داعش سال گذشته بود كه حملات خود را در الانبار شدت داد تا جايي كه بخشهايي از شهرهاي رمادي و فلوجه را به تصرف خود درآورد. اين حملات و قدرت گرفتن داعش در آن موقع چندان چيز عجيبي نبود زيرا الانبار غربيترين استان عراق است و با وجود مرز طولاني عراق با سوريه، ورود داعش به اين استان و حملاتش براي داشتن پايگاهي در عراق قابل انتظار بود.
حالا داعش وارد شهر موصل، مركز استان نينوا، شده و با تصرف آن حركت خود را به سوي استان صلاحالدين در جنوب نينوا شروع كرده و حتي گفته ميشود كه بخشهايي از اين استان را هم تصرف كرده است. اين موج از حمله داعش را نميتوان مثل موج قبلي ارزيابي كرد چون به صورت روشن تغيير اساسي در استراتژي اين گروه ديده ميشود كه در جهت هدف بلندپروازانه براي تجزيه عراق از درون يا حتي سرنگوني دولت مركزي طراحي شده است.
بنابر اين، نبايد اين موج را دستكم گرفت چراكه پاگرفتن اين غده سرطاني در قلب خاورميانه ميتواند به بزرگترين فاجعه در منطقه ختم شود. قبل از هر چيز بايد توجه داشت كه داعش در اصل گروهي پا گرفته در عراق بود كه به عنوان بازوي القاعده در اين كشور، براي سالها كارش در انجام عمليات تروريستي در عراق بود. داعش با شدت گرفتن بحران سوريه به اين كشور رفت تا با قرار گرفتن در كنار ديگر معارضان مسلح سوري مثل جبهه النصره عليه نظام سوريه وارد جنگ شود اما تلقي بسيار افراطي داعش باعث جدايي و تكروي اين گروه، آن را به درگيري با دو جبهه مقابل از معارضان و ارتش سوريه كشاند و نتيجه آن گير افتادن در شهر الرقه شد. اين وضعيت داعش را به عراق بازگرداند به خصوص اينكه بخش قابل توجهي از نيروهاي آن عراقي و به خصوص از ميان بعثيها و گارد رياست جمهوري زمان صدام حسين هستند. وجود اين نيروها در داعش امكان قدرت گرفتن در عراق را به آن ميدهد و موج نخست از حملات در الانبار به همين دليل صورت گرفت. هر چند كه با تصرف بخشهايي از رمادي و فلوجه پيشرفت قابل توجهي در ابتداي كار به دست آمد اما وضعيت جغرافيايي الانبار و گستره بياباني آن نقطه ضعفي براي واحدهاي داعش بود كه توسط هليكوپترهاي ارتش شكار ميشدند. داعش به همين دليل استراتژي خود را تغيير داد تا خود را در بيابان زمينگير نكند علاوه بر اين، سريعتر به هدف خود برسد. بايد توجه داشت كه تكريت اصليترين هدف داعش است زيرا پيوند نيروهاي بعثي و بازماندگان رژيم سابق در اين گروه با قبايل تكريت اساسيترين نقطه قوت آن است.
داعش به همين جهت و به جاي زمينگير شدن در بيابان، مستقيم از الانبار به طرف استان صلاحالدين حركت كرد اما در سر راه خود با مشكل برخورد كرد و نتوانست شهر سامرا را تصرف كند. داعش با اين شكست مسير خود را اصلاح كرده و با گذشت از موصل راه خود را به سوي تكريت در پيش گرفتهاند كه تصرف الشرقيه هم به همين جهت است. بيترديد، رسيدن داعش به تكريت فاجعهاي است به مراتب بيشتر از تصرف موصل كه يك تهديد جدي هم براي دولت مركزي است و هم براي اقليم كردستان. تهديد آن براي دولت مركزي روشن است اما تهديد اقليم را با توجه به تلقي به شدت افراطي داعش از مذهب، نژادپرستي عربي آن و وجود عناصر رژيم صدام در اين گروه قابل دريافت است. داعش به دليل همين عناصر به جان كردهاي سوري افتاد كه در آن موقع واهمهاي از كشتار غيرنظاميان نداشت و حالا نوبت اقليم كردستان عراق و كردهاي آن رسيده است. به همين جهت، رهبران اقليم كردستان نبايد ترديدي در اعزام نيروهاي خود و سركوب داعش داشته باشند و اجازه ندهند داعش در حدود اقليم جاي پايي داشته باشد. مسئله ديگر در اصل تصرف موصل است كه با وجود تعداد نيروهاي داعش قابل تامل است.
گفته ميشود داعش با 3 هزار نيرو يا كمي بيشتر از اين موصل را گرفته چنان كه كل نيروهاي آن حدود 5 هزار نفر ذكر شده است. تصرف موصل با اين تعداد نيرو امر عادي نيست و شايد بركناري رئيس پليس استان صلاحالدين هم به همين جهت باشد. حضور افراد نفوذي در ميان نيروهاي پليس، امنيتي و ارتش عراق تا كنون فجايع بسياري را به بار آورده و نميتوان دخالت اين افراد در حمله داعش به موصل و حركت به سوي تكريت را ناديده گرفت. بنابر اين، دولت عراق علاوه بر اينكه ارتش و نيروهاي خود را بسيج ميكند بايد به وجود چنين افرادي در ميان نيروهاي خود توجه داشته باشد تا 2 يا 3 هزار نفر نتوانند به سرعت شهر بزرگي مثل موصل را تصرف كنند. در هر صورت، حركت داعش در عراق رشد سرطان تروريسم در اين كشور است و رهبران عراق اعم از شيعه، سني و كرد به سرعت براي ريشهكن كردن آن اقدام كنند و گر نه اين سرطان كل عراق يا شايد منطقه را ببلعد.