کد خبر: 641590
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۷
صنعت سينماي چين روي هاليوود هم سايه انداخت
برخي پيش‌بيني‌ها بر اساس رشدي روزافزون، ‌چين را قدرت آينده جهان معرفي مي‌كند
الناز خمامي‌زاده
برخي پيش‌بيني‌ها بر اساس رشدي روزافزون، ‌چين را قدرت آينده جهان معرفي مي‌كند، برخي شواهد و قرائن نيز استيلاي چين به مقام و قدرت برتر آينده جهان را دور از انتظار نمي‌‌دانند. چين در كنار سير شتاب‌آميز رشد اقتصادي خود از نظر اقتصاد فرهنگي نيز به جايي رسيده كه حالا به عنوان اولين كشور آسيايي و يكي از نادر كشورهاي جهان قصد دارد سايه‌اش را روي سر هاليوود بيندازد و اسپانسرينگ و حمايت مالي توليد چند پروژه سينمايي هاليوودي را بر عهده بگيرد. بدون شك امروزه كمتر كشور و نيز كمتر جريان فكري توانسته به چنين موقعيت استثنايي دست پيدا كند. به غير از لابي‌هاي پرقدرت صهيونيستي كه كنترل جامع و حساب شده‌اي بر برخي كمپاني‌هاي توليد فيلم‌هاي هاليوودي همچون كمپاني بزرگ برادران وارنر دارند و هر سال پاي سفارش ساخت شمار زيادي از فيلم‌هاي امريكايي را مهر و امضا كرده و جريان فكري خود را بر آثار هاليوودي القا مي‌كنند، كمتر كشوري توانسته با قدرت سرمايه و پول، حرف خود را بر كرسي بنشاند و سيستم بزرگ صنعت سينماي هاليوود را روي انگشتانش بچرخاند. حالا اما با ورود سرمايه‌گذاران چيني به صنعت سينماي هاليوود انتظار مي‌رود كه موج جديدي در اين صنعت به راه بيفتد.
پيشتر در خبرها خوانده بوديم كه چين در تدارك ساخت اولين شهر بزرگ سينمايي جهان است و حالا عزم چشم بادامي‌هاي مستعد و پرتلاش براي بسط دادن سايه تسلط سينمايي خود بر جهان با اولين سرمايه‌گذاري بزرگ شركت چيني « فيلم گروپ» براي ساخت دو فيلم حماسي فانتزي «‌واركرفت»‌ و «‌هفتمين پسر»‌ وارد مرحله تازه‌اي مي‌شود. با توجه به احاطه سينمايي هاليوود بر جهان فكري امروز، ‌شكي نيست اين نفوذ مالي و سينمايي چين نيز در آينده نزديك منجر به وقوع تغييرات جدي در نگرش جهان نسبت به چين و سياست‌هاي آن شود. هاليوود و باليوود همواره رابطه خوبي با هم داشته‌اند و فيلم‌هاي هاليوودي نيز معمولاً هندي‌ها را شخصيت‌هاي مكمل ساده‌دل و قابل اعتماد كاراكترهاي هاليوودي نشان مي‌دهند. بدون شك در آينده نزديك هاليوود فيلم‌هايي مي‌سازد كه در آن چشم بادامي‌ها جاي هندي‌ها را خواهند گرفت.
چين همان كشوري است كه ما معمولاً در مقايسه‌هاي نامتعارف و خودبرتربيني‌هاي معمول خود، مردمش را عاري از خلاقيت و استعداد مي‌دانيم و در توجيه برخي وا پسگرايي‌هاي اقتصادي و فرهنگي خود، موفقيت‌هاي آنها در عرصه‌هاي مختلف را به تلاش و تمركزشان بر يك هدف خاص نسبت مي‌دهيم. شايد برخي از اين مقايسه‌ها هم بيراه نباشد؛ وجود هوش سرشار و استعداد علمي در كشور ما حقيقتي انكارناپذير است اما مهم‌تر از آن، لزوم بهره‌گيري از اين هوش و انديشيدن به اهداف بلندمدتي است كه امروز موجب مي‌شود كشوري چون چين براي خود صنعت سينماي ملي و جهاني تعريف كند. ابتدا چرخ‌هاي صنعت ملي سينمايش را راه بيندازد و بعد در جاده جهاني بيفتد و كل مسير را تسخير كند. سينماي چين پيش‌تر خود را با آثار عامه‌پسند و منطبق بر سلايق جامعه‌اش به مردم و مخاطبان چيني شناسانده و سپس در مسير جهاني با آثار جهاني چون «‌مأموريت غيرممكن 2»‌، «‌هدف سخت» و «تغيير چهره» به يك سينماي جهاني جا افتاده تبديل شده است. چين سپس قدم غايي تسلط خود بر جهان فكري را ادغام با هاليوود و به عبارتي ديگر انداختن سايه تسلط خود بر اين سينماي جهاني دانسته است.
امروز اگرچه سينماي ايران به واسطه شماري از موفقيت‌هاي جهاني‌اش خود را اميدوار به ديده شدن در جهان مي‌بيند اما به نظر مي‌رسد كه تا جا افتادن مفهوم سينماي ملي نزد مردم و حتي سينماگران راه درازي در پيش است. سينماي ايران هنوز در سطح ملي درگير مشكلات ساختاري و محتوايي است. ساختاري به لحاظ دولتي بودن سينما و محتوايي به لحاظ موضوعاتي كه عموماً براي مخاطب هيچ جذابيتي ندارند. امروزه ما در چرخش اكران جهاني جايي نداريم؛ سينماگران و بنيادهاي سرمايه‌گذار بخش دولتي نگاه كلان براي هدفمند ساختن هزينه‌كردهاي خود در توليدات سينمايي ندارند. بر اين اساس هنوز راه درازي در پيش داريم تا اساس سينماي ملي را تحكيم كنيم و سپس همچون سينماي چين به فكر تسلط بر جهان و نگرش آن باشيم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار