کد خبر: 637890
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۹
مروري بر پيامدهاي‌ دستور امام‌خميني(ره) مبني بر رعايت حجاب در ادارات دولتي در اسفندماه 1357
علي احمدي فراهاني

آنچه پيش روي داريد مروري است برحاشيه و متن بيانات امام خميني(ره) در اسفندماه 1357 كه بر مراعات حجاب اسلامي در عرصه‌هاي اجتماعي به ويژه ادارات دولتي تكيه داشت.اين بيانات، حاشيه‌ها و پيامدهايي را درپي داشت كه مروري بر پاره‌اي از آنها پس از 35 سال مفيد و عبرت‌آموز تواند بود. اميد آنكه مفيد افتد.

بي‌ترديد ايجاد زمينه براي اجراي احكام اسلام، از وظايف قطعي و اوليه يك حكومت اسلامي است. عموم فقهاي تئوري‌پرداز اين نوع از حكومت، براين باورند كه فلسفه تحقق اين نظام، آن است كه اين سيستم حكومتي بتواند به عنوان پشتوانه‌اي براي اجراي شريعت اسلامي باشد. پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، بسياري از مردم وبه ويژه بدنه متدين اجتماعي، چشم به راه تحولاتي بودند كه پيامد حكومت اسلامي به شمار مي‌رود كه مسلماً تنظيم روابط اجتماعي براساس اصول اسلام و تحقق عملي احكام شريعت درباب «حجاب» در زمره آنها بود. اين انتظار درآغاز امر، متوجه دولت موقت بود كه پس از سپري شدن مدتي، شواهد نشان مي‌داد كه دراين امر توفيقي نيافته است.

امام خميني(ره) و دستور رعايت حجاب در ادارات

در پي نمايان شدن علائمي مبني برعدم توفيق دولت موقت در ترويج وتثبيت حجاب اسلامي، در شانزدهم اسفند1357، امام خميني‌(ره) در جمع طلاب قم اعلام كردند: «زنان اسلامي بايد با حجاب اسلامي بيرون بيايند. نه اين‌كه خودشان را بزك كنند. زن‌ها هنوز در ادارات با وضع پيشين كار مي‌كنند. زن‌ها بايد وضع خودشان را عوض كنند... به من گزارش داده‌اند كه در وزارتخانه‌هاي ما زن‌ها لخت هستند و اين خلاف شرع است. زن‌ها مي‌توانند در كارهاي اجتماعي شركت كنند ولي با حجاب اسلامي.»

مجالي براي خودنمايي مخالفان حجاب

درپي اعلام نظر امام خميني‌(ره)، گروهي محدود از زنان كه تحقق احكام اسلام در باره حجاب و پوشش اسلامي را برنمي‌تابيدند، دراعلام مخالفت با حجاب و در واقع با ديدگاه رهبر انقلاب، به تظاهرات خياباني پرداختند. هرچند عده اين تظاهر‌كنندگان در برابر جمع گسترده زناني كه طرفدار تحقق حجاب اسلامي بودند، ناچيز بود اما جرايدي كه هنوز به جوهره فرهنگي و خواست اكثريت قاطع مردم انقلابي بي‌اعتنا بودند، تحركات اين جماعت اندك را پوشش مي‌دادند و بزرگنمايي مي‌كردند. به عنوان نمونه «روزنامه اطلاعات» در شماره شنبه نوزدهم اسفندماه 1357 در‌باره تظاهرات مخالفان حجاب چنين خبري را منتشر كرد:«امروز عده زيادي از مردم كه بيشتر آنان را زنان تشكيل مي‌دادند، در محوطه دادگستري جمع شدند تا نظرشان را در مورد حجاب اعلام كنند. گروهي از افرادي كه مخالف تحصن زنان بودند، قصد داشتند به داخل دادگستري بروند كه پاسداران انقلاب مانع ورود آنها شدند. روز پنج‌شنبه گروهي از زنان تظاهركننده براي اعلام نظر خود در‌باره حجاب به طرف دادگستري به راه افتادند. در ميان راه گروهي از مخالفين با توسل به خشونت راه را بر آنان بستند كه با داخل مأموران كميته اين برخورد پايان يافت و زنان به طرف ساختمان نخست‌وزيري رفتند. روز جمعه زنان در دانشگاه تهران گرد آمدند تا نظرشان را در‌باره حجاب اعلام كنند، ولي علي‌رغم تأكيد كميته امام مبني بر عدم ايجاد مزاحمت براي بانوان، عده‌اي درصدد پراكنده كردن تظاهركنندگان برآمدند.»

واكنش امام به مزاحمت عده‌اي براي بانوان

همانگونه كه دراخبار مطبوعات هم آمده بود، عده‌اي از مردم كه حرمت‌شكني اين جماعت را برنمي‌تابيدند، درصدد برهم زدن اجتماع آنان برآمدند. اين كار علاوه بر نادرست بودن، حربه تبليغات منفي ِپاره‌اي از رسانه‌ها را ايجاد مي‌كرد. از اين روي در پي اعلام خبر مربوط به حجاب زنان و اعتراض و اظهارنظرهاي گروه‌هاي مخالف و موافق و برخورد نامناسب با آنها، امام خميني‌(ره) اطلاعيه‌اي بدين شرح صادر كردند: «بر اساس خبرهاي رسيده گروهي جنايتكار و خيانت‌پيشه تحت عنوان كميته مزاحم بانوان محترم شدند و به ايشان توهين مي‌كنند. مأمورين كميته موظفند با كمال دقت مراقب باشند و چنين اعمالي را با نهايت شدت جلوگيري كنند. عاملين چنين اعمالي سريعاً و به‌شدت مجازات خواهند شد.» (1)

آيت‌الله طالقاني و ديدگاه‌هايي كه واژگونه نمايانده شد!

درپي پاره‌اي فضاسازي‌ها پس از بيانات امام‌خميني‌(ره)، مرحوم آيت‌الله طالقاني دريك گفت وگوي تلويزيوني به بيان ديدگاه‌هاي خويش دراين باره پرداخت. با مروري براين گفت وشنود پرنكته درمي‌يابيم كه تقريباً سراسر آن درجهت تأييد بيانات امام و توصيه به زنان براي رعايت حجاب اسلامي است. با اين همه برخي از رسانه‌ها تنها به بزرگ كردن بخش‌هاي كوتاهي از بيانات آيت‌الله پرداختند كه ايشان حجاب را غير‌اجباري قلمدادكرده بود. با درنظر داشتن اين نكته بايد اذعان كرد كه تيتر پاره‌اي از جرايد به نقل از آيت‌الله طالقاني مبني بر«اجباري نبودن حجاب»، رويكردي شيطنت‌آميز بوده است. چون بخش اعظم سخنان ايشان در اين مصاحبه در راستاي ترغيب زنان براي برگزيدن حجاب اسلامي و مراعات آن بوده است و نه دلداري دادن به زنان بي‌حجاب. ايشان دربخشي از اين گفت وشنود اظهار داشتند: «حجاب اسلامي ساخته من و فقيه و ديگران نيست؛ اين نص صريح قرآن است. آن قدري كه قرآن مجيد بيان كرده، نه ما مي‌توانيم از حدود آن خارج شويم و نه زناني كه معتقد به اين كتاب بزرگ آسماني هستند... اسلام، قرآن و دين مي‌خواهند شخصيت زن حفظ شود؛ اين حركت انقلابي است. كي در اين راهپيمايي‌ها، خانم‌ها، خواهران و دختران ما را مجبور كرد كه با حجاب يا بي‌حجاب بيايند؟ خودشان با احساس مسئوليت اسلامي كه اين لباس يكي از شعارهاي اسلامي و ايراني است، اصالت خودشان را نشان دادند... هو و جنجال راه نيندازند. همان‎طور كه بارها گفتيم، همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محيط جمهوري اسلامي محفوظ خواهد ماند و از آنها خواهش مي‌كنيم كه با لباس ساده با وقار، روسري هم روي سرشان بيندازند به‎جايي بر‎نمي‌خورد. اگر آنهايي هم كه مي‎خواهند مويشان خراب نشود، اگر روي مويشان روسري بيندازند، بهتر است و بيشتر محفوظ مي‌ماند... چه جنگ‎ها، چه قتل‎ها، چه فجايع كه تا يك سال قبل دائماً هر روز يك قسمت از اخبار روزنامه‌ها همين فجايع بود. منشأ اينها كي بود؟ منشأ اينها از كجا بود؟ غير از همين تحريكات بيجا بود؟... خطري كه حس مي‌كنيم اين است كه زن‌ها دوباره به ابتذال برگردند. حجاب حكم ضروري دين است. منظور امام و علما اين نيست كه زن خانه‎نشين باشد. اجباري حتي براي زن‎هاي مسلمان هم نيست. چه اجباري؟ حضرت آيت‎الله خميني نصيحتي كردند، مانند پدري كه به فرزندش نصيحت مي‎كند، راهنمايي‎اش مي‌كند كه شما اين‎جور باشيد به اين سبك باشيد...»

توضيحات آيت‌الله اشراقي پيرامون ديدگاه امام

از ديگر اظهارنظرهايي كه درآن روزها ازسوي نزديكان امام دراين باره انجام گرفت، گفت‌وگوي مرحوم آيت‌الله شهاب الدين اشراقي با روزنامه اطلاعات دراين باره بود. در اين گفت‌وگو ايشان ضمن اشاره به اين نكته كه حجاب مورد نظر امام، لزوماً «چادر» نيست، تعرض به زنان را تقبيح كرد و گفت‌وگو و تفهيم ضرورت حجاب به ايشان را خواستار شد. وي درآن مصاحبه گفت:«اميدوارم كه اين حرف درست نباشد كه مردم بخواهند با شدت عمل نهي از منكر كنند، اما آنچه خواست امام كه بايد حجاب اسلامي رواج پيدا كند و مملكت، مملكت اسلامي است و ما جمهوري اسلامي را داريم پايه‌گذاري مي‌كنيم. بايد قوانين اسلامي مو به مو به قدر امكان اجرا بشود. البته در سطح مقداري از وزارتخانه‌ها، ادارات، حتي دانشگاه‌ها، مدارس، دبيرستان‌ها بايد توجيه بشود كه خانم‌ها رعايت حجاب اسلامي را بكنند و معناي حجاب اسلامي هم چادر نيست. چادر يكي از مصارفش اين است كه البته بهتر خانم‌ها را مي‌پوشاند، اما به صورت‌هاي ديگر هم مي‌توانند. خانم‌ها همان‌قدري كه مو را بپوشانند، مواضع زينت را هم بپوشانند، چون حجاب يكي از ضروريات دين اسلام است. فكر مي‌كنم مردم مسلماني كه آشنايي با احكام اسلامي دارند با اينكه همه اشتياق كامل دارند كه حجاب اسلامي باشد و آقا نظر مباركشان اين است كه همه جا حجاب اسلامي رواج يابد، خانم‌ها حتي‌المقدور حجاب را رعايت كنند ولي مردم نبايد هرج و مرج ايجاد كنند و نبايد در نهي از منكر، منكر را با منكر ديگري دفع كرد، منكر را بايد با روش مسالمت‌آميز دفع كرد. استدعا كنند، خواهش كنند از خانم‌ها كه رعايت حجاب اسلامي را بكنند، اما اگر توهيني پيش بيايد يا جسارتي بشود يا بخواهند به طورهاي ديگري كه خود آن كار‌ها منكر باشد از نظر اسلام محكوم است، چه بهتر كه مردم حتي‌المقدور سعي كنند و كوشش كنند كه رعايت موازين اسلامي را بكنند و از طرف ديگر خود خانم‌ها هم بايد اين حكم اسلامي را خودشان اجرا كنند.»

دغدغه‌هاي اعمال بخشنامه برقراري حجاب در ادارات

متعاقب بيانات امام خميني (ره) و ساير رهبران انقلاب درباره ضرورت مراعات حجاب در ادارات، دولت موقت طي بخشنامه رعايت اين اصل اسلامي را در ادارات خواستار شد. در آن روزها مرحوم آيت‌الله اشراقي ازسوي امام خميني (ره) براي نظارت بر اجراي اين امر تعيين شد. مهندس‌هاشم رباني از اطرافيان آيت‌الله اشراقي كه در اين ايام ناظر اِعمال بخشنامه برقراري حجاب در ادارات از سوي آيت‌الله اشراقي بوده است، خاطرات خود را در اين باره چنين بيان مي‌كند:«وقتي بخشنامه برقراري حجاب در ادارات صادر شد، اجراي آن به هيئت پاكسازي و نظارت بر سالم‌سازي ادارات واگذار شد. در آن بخشنامه گفته شده بود خانم‌ها موظفند حجاب (چادر) سرشان كنند. حرفي درباره يونيفورم نبود، يعني با روسري شروع شد، اما هنوز رؤسا جدي نمي‌گرفتند، ولي تا وارد اداره‌اي مي‌شديم، هر خانمي كه رعايت نكرده بود، دستمالي سرش مي‌كرد. آقاي اشراقي مي‌گفتند خوب است همين كه دارند حرمت را رعايت مي‌كنند، كافي است و كم كم كه قانون شد، مي‌آيند در حد قانون. در بعضي از ادارات هنوز برايشان حجاب جا نيفتاده بود. آقاي اشراقي برايشان توضيح مي‌داد كه حجاب به نفع نظام و بيشتر از آن به نفع خودتان است. حرمت يك خانم با حجاب حفظ مي‌شود. براي خانم‌ها جلسات سخنراني مي‌گذاشت. يادم مي‌آيد اولين يونيفورمي هم كه مطرح شد، در وزارت نيرو بود. آقاي عباس‌پور كه بعدها به شهادت رسيدند، به عنوان وزير درخواست برگزاري جلسه‌اي را كردند. به طبقه آخر وزارتخانه رفتيم، سالن بزرگي بود و آقاي اشراقي در آنجا براي خانم‌هاي وزارتخانه درباره جايگاه زن و ارزش او در اسلام و اجتماع به عنوان مركز كانون خانواده صحبت كردند. همان جا يكي از خانم‌ها بلند شد و گفت ما به گفته‌هاي شما اعتراضي نداريم، ولي فكر نمي‌كنيد اين روسري‌ها با لباس‌هايي كه داريم همخواني ندارند؟ آقاي اشراقي پرسيد منظورتان چيست؟ همان خانم جواب داد يك يونيفورم به ما بدهيد تا با اين روسري‌ها بپوشيم. ما كه پول نداريم يونيفورم بخريم. همان جا آقاي اشراقي به آقاي عباس‌پور گفت شما به هزينه وزارت نيرو براي هر كدام از خانم‌ها يك روپوش تهيه كنيد. دلم مي‌خواهد وزارت نيرو در اين امر پيشقدم باشد و همين را براي جاهاي ديگر الگو كنيم. طرح مانتو در ادارات از همين جا شروع شد و آقاي عباس‌پور هم موضوع را اجرا كرد، چون وقتي مجدداً به وزارت نيرو رفتيم، ديديم همه خانم‌ها روپوش طوسي و روسري بلند پوشيده‌اند.»

منش اخلاقي و انساني نماينده امام

از بخش‌هاي مهم ماجراي اجباري شدن حجاب در ادارات، رفتار انساني وهمراه با تسامح داماد و نماينده امام در اين‌باره است. واقعيت اين بود كه درآن مقطع، برخي بانوان شاغل در ادارات، عادتا و به دليل مدت طولاني به سر بردن در فضاي حاكميت رژيم گذشته، در پذيرش حجاب ترديد داشتند و حتي برخي از ايشان دربرابر اين امر مقاومت‌هايي نيز نشان مي‌دادند. در اين روزها نماينده امام در مقابل اين رويكرد، شيوه‌اي ارشادي وحتي‌المقدور غير آمرانه درپيش گرفت كه درعمل جواب داد و به نتيجه‌اي مثبت منتج گرديد. مهندس‌هاشم رباني از نزديكان آيت‌الله اشراقي دراين‌باره مي‌گويد:«در آن زمان آقاي عليرضا نوبري از طرف آقاي بني‌صدر به رياست بانك مركزي منصوب شده بود. چون مي‌خواستيم گزارش‌هايي از وضعيت پولي مملكت را به امام بدهيم و از طرفي چون آقاي نوبري ظاهر بچه مسلماني نداشت ـ تحصيلكرده كانادا و تازه به ايران آمده بود ـ روي ايشان هم حساسيت بود تا مبادا نظام پولي كشور آسيب ببيند، به همين خاطر زياد به بانك مركزي مي‌رفتيم. در همان روزي كه به بانك مركزي رفتيم، ديديم اكثر خانم‌ها بي‌حجاب هستند و بعضي با ديدن ما روسري سر كردند و بعضي ديگر بي‌تفاوت ماندند كه آقاي اشراقي تذكري به آنها دادند. فرداي آن روز قرار بود دوباره به بانك مركزي برويم. شب همان روز هم شاپور بختيار كه در فرانسه زندگي مي‌كرد، همه خانم‌ها در اعتراض به برنامه حجاب با لباس مشكي در اداره حاضر شوند و عصر همان روز هم در ساعت 4 بعدازظهر در خيابان پاستور جلوي نخست‌وزيري تجمع كنند.

صبح فردا كه به بانك مركزي رفتيم، به اولين اتاقي كه وارد شديم، پنج يا شش خانم بي‌حجاب سياه‌پوش نشسته بودند. چون اطلاع نمي‌داديم و براي بازديد مي‌رفتيم، آنها غافلگير شده بودند. حاج‌آقا از اولين خانم پرسيد:«خواهر! چرا مشكي پوشيده‌ايد؟» مخاطب آقاي اشراقي هول شد و گفت:«به حضرت عباس، زن عمويم فوت كرده است.» آقاي اشراقي از دومي پرسيد جواب شنيد يك ماه پيش خاله‌ام فوت كرده است. هنوز چهلمش نشده است. بعضي‌ها هم سكوت كردند، ولي يكي از خانم‌هاي جوان نپذيرفت و از اتاق خودش را به راهرو رساند و گفت:«حاج‌آقا من حرف دارم.»

آن زمان آقاي بني‌صدر مقاله‌اي درباره حجاب نوشته و در آن مقاله به تشعشعاتي اشاره كرده بودند كه از موي خانم‌ها بيرون مي‌آيد. آن خانم جوان هم ظاهراً به حجاب اعتقادي نداشت. همراه ما هم فرد متديني به نام فضلي‌نژاد بود كه نمايندگي آقاي بني‌صدر را به عهده داشت، بالاخره بحث طول كشيد و حدود 200 نفري در راهروي بانك مركزي جمع شدند. بعد از كلي صحبت آن خانم گفت:«من متقاعد نشدم.» آقاي اشراقي هم گفت:«متقاعد شوي يا نشوي، اين قانون است و ما ابلاغيه‌اش را زده‌ايم. اگر مي‌خواهيد اينجا شاغل باشيد و در نظام جمهوري اسلامي كار كنيد، بايد ضوابط را رعايت كنيد. متقاعد نشدنت هم بستگي به اعتقاداتت دارد، مي‌تواني مطالعه كني.» فرداي آن روز كه دوباره وارد بانك مركزي شديم، آقايي جلوي ما را گرفت و گفت:«فكر نمي‌كردم اين قدر بي‌معرفت باشيد.» پرسيديم:«چه شده است؟» جواب داد:«ديروز خواهر من با شما بحث كرد و شما ناراحت شديد و دستور داديد خواهرم را گرفته و به زندان برده‌اند. ديشب شوهر و دو بچه‌اش تا صبح نخوابيدند.» آقاي اشراقي تا فهميد همان خانم جواني را گرفته‌اند كه روز قبل با ايشان در راهرو بحث مي‌كرد، به من گفت پيگيري كنيد آزاد شوند. من هم با آقاي [عليرضا] افشار ـ كه حالا مسئول بسيج است ـ و آن زمان در كارهاي انتظامي بود، تماس گرفتم. ايشان نيم ساعت بعد جواب داد آن خانم را در تظاهرات بعدازظهر ديروز دستگير كرده‌اند. آقاي اشراقي گفت خانم جوان را آزاد كنند. فرداي آن روز كه برادرش براي تشكر آمده بود از حاج‌آقا شنيد خواهر شما را به اين دليل گرفته‌اند كه به نظام بد و بيراه گفته است.

برادر آن خانم كه مرد متيني بود، عذرخواهي كرد و شنيدم كه خواهرش نيز مي‌خواست بيايد و از آقاي اشراقي تشكر و عذرخواهي كند. گاهي اوقات هيئت‌هاي پاكسازي كه آن زمان خيلي داغ بودند، به خاطر عدم رعايت حجاب كسي را مثلاً دو سال منتظر خدمت مي‌كردند كه آقاي اشراقي به وزير يا مسئول مربوطه مي‌گفت منتظر خدمت را حد معمولي بگيريد كه به زندگي‌شان لطمه نخورد. ايشان جاذبه اسلام را در نظر داشتند. اين را هم اضافه مي‌كنم كه تمام نهضت آزادي‌ها و جبهه ملي‌ها با اجباري شدن حجاب مخالف بودند. آنها مي‌گفتند حجاب بايد اختياري باشد، ولي بني‌صدر موافق اجباري شدن حجاب بود. از فحواي كلام همراهان آيت‌الله اشراقي چنين بر مي‌آيد كه مشاراليه به دنبال حفظ شخصيت زن‌ها از طريق وقوف آنها به اهميت حجاب بوده است. وي علت اصرار برخي از زن‌هاي مسلمان به عدم رعايت حجاب را ناشي از نحوه تعليمات و آموزش مي‌دانست و معتقد بود اين تعليمات باعث شده است زن‌ها فكر كنند حجاب مانع رشدشان مي‌شود. از اين رو مشاراليه بر اين باور بود بايد در اين زمينه فرهنگ‌سازي صورت بگيرد.»

پي‌نوشت‌:

1- تقويم تاريخ انقلاب اسلامي ايران، گروه تحقيق انتشارات سروش، ص 289

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار