«دلار كاغذ پارهاي بيپشتوانه است» زماني جمله ورد زبان رئيسجمهور سابق بود، در دورهاي نه چندان دور اين كاغذپاره از مرز 3 هزار و 60 هم گذشت. اين حادثه تاريخي و بيسابقه ازرش پول ملي را در كنج رينگ سقوط قرار داده بود و چپ و راست ضربات كشنده بر پيكرش وارد ميكرد. اين ضربات را مردم در جيبشان كاملاً احساس ميكردند. ريالهايي كه ديگر توان مقابله با گراني را نداشتند. اما حالا پس از گذشت چندين ماه از آن ماههاي پرخطر و وحشتناك، اين كاغذپاره يانكيها در بازار روي 3 تا هزار توماني ايستاده و البته هر از چند گاهي بالا و پاييني ميپرد ولي همچنان با ثبات است.
به گزارش «جوان» دلار ابزار مهمي در تركيببندي بودجه كشور و به مثابه سنگ ترازويي در دخلوخرج دولتها به شماره رفته و همچنان هم عامل اثرگذار در اقتصاد نفتي ايران به شمار ميرود.
اما حالا چرا دلار روي عدد 3 هزار تومان(100 تا 200 تومان نوسان دارد) چانه ميزند؟چرا دلار را ارزان نميكنيم؟چرا بايد دلار به زعم برخي اهل فن گرانتر بماند؟
دو دسته در دو جبهه در برابر دلار قرار دارند. عدهاي طرفدار تعيين قيمت دلار از سوي بازار و عدهاي ديگر طرفدار حركت اين ارز مهم بر حاشيه بازار و نه خود بازار هستند. طيف اول مدعياند كه در اقتصاد رو به جهان نبايد قيمتها را دستوري و مصنوعي بالا يا پايين نگه داشت و بايد بازار خود چكش قيمت بر كالا و خدمات بزند. اقتصاد ليبرالي و متصل به بازار مدعي است كه عامل دولت بايد تا جايي كه ممكن است دست خود را از بازار كوتاه كند و اين عرضه و تقاضا است كه تعيين كننده خواهد بود.
اما اگر اين فرمول غربي را كپي كنيم، شايد با توجه به ماجراي تحريم، كاهش درآمد و افزايش هزينهها، مشكلات فروش نفت(منبع اصلي كسب ثروت دولت) و سخت شدن مسير ورود پول نفت به خزانه اين ايده فعلاً نميتواند در بازار جواب دهد.
اما دسته دوم كه بيشتر ديد نهادگرايي و متمايل به دخالت دولت در اقتصاد هستند، دلار را نه ارزان ميخواهند و نه گران. ارز را ميان منطق بازار و سياستهاي كلان بودجهاي دولت ميخواهند. شايد تيم اقتصادي دولت فعلي بهترين مثال براي اين موضوع باشد.
بانك مركزي مدعي است كه اكنون با شرايط اقتصادي خزانه به سمت كويري شدن ميرود و نميتوان ارز را ارزان به ريال تبديل كرد. براي همين است كه سيف رئيس كل بانك مركزي در يك روز پاييزي در پارلمان بخش خصوصي يعني اتاق از به كف رسيدن قيمت دلار سخن گفت و مدعي شد كه دلار كمتر از 3 هزار تومان فايده ندارد. اين جمله را ميتوان پس از گذشت دو ماه اخير در بازار ديد و لمس كرد. شايد ايستايي دلار روي خط 3 هزار تومان براي خيلي از عوام و كارشناسان تئوريك و درسخوانده دانشگاهي گزنيه مطلوب نباشد كه البته دليل هم دارد، اما همين ثبات به زعم برخي روي 3 هزار تومان بالا، اعتماد به اقتصاد داده و كليت اقتصاد با ثباتتر تصميمگيري ميكند. اين موضوع را ميتوان در بسياري از شاخههاي اقتصادي رويت كرد. به قول معاون سابق وزارت صنعت و معدن ثبات حتي در گراني بهتر از نوسان شديد و لحظهاي در بازارهاست. البته نبايد منكر اين واقعيت شد كه ارزش پول ملي و سرافرازي ريال در مقابل كاغذ پاره يانكيها، به ارزش برابري ريال در مقابل دلار بستگي دارد. بنابراين دولت نبايد به بهانه كسب ثروت ريالي و افزايش صادرات، قدرت خريد ريال را ناديده بگيرد. البته نبايد فراموش كرد كه اگر مذاكرات هستهاي به نتيجه مثبتي برسد احتمال ارزاني دلار حداقل در فضاي كوتاهمدت وجود دارد. اين موضوع در صورتي تداوم مييابد كه دولت پارامترهاي دلخواه خود را روي بازار اعمال نكند!
طلا، خداحافظ رفيق! دلار شل كرد
اما طلا نيز كه رفيق شفيق دلار بود اكنون روزهاي سختي را پشت سر ميگذارد. افزايش قيمت دلار در بازار داخلي و بالا رفتن بهاي نفت در بازارهاي جهاني، طلا را در چند سال اخير به مأمن مطمئني براي سرمايه گذاري مبدل كرده بودكه با بهبود شرايط اقتصادي به ويژه امريكا و تثبيت نرخ دلار در كنار خروج سرمايهگذاران بزرگ از بازار طلا، حالا درخشندگي اين فلز گرانبها در حال كمسو شدن است، هر چند كه تلاش بسياري براي مقاومت در مقابل كاهش قيمتها ميكند.
مردم ايران نيز در دو سال گذشته براي سود بردن و جلوگيري از افت سرمايههايشان طلا، سكه و دلار خريد و در صندوق خانه پنهان كرده بودند اما حالا با شرايط پيش آمده اين سكه و طلاها راه خود را از صندوق و زير بالشت به بازار كج كرده است.
ديگر وقت خريد طلا و ارز گذشته و ديگر محل امني براي سرمايهگذاري نيست. بازار طلا به ويژه در شش ماه گذشته بيشتر به دوران اوليه ورود تب گلدكوئيست به كشور ميماند. در تب گلدكوئيست و ماههاي نخست تنها افرادي سود بردند كه در رأس بودند و پس از زياد شدن دست و ضرر مردم از بازار كنار كشيدند.
به گفته تحليلگران بازار، افت شديد دلار در چند روز گذشته باعث شد اصطلاح بازار «شل كرده» دهان به دهان در بازار به گوش برسد.
روز دوشنبه دلار تا 2 هزار و 992 تومان هم افت كرد كه نشان از اميدواري بازار به توافق هستهاي دارد. البته كمبود ريال در بازار دلار كاملاً مشهود است. با افت دلار و همراهي نسبي طلاي جهاني، سكه هم حمايت مهم خود را شكست و تا 909 در آخر وقت افت داشت. تحليلگران در فضاي فعلي توصيه به خريد ندارند. حالا با وضع فعلي پول، طلا و سكه و حتي دلار در راه تالار شيشهاي است كه اين روزهاي خوب ميدرخشد و براي پولهاي سرگردان جامعه دلربايي ميكند.
تمام اين فضا بستگي مستقيم به مذاكرات سياسي و شرايط اقتصاد جهاني دارد. در صورت ايجاد جو مثبت در سياست به طور قطع دلار بيش از اين و غير ارادي افت ميكند و به تبع آن سكه و طلا روند نزولي خود را پي ميگيرند.