کد خبر: 641287
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۷
دنيا حيدري

حرف قلعه نويي و فتح‌الله‌زاده به كرسي نشست و كرش بي‌آنكه بتواند شاگردانش را جمع و جور كند، با كارواني كه بيشتر به لشكري شكست خورده مي‌ماند راهي شد. اين شايد بدترين اردويي باشد كه كرش روانه آن شده است. هر چند كه او از اين قبيل بدترين‌ها اينجا زياد ديده و بايد گرگ باران ديده شده باشد يا كه دست كم عادت كرده باشد به اين بي‌برنامگي‌ها.

درست يا اشتباه بودن تصميم فدراسيون خيلي مهم نيست. مهم اين بود كه اين تصميم خيلي پيش‌تر از اينها گرفته و ابلاغ شده بود. ابلاغي كه با توجه به شناختي كه از باشگاه‌ها وجود داشت نامه الزام آوري هم پشت بند آن ارسال شده بود تا باشگاه‌ها بدانند موظف هستند در موعد مقرر بازيكنان ملي پوش خود را براي شركت در اردوي آفريقاي جنوبي بدرقه كنند. اما نه يك نامه، كه 10 نامه ديگر هم اگر ارسال مي‌شد تاثيري در اصل ماجرا نداشت وقتي آقايان اصلا قصدي براي اين همكاري نداشتند.

كرش مي‌دانست مخالفانش قصد كوتاه آمدن ندارند. اينكه او در كنفرانس خبري‌اش مي‌گويد: «بعضي جاها 3هزار نفر مي‌خواستند براي تيم ملي كشورشان بازي كنند در صورتي كه 23 بازيكن بيشتر نياز نداشتيم اما اينجا برعكس است.» مخاطبش فقط جباري يا رحمتي و عقيلي نيستند مخاطب او همه آنهايي هستند كه در ظاهر دوست هستند و در عمل شباهتي به دوست ندارند. او مي‌دانست يا بايد بار ناكامي‌هاي تيم‌هاي ايراني حاضر در ليگ قهرمانان آسيا را به دوش بكشد و خود را مقصر اصلي آن بداند يا با دست خالي و با كارواني نصفه و نيمه راهي آفريقاي جنوبي شود.

پيراهن تيم ملي هر كشوي پرچم آن كشور است و پرچم هر كشوري اولويت دارد به همه مسائل ديگر. اما درست همانطور كه كرش هم به آن اشاره كرد، اينجا برعكس است، به طوري كه مديرعامل يك تيم خط و نشان مي‌كشد كه اگر ناكامي هايمان را به گردن مي‌گيريد بازيكن مي‌دهيم و دست آخر هم تيم ملي را بدون آنكه نفراتش تكميل باشد راهي مي‌كنند تا حرف مربيان ناراضي به كرسي بنشيند. مربياني كه تاكنون با وجود اين بازيكنان نتوانسته‌اند موفقيتي كسب كنند اما گويي اگر در همين دو بازي ملي پوشان خود را نداشته باشند، از قهرماني و دست‌يابي به جام باز مي‌مانند.

سرمربي تيم ملي در سكوت راهي شد. شايد چون نمي‌خواست همچون ديگران با شلوغ بازي و متشنج كردن جو به خواسته‌اش برسد. شايد هم چون ديگر حرفي برابر اين بي‌برنامگي‌ها برايش نمانده بود كه بگويد. او همه حرف‌هايش را در آخرين كنفرانس مطبوعاتي‌اش گفته بود. حرف‌هاي دردناكي كه مي‌گفت اينجا كسي دلش با تيم ملي نيست و براي آن خود را به در و ديوار نمي‌زند.

زماني تا جام جهاني باقي نمانده، تيم‌هاي حاضر در اين رقابت‌ها اين روزها در تلاش هستند تا بهترين نمايش‌ها را از خود در اين رقابت‌ها به تصوير در آورند. اما تيم ملي ايران هنوز اندر خم يك كوچه است. از يك سو تيم‌ها با كرش لجبازي مي‌كنند و بازيكن نمي‌دهند، از سوي ديگر مربيان چهره در هم مي‌برند و متفكرانه پيش‌بيني مي‌كنند كه تيم ملي از گروهش صعود نمي‌كند. اينجا همه چيز برعكس است. اينجا در آخرين فرصت‌ها به جاي حمايت براي تيم ملي مي‌زنند و سرمربي‌اش را تخريب مي‌كنند. شايد چون هنوز چشم به نيمكتي دارند كه كرش روي آن نشسته. سرمربي‌اي كه با وجود همه فشارها تيم ملي را روانه جام جهاني كرد تا شايد شرايط اندكي تغيير كند، اما براي برخي اين اتفاق گويا خوشايند نبود كه هنوز هم دست از دشمني بر نداشته‌اند و از هيچ كوششي براي زمين خوردن تيم ملي و سرمربي آن فروگذار نيستند.

صبر كرش هم سر مي‌آيد. اين را نه الان، كه بعد از رقابت‌هاي برزيل خواهيم ديد. بعد از آن سه بازي حساس ايران كه كرش خود را براي موفق پشت سر گذاشتن آنها به آب و آتش مي‌زند. اما بعد از آن، او سكوتش را خواهد شكست و به زبان خواهد آمد و آن وقت، خيلي چيزها را از دست خواهيم داد. چيزهايي مهم‌تر از حذف تيمي با دو باخت و يك برد و يك مساوي در رقابت‌هاي آسيايي. چيزي بيش از ناكامي‌هاي مكرر نماينده‌هاي ايران در ليگ قهرمانان آسيا. آن وقت ممكن است سرمربي را از دست بدهيم كه حسرت حضور در جام جهاني را از دلمان برداشت اما قدر اين موفقيت را ندانستيم و خواهان تكرار دوباره‌اش نبوديم. آن وقت شايد برخي دست از دشمني بردارند. برخي كه مي‌توانند بار ديگر براي رساندن خود به نيمكت تيم ملي دست و پا بزنند. همان‌هايي كه امروز براي خالي ماندن دست كرش و روانه كردن تيم نصفه و نيمه‌اش به آفريقاي جنوبي دست و پا مي‌زنند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار