کد خبر: 629236
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۹
مروري بر يكي از اولين شكست‌هاي ارتش بعث در 19 دي ماه 59 در بلندي‌هاي ميمك
19 دي‌ماه 1359، نيروهاي متشكل از عشاير و ارتش جمهوري اسلامي ايران، طي عملياتي موسوم به ضربت ذوالفقار، بلندي‌هاي ميمك را كه قبل از شروع رسمي جنگ تحميلي به اشغال دشمن درآمده بود، آزاد ساختند؛
عليرضا محمدي

19 دي‌ماه 1359، نيروهاي متشكل از عشاير و ارتش جمهوري اسلامي ايران، طي عملياتي موسوم به ضربت ذوالفقار، بلندي‌هاي ميمك را كه قبل از شروع رسمي جنگ تحميلي به اشغال دشمن درآمده بود، آزاد ساختند؛ قرار داشتن در ايام آزادسازي ميمك را بهانه‌اي قرار داديم تا شرحي از عمليات ضربت ذوالفقار را به نقل از علي كرم محمديان، از يادگاران حاضر در اين عمليات تقديم حضورتان كنيم. «ارتفاعات میمک در استان ایلام» اولين منطقه از خاك كشورمان بود كه پيش از آغاز رسمي جنگ تحميلي از سوي ارتش بعث عراق اشغال شد. میمک یکی از ارتفاعات بسیار مهم و استراتژیک مرزی ایران با عراق است که در منتها‌الیه جنوب غربی استان ایلام به طول 15 کیلومتر و عرض حدود هشت کیلومتر واقع شده است. اما ماجراي اشغال اين بلندي‌ها از این قرار بود که ارتش بعث، از فرصت عدم حضور نیروهای ایران در پاسگاه‌های مرزی «هلاله» و «نی خضر» سوءاستفاده نمود و در اولین تک نظامی خود ارتفاعات میمک را به تصرف درآورد. در مراسم جشن پيروزی که روی این ارتفاعات برگزار شد، شخص «صدام حسین» در مراسم حضور می‌یابد و علاوه بر اینکه اسم جعلی «سیف سعد» را روی «ارتفاعات میمک» می‌گذارد، به خبرنگاران نیز وعده می‌دهد که در چند روز آینده در تهران با آنان مصاحبه خواهد كرد.

شمشير پيروزي

«سیف سعد» از دیدگاه صدام، به معنای «شمشیر پیروزی» یا به قولی دیگر «شمشیر سعد بن‌ابی وقاص» بوده است. صدام مي‌گفت كه با اين شمشير پشت رخش ایران را شکسته و به‌ زودی رستم بدون رخش را ضربه فنی می‌کند و انقلاب اسلامی ایران را با شکست مواجه می‌سازد.

نیروهای انقلاب اسلامی ایران که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) برای تثبیت انقلاب اسلامی تلاش می‌كردند، ناگهان با جنگی تمام عیار و ناخواسته از سوی صدام مواجه شدند. ارتش عراق برای حفاظت از «ارتفاعات میمک»، قدرت مهندسی خود را به کار گرفت و اقدام به احداث سنگرهای بتنی، زاغه‌های مهمات و کانال‌های عمیق جهت تردد نیروهایش كرد و تمامی خط الرأس جغرافیایی به طرف ایران را با سیم خاردار و میادین مین محصور نمود؛ به طوری که میمک به دژی مستحکم برای آنان تبدیل شده بود. به قول برخی از ارتشي‌ها «هیچ موجود زنده‌ای نمی‌توانست به مواضع عراقی‌ها در میمک نفوذ كند.» نیروی زمینی ارتش عراق از قدرت جابه‌جایی سریعی برخوردار بود و هدفش تصرف کامل ایران بود؛ از سوی دیگر مدافعان جمهوری اسلامی ایران هنوز برای مقابله با دشمن انسجام پیدا نکرده بودند و در طول 1200 کیلومتر مرز مشترک با عراق به دفاع از میهن خود مي‌پرداختند، اما در هر محوری که نیروهای مدافع ایران موفق به باز پس‌گیری مناطقی از مرز می‌شدند؛ نیروی زمینی دشمن در کوتاه‌ترین زمان ممکن با پاتک شدید موفق به اشغال مجدد مناطق آزاد شده می‌شدند، زیرا شایعه شده بود که ارتش صدام شکست‌ناپذیر است. واحدهایی از «تیپ یک زرهی» ارتش ایران در دو مرحله برای باز پس‌گیری میمک اقدام به تک نموده بودند که متأسفانه در هر دو مرحله موفقیتی به دست نیامد. آخرین حمله‌ای که از طرف نیروهای ایرانی در این مقطع زمانی ابتداي جنگ انجام گرفت، می‌توان به عملیات «نصر» در منطقه عمومی«هویزه» اشاره کرد که با به شهادت رسیدن تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام، عملیات مزبور نیز متوقف شد و موفقیتی به دست نیامد.

حماسه ايل خزل

در این برهه خاص از زمان که سایه شوم بي‌تدبير‌ي‌هاي بني‌صدر بر جبهه‌ها مستولی شده و شبی ظلمانی را رقم زده بود، مردانی از عشایر ایلام از ایل «خزل» که میمک را متعلق به خود می‌دانستند پا به عرصه نبرد گذاشتند و با اعلام حمایت از ارتش جمهوری اسلامی ایران خواستار حمله به میمک شدند. هر چند فرماندهان عملیات غرب و لشکر 81 زرهی تمایلی به تک نداشتند، اما فرمانده تیپ یک زرهی «سرهنگ ستاد اسماعیل سهرابی» که خود از مردان شجاع کرمانشاه بود، به خواسته عشایر ایلام پاسخ مثبت داد. این فرمانده شجاع بعد از اینکه به وسیله گروه‌های چریکی از بین همین عشایر از توان و استعداد دشمن مطلع شد، ضمن آموزش به مردان بی باک و نترس عشایر و با ایجاد هماهنگی بین آنها و ارتش، در اقدامی انقلابی و شایسته از مسیر کشف شده توسط شهیدان گرانقدر«فیضی»، «کمرزاده»، «نادری» و سایر همرزمان آنان که با نام «یال ونینه» مشهور بود، در نوزدهم دی ماه سال 1359 برای باز پس‌گیری شمشیر پیروزی صدام (ارتفاعات میمک) عملياتي را آغاز كردند. در یک حمله کاملا غافلگیرانه که با استفاده از تاریکی شب و در مسیری صعب العبور و منحصر به فرد، اما عاری از سیم خاردار و میدان مین صورت گرفت؛ نیروهای رزمنده عشایر به همراه تعدادی از سربازان احتیاط تحت عنوان «گروه های مختلط» به پشت سنگرهای بتنی خط مقدم عراقی‌ها نفوذ کردند و در ساعات اولیه بامداد نوزدهم دیماه سال 1359 که هنوز پنج ماه از حضور نظامیان عراق بر میمک نگذشته بود، با اراده‌ای مصمم ضربه‌ای مهلک بر دشمن نواختند و از رزم شبانه خود حماسه‌ای بی‌بدیل ساختند. جنگی سخت درگرفت، نیروهای رزمنده ایران که خطوط مقدم عراقی‌ها را محاصره نموده بودند، خودشان نیز به نوعی به محاصره دشمن درآمدند، زیرا نیروهای خط دوم عراق از پشت به آنها حمله‌ور شدند. در اين زمان رزمندگان عشایر به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه به خط مقدم و گروه دیگر به«خط دوم» دشمن حمله كردند. در پي اين ايستادگي، تعداد زیادی از نیروهای عراقی وحشت‌زده پا به فرار گذاشتند که غالبا توسط رزمندگان عشایر اسیر می‌شدند. عده‌ای از نیروهای عراقی مستقر در سنگرهای بتنی به سوی رزمندگان بی‌سر پناه آتش گشودند. ساعت 10 صبح نوزدهم دی‌ماه 1359، جاده ارتباطی «میمک به دشتلیک» آزاد شد و نیروهای گردان 217 از تیپ یک زرهی به فرماندهی «سرگرد خوارزمی» توانستند به ارتفاعات میمک صعود نمایند و جنگ زرهی را آغاز کنند.

نسيم پيروزي

همزمان، در آستانه چهلمین روز از شهادت «سرلشكرخلبان شهید کشوری» که در کناره غربی میمک به شهادت رسیده بود، خلبانان شجاع هوانیروز، خود را به صحنه نبرد رساندند و ادوات نظامی و زرهی دشمن را منهدم و آنان را مجبور به فرار كردند. خود من در اين عمليات به عنوان «رابط تیپ یک زرهی» و «هماهنگ‌کننده بین نیروهای عشایر و ارتش» در میمک حضور داشتم و شاهد از خودگذشتگی بزرگ مردان عشایر و دلاورمردان ارتش بودم و سعی کردم که ناگفته‌هایی از عملیات فتح میمک را در کتابی تحت عنوان «به سوی میمك» به رشته تحرير درآورم. به هرحال در این عملیات، ارتش عراق طعم تلخ يكي از اولین شکست‌هاي خود را چشید و با برجاي گذاشتن سنگرهای بتنی و خانه‌های امنی که در ارتفاعات میمک احداث کرده، ‌فرار را بر قرار ترجيح داد. هرچند نيروهاي عراقی‌سعي كردند با تمام توان و در یک پاتک به فرماندهی شخصی صدام (آن طور كه برخي از اسراي عراقي از حضور او در منطقه خبر داده بودند) مجدداً میمک را به اشغال خود درآورند، اما ايستادگي رزمندگان باعث شد تا فتح میمک طلسم شکست‌ناپذیری ارتش عراق را فرو بريزد.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
حسن کریمی اقلیدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۴۹ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۴
0
1
بنده ۱۴ ماه خط مقدم تپه شهدا مستقربودم عکسها گواهی میدهد عراقیها را میدیدیم
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار