کد خبر: 625530
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۱
انتخابات 24 خرداد 92 كه برگزار شد، بسياري از مردم ايران روزها به جشن و شادماني پرداختند و فضاي نشاط‌آوري در جامعه حاكم شد، ما هم به عنوان بخشي از جامعه 49 درصدي كه به گزينه‌اي غير از حجت الاسلام روحاني رأي داده بودند، خود را در شادي‌هاي ملت سهيم دانستيم.
رحيم زيادعلي

انتخابات 24 خرداد 92 كه برگزار شد، بسياري از مردم ايران روزها به جشن و شادماني پرداختند و فضاي نشاط‌آوري در جامعه حاكم شد، ما هم به عنوان بخشي از جامعه 49 درصدي كه به گزينه‌اي غير از حجت الاسلام روحاني رأي داده بودند، خود را در شادي‌هاي ملت سهيم دانستيم.

خوشحالي نه از آن رو كه «‌زيد‌» آمد و «‌عمرو‌» رفت؛كه اين از قواعد مردمسالاري ديني است و بايد بدان تمكين كرد، بلكه خوشحالي ما بدان جهت بود كه ملت ايران در اوج تحريم‌هاي ظالمانه و غيرقانوني (كه يكي از اهداف آن رويگرداني مردم از نظام و تحريم انتخابات بود) به دشمنان قسم خورده ايران «‌نه‌» بزرگي گفتند و حماسه سياسي مورد نظر رهبر معظم انقلاب اسلامي را محقق كردند. بنابراين آنچه كه در اين انتخابات‌ها طي 35 سال گذشته اصالت داشته و دارد، رأي مردم و تأكيد آنها بر حاكميت ديني است. اما در جريان انتخابات سال 88 اتفاقي رقم خورد كه زخم عميقي بر پيكر و چهره مردمسالاري ديني و رأي مردم برجاي گذاشت كه پرداختن به آن منظور اين نوشتار نيست. آنچه كه نگارنده را وا داشت تا گوشه‌اي از اين زخم كهنه را بنماياند، نامه سرگشاده 9 چهره اصلاح‌طلب به رئيس‌جمهور محترم است كه در آن از وي خواسته‌اند، بر اساس تعهدي كه داده است! به «سوءتفاهم‌هاي‌» 88 پايان دهد.

نويسندگان، در جاي جاي نامه خود، ضمن تأكيد بر اين نكته كه دكتر روحاني يك چهره اصلاح‌طلب است، تلاش كرده‌اند به تلويح و تصريح او را به مسيري رهنمون سازند كه نه شعار انتخاباتي او بود و نه جزو اولويت‌هاي اساسي مردم كه بارها و بارها بر اساس نظرسنجي‌ها اقتصاد و معيشت را نخستين و مهمترين دغدغه خود اعلام كرده بودند. حال آنكه گزينه اختصاصي جريان اصلاح‌طلب در انتخابات 92 چهره ديگري بود كه در خوشبينانه‌ترين حالت درصد آراي مردمي او هرگز از 8 فراتر نرفت، لذا او را مجبور ساختند به نفع دكتر روحاني عرصه رقابت‌ها را ترك كند.

نكته طنز ماجرا آنجاست كه نويسندگان در بخشي از نامه خود خطاب به رئيس‌جمهور، در فرازهايي كه حاكي از احترام به رأي ملت به عنوان پشتوانه‌اي محكم در برابر قدرت‌هاي خارجي است، آورده‌اند: اگر نبود انتخابات ملت ايران و حضور باشكوه در پاي صندوق‌هاي رأي و مشروعيت گسترده‌اي كه به شما به عنوان رئيس‌جمهور بخشيدند، هيچ‌گاه قدرت‌هاي جهاني و بين‌المللي چنين تعامل سازنده‌اي را با شما و دولت منتخب نشان نمي‌دادند. حال آنكه دوستان و همفكران اصلاح‌طلب اين افراد در سال 88 عليه جمهوريت نظام شوريدند و علاوه بر اينكه شيريني يكي از بزرگترين جشنواره‌هاي مردمسالاري ديني را به كام آفرينندگان آن‌( مردم) تلخ كردند، بلكه با اقدامات فتنه‌گرانه و راديكال خود كشور را براي هشت ماه درگير آشوب‌هاي خياباني كردند كه نتيجه آن خسارت‌هاي فراوان مادي و معنوي به كشور بود و از آن پشتوانه عظيم مردمي كه مي‌توانست برترين سرمايه براي منتخب ‌ ملت در داخل و خارج باشد، بزرگترين آسيب ساختند.

اين 9 شخصيت اصلاح‌طلب در بخش ديگري از نامه خود، خطاب به رئيس‌جمهور تأكيد كرده‌اند، مطلوب است كه در ارتباط با برخي سوءتفاهم‌هاي ! باقي مانده از انتخابات 88 هم اقدامي عاجل صورت پذيرد. آنها سپس با اشاره به اينكه در انتخابات 88 بسياري اشتباه كردند اما نمي‌خواهيم همچنان در گذشته تنفس نماييم، به سخنان محمد خاتمي استناد كرده‌اند كه بهتر است طرفين همديگر را مورد بخشش قرار دهند! اين فعالان اصلاح‌طلب با كوچك كردن ابعاد عظيم فتنه 88 به يك دعواي سياسي البته اشاره نكرده‌اند كه چرا محمد خاتمي در آن روزها نه تنها كوچكترين قدمي براي مهار و جلوگيري از گسترش اين فتنه برنداشت بلكه جريان متبوع او رسماً با صدور بيانيه مردم را به شورش‌هاي خياباني دعوت كرد.

امضاكنندگان در پايان نامه خود، وقيحانه ادامه حصر ميرحسين موسوي و مهدي كروبي را خواست تندروهاي افراطي عنوان كرده كه هدفي جز نابودي كشور ندارند! حال آنكه مردم ولايتمدار با خروش ميليوني در 9 دي سال 88 سران فتنه را به محاكمه عمومي كشيدند و براي هميشه آنها را به تاريخ سپردند. بنابراين سوءتفاهمي! كه به زعم آنها مي‌تواند با دخالت رئيس‌جمهور پايان پذيرد فراتر از آن است كه در تعارفات سياسي اين جماعت بگنجد، چراكه لازمه پايان دادن به حصر سران فتنه در قدم اول اظهار ندامت از اقدامات ساختار‌شكنانه و راديكالي از يك سو و عذرخواهي از پيشگاه ملت و مقام معظم رهبري از سوي ديگر است كه تاكنون نشانه‌هايي از اين ندامت و عذر تقصير مشاهده نشده است.

در پايان بايد از اصلاح‌طلبان مدعي پرسيد اگر حوادث سال 88 كه با تخريب اموال عمومي، قتل شهروندان بي‌گناه، نشر اكاذيب، اردوكشي‌هاي خياباني، اتهام تقلب در انتخابات، سلب آرامش عمومي و همسويي با بيگانگان مصداق « سوءتفاهم» است، پس به زعم آنها مصدايق «فتنه» كدام است؟!

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
1
0
درود بر اعتدال ....
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۰
0
0
الحق که حرف دل مارا زدی . باید به همراهان جریانات سال 88 اینرا هم یادآور شد که بسیاری از تحریمها که اینها مدعی برداشتن آنها هستند حاصل بلوا و مسائل ایجاد شده توسط همین فتنه گران خودخواه و پر مدعا بوده که از نجابت مردم صبور و پیروان حق نهایت سو استفاده را کرده و می کنند ولی بدانند که مردم شهید داده همیشه در صحنه هستند و همچنین ان ربک لبالمرصاد
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۰
فتنه گر واقعی مفسدین اقتصادی وافراطیون هستند که حتی به نصایح عالمانه رهبر معظم هم توجه نمی کنند
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار