کد خبر: 627626
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۷:۰۱
گذري اجمالي در فلسفه اسلامي(6)
در هفته گذشته «علم حضوري» را به صورت تفصيلي مورد موشكافي و دقت قرار داديم. در اين شماره به حل يك شبهه و بيان يك نكته به منظور تعميق بحث هفته گذشته مي‌پردازيم
در هفته گذشته «علم حضوري» را به صورت تفصيلي مورد موشكافي و دقت قرار داديم. در اين شماره به حل يك شبهه و بيان يك نكته به منظور تعميق بحث هفته گذشته مي‌پردازيم. آنچه در اين هفته و هفته‌هاي آينده بدان خواهيم پرداخت گزيده‌اي از مباحث شناخت شناسي، كتاب آموزش فلسفه، اثر علامه مصباح يزدي است.
 
 
همراهي علم حصولي با علم حضوري

لازم است نكته‌ مهمي را خاطرنشان كنيم و آن اين است كه ذهن همواره مانند دستگاه خودكاري از يافته‌هاي حضوري، عكسبرداري مي‏كند و صورت‌ها يا مفاهيم خاصي را از آنها مي‏گيرد سپس به تجزيه و تحليل‌ها و تعبير و تفسيرهايي درباره‌ آنها مي‏پردازد.

مثلاً هنگامي كه دچار ترس مي‏شويم ذهن ما از حالت ترس، عكسي مي‏گيرد كه بعد از رفع شدن آن حالت مي‏تواند آن‌را به خاطر بياورد. همچنين مفهوم كلي آن‌را درك مي‏كند و با ضميمه كردن مفاهيم ديگري آن‌را به صورت جمله‌ «من مي‏ترسم» يا «من ترس دارم» يا «ترس در من وجود دارد» منعكس مي‏سازد و با سرعت عجيبي پديد آمدن اين حالت رواني را بر اساس دانسته‌هاي پيشين، تفسير مي‏كند و علت پيدايش آن را تشخيص مي‏دهد.

همه‌ اين فعل و انفعالات ذهني كه سريعاً انجام مي‏گيرد غير از يافتن حالت ترس و علم حضوري به آن است ولي مقارنت و همزماني آنها با علم حضوري در بسياري از اوقات، موجب اشتباه مي‏شود و شخص مي‏پندارد همانگونه كه خود ترس را با علم حضوري يافته علت آن را هم با علم حضوري شناخته است، با اين توضيح، روشن مي‏شود كه چرا و چگونه در مورد پاره‏اي از علوم حضوري، خطاهايي پديد مي‏آيد. مثلاً گاهي انسان، احساس گرسنگي مي‏كند و مي‏پندارد كه نياز به غذا دارد در صورتي كه اشتهاي كاذبي است و در آن حال، نيازي به غذا ندارد. سر مطلب اين است كه آنچه با علم حضوري خطاناپذير، درك شده همان احساس خاص بوده است ولي همراه آن احساس، تفسيري به وسيله‌ ذهن بر اساس مقايسه‌ آن با ساير احساس‌هاي قبلي، انجام گرفته كه علت اين احساس، نياز به غذاست اما اين مقايسه، صحيح نبوده و بدين وسيله خطايي در تشخيص علت و تفسير ذهني، پديد آمده است‏.

اختلاف در مراتب علم حضوري

نكته‌ ديگر شايان توجه اين است كه همه‌ علوم حضوري از نظر شدت و ضعف، يكسان نيستند بلكه گاهي علم حضوري، از قوت و شدت كافي، برخوردار است و به صورت آگاهانه تحقق مي‏يابد ولي گاهي هم به صورت ضعيف و كمرنگي حاصل مي‏شود و به صورت نيمه آگاهانه و حتي ناآگاهانه در مي‏آيد.

اختلاف مراتب علم حضوري گاهي معلول اختلاف مراتب وجود اشخاص درك كننده است يعني هر قدر نفس از نظر مرتبه‌ وجودي، ضعيف‌تر باشد علوم حضوريش ضعيف‌تر و كم‏رنگ‌تر است و هر قدر مرتبه‌ وجودي‌اش كامل‌تر شود علوم حضوري آن كامل‌تر و آگاهانه‏تر مي‏گردد. البته تبيين اين مطلب، متوقف بر بيان مراتب وجود و همچنين مراتب تكاملي نفس است كه بايد در ساير علوم فلسفي، اثبات شود و در اينجا مي‏توانيم بر اساس اين دو اصل موضوع، امكان شدت و ضعف در علوم حضوري را بپذيريم.

علم حضوري به حالات رواني نيز به صورت ديگري قابل شدت و ضعف است. مثلاً بيماري كه از درد، رنج مي‏برد و درد خود را با علم حضوري مي‏يابد هنگامي كه دوست عزيزي را مي‏بيند و توجهش به سوي او معطوف مي‏شود ديگر شدت درد را درك نمي‏كند. علت ضعف اين ادراك، ضعف توجه است.

در جاي خودش ثابت شده كه انسان، نسبت به آفريدگار خويش، علم حضوري دارد ولي در اثر ضعف مرتبه‌ وجودي و نيز در اثر توجه به بدن و امور مادي، اين علم به صورت ناآگاهانه در مي‏آيد.

اما با تكامل نفس و كاهش توجه به بدن و امور مادي و تقويت توجهات قلبي نسبت به خداوند متعال همان علم به مراتبي از وضوح و آگاهي مي‏رسد تا آنجا كه مي‏گويد: «اَ يكون لغيرك من الظهور ما ليس لك؟»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار