تورم در اردوگاه اسرای ایرانی

سایت جامع آزادگان: خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذاب‌هایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید بخشی از خاطرات آزاده محمد حسین پور می‌گوید:

من نیز به همراه عده ای از دوستان از کمپ ۱۰ به کمپ ۹ آورده شده بودیم و اولین سری حانوت و تغذیه اردوگاه ۱۰ را دریافت کرده بودیم.

با یک دینار و نیم که حق حداقل اسرا بوده خریدهایی انجام داده و از این بابت وقتی که در کمپ ۹ قیمت کالاها به یک باره سه برابر شده بود همه متوجه شدند که کار یک جایی می لنگه و گروهبان جاسم قاطع یک که مسول توزیع بوده از این منبع بی حساب و کتاب اسرا برای خودش سکه ضرب کرده است.

با اطلاع رسانی که انجام گرفت همه فهمیدند ولی تا حدود نزدیک به یک سال و نیم این حق خوری ادامه داشت؛ با همان مقدار اندک که با اجحاف عراقی ها روبرو بود بچه ها بعضی لوازم خوراکی و دیگر وسایل را تهیه می کردند. مثلاً با شیر خشک توانستیم یک مقدار ماست درست کنیم و بعد از دوسال کمی طعم ماست را بچشیم.

راوی: آزاده محمد حسین پور