سرودهاي انقلابي «اي مجاهد اي مظهر شرف»، «به ناله در خون خفته»، «بوي گل سوسن و ياسمن آيد»، «هوا دلپذير شد گل از خاك بر دميد» و چندين و چند سرود ديگر هنوز در حافظه ملت ايران نقش بسته است. سرودهايي با لحني حماسي كه همچنان بعد از گذشت 30 سال از انتشار آنها بوي كهنگي به خود نگرفتهاند و هنوز همراه خود همان حس و حال روزهاي انقلاب را به همراه ميآورند. يكي از نقاط بارز و قوت انقلاب اسلامي ايران ساخت سرودهايي شنيدني است كه خيلي زود در بين مردم جاي خود را پيدا كرد و همهگير شد.«محمد گلريز» از هنرمنداني است كه ما را به ياد سرود «خجسته باد اين آزادي» مياندازد. گلريز كه در روزهاي انقلاب از هنرمندان انقلابي فعال بوده معتقد است همدلي مردم با هم باعث ساخت چنين كارهاي ماندگاري شده است. ساعتي با وي همراه شديم تا سرودهاي انقلابي ساخته شده و حال و هواي حاكم بر اين آثار هنري را مرور كنيم.
آقاي گلريز چرا آهنگهايي كه زمان انقلاب ساخته شده هنوز ماندگاري و تأثيرگذاري خودش را حفظ كرده است؟
يكي از ويژگيهاي انقلاب اسلامي اين بود كه مردم با تمام وجودشان براي پيروزي آن شركت داشتند. مردم در راهپيماييها شركت ميكردند و شعار ميدادند. جالب اينجاست شعارهايي كه داده ميشد همه با ملودي بود. منزل ما در خيابان ايران و جايي كه امام اسكان داشت بود و يكي از نقاط جوشش انقلاب و جمع شدن مردم در ميدان شهدا بود. مردم از نقاط مختلف تهران در ميدان شهدا تجمع ميكردند و با هم هماهنگ ميشدند و از آنجا به سمت ميدان انقلاب و آزادي حركت ميكردند و شعار ميدادند.
مردم همه با وحدت و اتحاد و اعتقادات و انگيزههاي مثبتي در راهپيماييها حضور پيدا ميكردند. اين مقدمه را گفتم تا به اين نكته برسم كه اين اتحاد در كارهاي هنري هم وجود داشت. يادم هست سه، چهار ماه قبل از انقلاب با آقاي راغب و سبزواري و حميد سمندريان شروع به ساختن آهنگهاي انقلابي كرديم و هدفمان اين بود كه كارها در ذهن مردم بماند و ماندگار شود. همه با تمام وجود و حسمان كار ميكرديم. حسمان را هم از همين شعارهاي مردم ميگرفتيم. ما و آقاي شاهنگيان كه سرود «خميني اي امام» و «برخيزيد» را ساخته لحظه ورود امام به كشور اين كارها را اجرا كرديم و جالب است بدانيد كه من هم در گروهي بودم كه سرود «برخيزيد» را در بهشت زهرا جلوي امام خواند. شبها با هم ميرفتيم و روي ملوديهايي كه مردم صبح در خيابان سر داده بودند كار ميكرديم و تا پاسي از شب آهنگها و ترانههاي اين سرودها را بررسي ميكرديم. برايمان جالب بود تمام شعارهايي كه توسط مردم داده ميشد با ملودي بود و آهنگهايي هم كه ما ميساختيم برگرفته از دهان پاك مردم بود. منشأ الهام كارهايي مثل «بانگ آزادي» و «الله اكبر، خميني رهبر» و ديگر كارها مردم بودند و بزرگترين اثر را آنها داشتند. خدا رحمت كند محمدعلي ابرآويز خالق سروده «بوي گل و سوسن و ياسمن آمد» كه به تازگي در مظلوميت درگذشت. خيلياز كساني كه اول انقلاب خيلي زحمت كشيدند و آهنگهاي خوبي ساختند كه هميشه ورد زبان مردم بود ولي متأسفانه بعدها فراموش شدند.
يعني اين شعارهاي آهنگيني كه در تظاهراتها گفته ميشد را مردم به صورت خودجوش ميساختند؟
بله! مانند الان كه در ورزشگاه مردم يك شعاري را با آهنگ خاصي ميسازند و بقيه سر ميدهند. هميشه در بين گروههاي مردمي چند نفر مبتكر هستند كه كار خوبي را ميسازند و بقيه آن را تكرار ميكنند. در جريان مسابقات فوتبال ديدهام كه چند نفري شعار خوبي ساختهاند كه يكدفعه همه آن را تكرار كردهاند و ناگهان همهگير شده است. آن زمان هم همينطور بود. كسي نبود به مردم چيزي را ياد بدهد و همه چيز خودجوش بود. وقتي سرودهاي انقلابي را ميشنويم متوجه ميشويم مبنايش شعارهاي مردمي بوده است. خاطرم هست وقتي انقلاب پيروز شد به راديو رفتيم و اصلاً نميدانستيم چه آهنگي بايد بسازيم تا در راستاي انقلاب باشد و تنها كاري كه بايد ميكرديم اين بود كه ببينيم مردم چه ميگويند.
اين يك توفيق و سعادتي بود كه ما در اين راه وارد شويم. نقطه عطف و ماندگاري كارها را بايد به پاي همدلي و اتحاد مردم گذاشت. نكته اول در ساخت كارها مردمي بودن آنها بود و ديگر اينكه هر كس هر كاري كه انجام ميداد با روح و جان و دلش انجام ميداد و هر چيزي كه از دل برآيد بر دل هم مينشيند. هنرمندان آن روز بدون چشمداشت مالي و بدون توجه به مسائل مالي كار ميكردند كه خيلي نكته مهمي است. همين دلي بودن كارها خيلي به ماندگاري آنها كمك كرد.
اينطور كه ميگوييد قبل از آنكه بخواهيد روي مردم تأثير بگذاريد از مردم تأثير ميگرفتيد؟
بايد تمام هنرمنداني كه كارهاي انقلابي ميساختند را جزئي از مردم دانست كه ارتباطي دو سويه با هم داشتند. هنرمنداني كه كار ميكردند واقعاً به كارشان اعتقاد داشتند و كمتر كسي را ميديديد كه بيتفاوت باشد. هر كسي را با هر عقيدهاي كه ميديدم از وضعيت حاكم بر كشور خسته شده بود. وقتي در خانهمان ميخواستم با برادرم صحبت كنم اطرافم را نگاه ميكردم تا ساواكي حضور نداشته باشد. جو خيلي خفقان و سنگيني وجود داشت. كسي باورش نميشد كه انقلاب به اين زودي به نتيجه برسد و واقعاً خدا به كمك مردم آمد. رهبري امام هم خيلي تأثيرگذار بود. الان وقتي مسائلي كه در مصر پيش آمده را ميبينيم متوجه ميشويم رهبر چه نقش مهمي در اتحاد مردم دارد.
مسائل هنري هم در كنار ديگر جنبههاي انقلاب خيلي مؤثر بود. همين ساخته شدن سرودها حال عجيبي به مردم ميداد. يكي از نقاط مثبتي كه مردم به آن توجه ميكردند ساخته شدن همين سرودها و اشعار انقلابي بود كه با ملوديهاي خوب و قوي ساخته ميشد.
پس اينكه ميگويند آن زمان به دليل وجود نسل طلايي هنرمندان اين آثار ساخته شده خيلي درست نيست؟
من نديدم آن نسلي كه در زمان شاه فعاليت ميكرد بخواهد سرود انقلابي بسازد. من كسي را كه تجربه آهنگسازي در دهه40 را داشته باشد نديدم بيايد براي انقلاب كار بسازد. شايد هم بوده و من خبر ندارم. بيشتر كساني كه كار ميساختند بچههاي نسل جديد بودند كه شور انقلابي در وجودشان حاكم بود.
ساخت و پخش اين آثار چگونه صورت ميگرفت؟
اگر الان بخواهيم يك آهنگ را ضبط كنيم حداقل به يك تا دو ماه زمان نياز است. باور ميكنيد ما به استوديوي شماره هشت راديو ميرفتيم و از صبح تا شب همراه شهبازيان و خدا بيامرز مجتبي ميرزاده كه زحمات زيادي ميكشيد چندين سرود را ساختيم كه همه ماندگار شدند. از 8 صبح وارد استوديو ميشديم و تا دو ساعت بعد از نيمه شب مشغول به كار بوديم. بچهها با خلوص نيت و عشق و ايمان كار ميكردند و اگر شما اين آثار را به هر كسي بدهيد و او نميتواند از لحاظ فني ايرادي از آثار بگيرد. كارها از لحاظ موسيقايي در رتبه بالايي قرار داشت و آنگونه نبود كه بخواهيم دور هم جمع شويم و كارهاي آبكي و با عجله بسازيم.
براي پخش آهنگها بين مردم چه كار ميكرديد؟
يادم هست مردم با ضبطهاي دو كاسته آهنگها را ضبط ميكردند كه دست به دست در جامعه ميچرخيد. همچنين مساجد نقش مهمي در همدلي و ارائه كارها داشتند. بسياري از همكاران و هنرمندان سرودهاي خود را در قالب كاست ضبط ميكردند و در مساجد ميانداختند يا به اهالي مسجد ميدادند. همين كار باعث ميشد تا سرودها بين مردم پخش و شنيده شود.