سايت جامع آزادگان دفاع مقدس: "همه عاشق امام بودند؛ عاشق مردی که خورشید را شیفته خود کرده بود. ما دوست داشتیم که هنگام بازگشت به دستبوسی امام برویم و زخم های چندین ساله ی قلب مان را با یک لحظه دیدار او مرهم نهیم.
شعله های غربت مان را با باران محبت او خاموش کنیم و عطش تنهایی خویش را با جامی از وصال او فرو کش نمائیم. اما هیچ گاه انتظار این روزهای بدون پدر را نداشتیم که بیاییم و منبر پدرمان را خالی ببینیم.
بیاییم و حسینیه عزیزمان را خاموش بنگریم. ای کاش قبل از امام مرده بودم!"
"من یک مهر و یک پارچه متبرک - که نوار سبز پتویم بوده – از قبر شش گوشه آقا ابا عبد الله (ع) برای امام آورده ام، دوست داشتم که به امام تقدیم کنم تا شاید امام مرا در قیامت یاری کند؛ اما افسوس و صد افسوس که امام نیستند تا به او بدهم. حالا دوست دارم به حاج احمد آقا بدهم و امیدوارم که امام دست ما را در محشر بگیرد"
راوی: آزاده یاور پوردیان