ابوي ميگويد كه رئيس مجلس شوراي اسلامي ميگويد كه مدير مركز پژوهشهاي مجلس ميگويد كه معاونت پژوهشي مركز ميگويد كه مدير بخش تجزيه و تحليل دادههاي مركز ميگويد كه كارشناس مركز ميگويد كه آمارگيران يك مركز ديگر ميگويند: كار مفيد روزانه در دستگاههاي دولتي حدود 22 دقيقه است. ابوي ميگويد كه همه آنها ميگويند: اين آمارها ايران را در رده سه كشور آخر دنيا بعد از عربستان و كويت قرار ميدهد.
حالا شما از من ميپرسيد كه من از ابوي بپرسم كه او هم باز از همه آن بالاييها بپرسد: مديرها كجاي اين معادلهاند؟ به من چه! به شما چه؟ به ابوي چه؟ به آن بالاييها چه؟ همين فضوليها را ميكنيد ديگر كه اينطوري ميشود. خجالت هم خوب چيزي است! تا تعطيل تعطيل نشدهايم، برويد سرتان به يك چيزي جز اين سؤالات بند باشد! حالا يك افتتاحيه بود، رئيس مجلس هم آمد و يك حرفي زد و اين قصه را براي ما درست كرد. يكي هم نبود به او بگويد مگر بيكاري مرد؟ كشور كه نصف ساعات كارياش يا عروسي است يا عزا. الباقياش هم كه شده است دود گرفتگي هوا! مگر كسي بازخواستت كرده كه جواب پس ميدهي؟
باز حتماً اگر بيكار باشيد، ميپرسيد كه اولاد آدم حالا خودت بگو(لازم نيست سلسله مراتب را طي كني و از كسي بپرسي)، پس كارهاي كشور چگونه انجام ميشود؟ من هم بادي به غبغب مياندازم و ميگويم: يعني واقعاً نميدانيد يك كشور 75ميليوني چگونه اداره ميشود؟ جانم برايتان بگويد كه اگر آمار ساعت مفيد كاري مديران را هم ميخواستيم به آمار فوق اضافه كنيم كه چيزي از ساعت كاري باقي نميماند. تا اينجايش حفظ آبرو كردهايم و روي پله سوم از آخر ايستادهايم و اين هم تازه با لطف خدا بود.
ميپرسيد علتش چيست؟ واقعيتش اقتصاديون ميگويند پايين بودن دستمزدها و ناتواني دولت در حمايت كافي از توليد باعث كاهش شديد ساعات كار مفيد در ايران شده. البته فكرش را نكنيد كه يك زماني ميخواستيم با همين سياستها ژاپن اسلامي شويم. ميگوييد مگر در ژاپن چه خبر است؟ ژاپن كه چه عرض كنم ! با اين آمار و ارقام بايد بپرسيد در دنيا چه خبر است؟(ساعت كار مفيد سالانه در ايران 800 ساعت، در ژاپن 2420ساعت، در كره جنوبي1900، در چين 1420، در آلمان 1700، در امريكا 1360، در تركيه 1330، در پاكستان 1100 و در افغانستان 950 ساعت است.)
مي خواهيد بدانيد چرا ژاپنيها، ژاپنياند و ايراني يا عربستاني يا كويتي نيستند؟ نميخواهيد؟ چي؟ در ساعت كاري نميتوانيد روزنامه بخوانيد؟ ميخواهيد اساماسي برايتان بفرستم؟ خندهدار هم بنويسم؟. . . اصلاً از اينجا به بعد براي خودم مينويسم. هنوز تا پايان ساعت اداري هفت ساعت مانده. بايد يك كاري بكنم؛ ژاپنيها اصول كارشان به زبان ژاپني است اما من برايتان ترجمه ميكنم.
(يك وقت لو ندهيد كه ژاپني ميدانم از فردا گير ميدهند كه يك ستون هم به ژاپني بنويس، ميخواهيم طنزمان را هم صادر كنيم): آموزش در اولويت است، احساس مسئوليت مديران نسبت به كاركنان بسيار بيشتر از توجه آنها به سهامداران است، اين شركتها هستند كه براي نيروي كار فعاليت ميكنند، مؤسسات ژاپني شش ماه در سال پاداش پرداخت ميكنند، كسي كه به استخدام شركتي درميآيد، نياز كاري و اقتصادي او تا زمان مرگ تضمين ميشود، شركتها تا زمان بازنشستگي، از نيروي كار بهره برده و در عوض به او بهره ميرسانند، سودي كه در حسابرسيهاي دورهاي براي شركت باقي ميماند در ميان كارمندان پخش شده و به همين دليل علاوه بر دستمزد ماهانهاي كه به كارمند داده ميشود، سالي دو بار در فصلهاي تابستان و زمستان سود شركت در چارچوب پاداشهاي كلان ميان كارمندان توزيع ميشود.
در ايران هم البته همينطور است. نمونهاش تأمين اجتماعي! (كه كمترين دريافتي مديران كلاش در شش ماهه دوم سال ۹۲ رقمي بالغ بر ۳۸ ميليون تومان است.) نمونهاش... چي؟ نه آقاي سردبير! تشويش افكار عمومي نميكنم. اصلاً فيش فيش هم نميكنم. يعني داشتم ميگفتم اين ژاپنيها با چشمهاي باباغوريشان نميشود بهشان نگاه كرد، حالا خوب كار كنند كه چه؟ ما قيافهمان تومن تومن توفير دارد و با همين تومنهاست كه جبران كاهش ساعت كار را ميكنيم. بله؟ چشم! تمامش ميكنم. تمام!