه تنها حل نشده بلكه حتي بر ميزان و شدت آنها نيز افزوده شده است و چارهاي جز مهاجرت براي ساكنان اين بخشها نمانده است، از اين رو است كه حتي افرادي كه موفق به تحصيل شدهاند به دليل نبود بستر مناسب براي كار وفعاليت به شهرها كوچ كردهاند تا شايد رؤياهاي خود را به واقعيت نزديكتر سازند.
هرچند در دهههاي اخير تلاشي براي رشد و ارتقاي زندگي روستايي و توسعه شهرهاي كوچك صورت گرفته است اما مقطعي بودن اين اقدامات و نگاههاي سليقهاي سبب شده است باز هم بر پديده مهاجرت به شهرها افزوده شود.
با نگاهي به شهرهاي كوچك و متوسط مشاهده ميشود كه بهرغم تلاش براي ارتقاي زندگي شهري به دليل رشد پديده مهاجرت بسياري از شهرهاي كشور همچنان در فقر شهري غوطهور ماندهاند و قادر به جوابگويي نيازهاي ساكنان خود نميباشند. در اين زمينه بايد گفت فقط و فقط رشد و گسترش جغرافيايي كالبد فيزيكي شهري مدنظر قرار گرفته است آن هم بدون در نظر گرفتن زيرساخت ها براي توسعه پايدار شهري كه اين امر سبب شده است مسائل و معضلات شهري نه تنها حل و فصل نشود بلكه به صورت مضاعف بر دامنه مشكلات افزوده شود.
فقر شهري همچنان به دليل پديده مهاجرت بيرويه به شهرها سبب شده است شهرها به دليل نداشتن زيرساختهاي اجتماعي، زمينه ناامني اجتماعي را به اشكال مختلف تجربه كنند. پديده كودكان خياباني و كار، افزايش انواع و اقسام آسيبها و تهديدهاي اجتماعي و فرهنگي سبب رشد ناهنجاريهاي اجتماعي شده است كه تبعات و پيامدهاي منفي آن همچنان در شهرها به اشكال مختلف خودنمايي ميكند.
به واقع بايد گفت با رشد پديده مهاجرت به شهرها اين امر به روستايي شدن شهرها دامن زده است يعني در بخشهايي از شهر اثري از زندگي شهري نميتوان ديد و زندگي روستايي در آنجا جاري و ساري ميباشد، بنابراين شهرها با پديده مهاجرت دست به گريبان هستند و ناخواسته اين روند سبب شده است در حوزه شاخص عدالت اجتماعي، اقتصادي و حتي سلامت شهري با رشد نابرابري مواجه شويم.
در اين زمينه بايد گفت كه فقر مسكن، فقر درآمدي، فقر منزلتي، فقر بهداشتي و حتي فقر آموزشي از نتايج پديده مهاجرت است كه همچون سرطان جلوي رشد و توسعه شهري را گرفته است.
از اين رو است كه شكافهاي زندگي شهري را در شهرهاي بزرگ به وضوح ميتوان مشاهده كرد و اين شكافها همچنان در حال افزايش است و تلاشها و اقدامات صورت گرفته براي رفع مشكلات شهري جوابگو نيست و نيازهاي شهروندان ساكن شهرها نيز بيپاسخ ميماند. با افزايش فقر شهري، اين سلامت شهري است كه در معرض انواع و اقسام تهديدها و آسيبها قرار گرفته است كه در آن كيفيت زندگي شهري كاهش يافته و حتي سلامت رواني شهروندان نيز در معرض تهديد قرار گرفته است و بايد توجه داشت كه زماني شاهد رشد و ارتقاي زندگي شهرنشيني خواهيم بود كه به پديده مهاجرت و عوامل مؤثر بر آن اهتمام ويژهاي صورت گيرد وگرنه تلاشهاي صورت گرفته در حوزههاي مختلف شهري فقط به صورت مقطعي جوابگو خواهد بود و همچنان بار و فشار مشكلات پا بر جا خواهد ماند.
در اين زمينه مديريت شهري و دستگاههاي متولي بايد با همفكري هم به فكر چاره كار باشند و بايد گفت تا زماني كه دروازههاي شهري براي پديده مهاجرت باز است نبايد انتظار حل يا كاهش مسائل و معضلات شهري را داشت.