خانوادهاي چهار نفره كه لنز يك دوربين عكاسي قديمي روزهاي با هم بودنشان، زماني كه كودكانشان را در آغوش دارند و شادمانه روزگار ميگذرانند را ثبت كرده است. اما در فريمهاي بعدي لحظه خداحافظي با پدر، زماني كه پيكرش را براي تشييع و خاكسپاري نزد خانواده آوردهاند را ديديم. در حالي كه بچهها بدون هيچ ترس و واهمهاي، بالاي بدن بيجان پدر نشستهاند و صورتش را نوازش ميكنند. اما گويي تاريخ دوباره و عينا تكرار شده باشد، امروز و در همين صفحه عكسهاي شهيدي ديگر به نام «حسن اسماعيل زلغوط» از شهداي لبناني و حزباللهي را پيش رويتان قرار ميدهيم كه در تاريخ 27 خرداد 1392 در خاك سوريه به شهادت رسيد. خط سرخ شهادت از كربلاي سال 61 ادامه يافته و در كربلاهاي ايران، لبنان و سوريه تداوم مييابد.
حسن اسماعيل شادمان از لذت پدر شدن، نوزاد دخترش را عاشقانه ميبويد. ميگويند نوزادان تازه متولد شده همراه خود بوي بهشت را به زمين ميآورند و پدر گويي شميم آشنايي به مشامش خورده، از حضور فرزندش سرمست شده است. چشمان پدر به آرامي بسته شده و چشمان فرزند آسمان را نگاه ميكند. اولين تصاوير نقش بسته بر ذهن نوزاد، تصوير پدري مهربان و خندان با چشماني بسته است.
حسن اسماعيل وقتي خبر نفوذ تروريستها و گروههاي تكفيري در كشور سوريه را شنيد براي مقابله با تروريستها و حمايت از حرم اهل بيت خانواده خود را رها كرد و راهي كشوري شد كه آتش جنگ در آن شعله ميكشيد. حسن اسماعيل خوشحال از تصميم خود، ميدانست كه شهادت پايان راهي است كه در آن گام نهاده.
چندين ماه گذشته و دختر حسن اسماعيل بزرگتر شده است. هر چند هنوز طفلي كوچك است اما ديگر پدر و مادرش را ميشناسد و متوجه بودن و نبودن آنها ميشود. دختر در آغوش مادر، بر بالاي پيكر مطهر پدر شهيدش آمده و او را نگاه ميكند.