مهدی مطهرنیا در رابطه با روند مذاکرات ایران با 1+5 اظهار کرد: تحولات در اراده حکومتی در دو کنشگر اصلی پرونده هستهیی ایران یعنی ایالت متحده آمریکا و ایران است که باعث شده تا حدود زیادی شاهد زمینههای تغییر و تحول در آرایش شکلی و محتوایی این گفتوگوها باشیم.
وی افزود: آنچه که در ارتباط با تغییر شکل و ماهیت مذاکرات به چشم میخورد روبنایی از تغییر و تحول زیربنایی در نوع نگرش حکومتی در ایران و آمریکا است که به سرعت پیامدهای خود را در برخورد با ایران به جا گذاشته و سایر بازیگران را به برخوردهای شدید و انفعالی وا میدارد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به برخوردهای انفعالی برخی دولتها نسبت به مذاکرات ایران با 1+5 گفت: نمونه بارز این امر را میتوان در رویکرد رژیم صهیونیستی، تا حدودی عربستان و فرانسه مشاهده کرد. این تزلزل زود هنگام رفتاری را حتی در رفتارهای روسها، چینیها، غرب و حتی برخی کشورهای شرقی مشاهده کرد.
مطهرنیا ادامه داد: تغییر و تحولاتی که در آرایش شکلی و محتوایی مذاکرات ایران با 1+5 دیده میشود، بیش از هر چیز محصول گذارهای به نام "تغییر و تحول در اراده حکومتی در جغرافیای سیاسی ایران و ایالت متحده آمریکا" دانست.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه جبر تاریخی در ایالت متحده آمریکا و جبر بیرونی در ایران باعث ایجاد تغییر و تحول در مذاکرات اخیر ژنو بود، خاطرنشان کرد: این جبر و فشارها و به موازات آن ایجاد فضای مثبت برای ورود به مذاکرات تاثیر زیادی داشت، به این معنا که در ایالت متحده آمریکا جبر تاریخی ناشی از بحران اقتصادی و ورود ایالت متحده آمریکا در دهه گذشته و جنگ فرسایشی در افغانستان و عراق باعث ورود آمریکا به مذاکرات ایران با 1+5 شد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به جدیت ایران برای ورود به مذاکرات هستهیی عنوان کرد: در ایران از یک سو تحولات ناشی از دستاوردهای فنی و علمی در حوزه انرژی هستهیی و دیگر مواردی که به افزایش توان ایران در نقشآفرینی منطقهای و بینالمللی منجر میشود و به موازات آن تحریمهایی که به منظور ایجاد مانع بر سر پیشرفتهای ایران وضع شد، در هم تنیده شده و باعث شد ایران هم مانند ایالت متحده آمریکا به سمت ایجاد فضایی مثبت در جهت تغییر و تحول در اراده حکومتی به منظور رسیدن به دیپلماسی سازنده در جهت حل و فصل مسائل هستهیی قرار گیرد.
وی گفت: هدف مشترک تمام طرفهای مذاکرات هستهیی رسیدن بر نقاط حداکثریشان بر اساس خواست و منافعشان تلاش داشتند. به بیان دیگر همه با وجود اینکه تمام این کنشگران به دنبال منافع ملی خود بودند ولی به این نتیجه رسیدهاند که رسیدن به هدفهای بیشتر هزینههای زیادی برای آنها به دنبال خواهد داشت، به همین دلیل آنها از اهداف حداکثری خود چشمپوشی کرده و برای رسیدن به نقاط مشترک خود وارد عمل شدهاند.
با اینکه در مذاکرات اخیر هستهیی ایران تمام کشورهای شرکتکننده به دنبال برد در این معادله بودند، اما وقتی که وارد بازی برد برد شویم دیگر نمیتوانیم حداکثرهای هدفگذاری شده خود را فعلیت ببخشیم در نتیجه باید به نقاط حداقلی در هدفهای حداکثری خود بیندیشیم.
این کارشناس مسائل بینالملل در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به تغییر مواضع برخی از کشورهای شرکتکننده در ژنو 2 خاطرنشان کرد: تحلیلهایی در رابطه با عملکرد فرانسه پس از مذاکرات ایران و 1+5 صورت گرفت که در مرحله نخست در هر دو جبهه انگارههای مورد نیاز ملی در جهت مدیریت پرونده هستهیی به نفع جبهه خودی اشتباه برآورد شدند. در جبهه غرب فابیوس با موضعگیری سخت در برابر ایران که تحت تاثیر رژیم صهیونیستی صورت گرفته بود، مورد خطاب رسانهها قرار گرفت. از سوی دیگر این یک واقعیت بود که وزیر امور خارجه فرانسه در این جبهه تمایل چندانی به امضای بیانیه مشترک لااقل در این دوره از مذاکرات با ایران نداشتند، اما در مذاکرات ژنو این تصمیمگیری آنها مشهود شد و خبرگزاریهای مختلف آن را مخابره کردند.
مطهرنیا گفت: در جبهه مقابل یعنی ایران نیز بدون توجه به اینکه دیپلماتهای ایرانی توانسته بودند در جبهه متحد 1+5 به سرعت ایجاد شکاف کنند، تنها به واسطه رو در رویی با غرب در چارچوب نگرشهای ایدئولوژیک اعلام کردند که بازی پلیس خوب و پلیس بد در مذاکرات اخیر در ژنو شکل گرفته است.
این کارشناس مسائل بینالملل با انتقاد از کمرنگ شدن فعالیتهای تیم مذاکرهکننده ایران پس از اظهارات وزیر امور خارجه فرانسه در رابطه با مذاکرات ژنو 2، تاکید کرد: متاسفنه رسانههای داخلی پس از اظهارات فابیوس کمتر به این امر اشاره کردند که ایران توانسته است در مسیر مذاکرات زمینهساز فضایی مناسب باشد و این امر باعث ایجاد شکاف در میان کشورهای غربی در رابطه با ایران شده است، بنابراین اظهارات فابیوس نباید بر تحرکات تیم مذاکرهکننده ایران سایه بیاندازد. از سوی دیگر سخنان جان کری هم به این دلیل بود که به سرعت وضعیت به وجود آمده را درک کرد و در مصاحبههای متعدد خود بر این امر پافشاری کرد که غرب دچار هیچگونه شکافی در برابر ایران نشده است.
وی ادامه داد: جان کری همچنین اعلام کرد که جبهه متحد غرب در برابر ایران به وحدت رویه عملیاتی دست یافته است. بنابراین میتوانیم بگوییم که این جان کری بود که به سرعت این معنا را دریافت و تلاش کرد شکاف به وجود آمده را حداقل از منظر رسانهای بپوشاند. این در حالی است که هنوز هم در ایران برخی از عناصر تعریف شده سیاسی در تحلیلهای خود یا بر اساس آگاهی در جهت قبول نکردن موفقیت تیم دیپلماتیک ایران در مذاکرات و گزینه به وجود آمدن پلیس خوب و بد در گفتوگوهای هستهیی ایران اشاره میکنند. همچنین برخیها در داخل کشور هم ناآگاهانه در راستای وحدت رویه غرب علیه جمهوری اسلامی ایران پافشاری میکنند.