کد خبر: 621302
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۲ - ۲۱:۵۴
بنيان‌گذاران و آرمانگرايان صهيون از بدو گسيل عوامل خود به فلسطين اشغالي از سال 1881، مسئله اسرائيل بزرگ را به عنوان يك راهبرد بلندمدت و جهاني مدنظر داشته و از هر فرصتي براي حركت به سمت آن فروگذار نكردند.
عبدالله گنجي

بنيان‌گذاران و آرمانگرايان صهيون از بدو گسيل عوامل خود به فلسطين اشغالي از سال 1881، مسئله اسرائيل بزرگ را به عنوان يك راهبرد بلندمدت و جهاني مدنظر داشته و از هر فرصتي براي حركت به سمت آن فروگذار نكردند. جنگ‌هاي 1949، 1967، 1973 و 1982 به نوعي گرفتن سرزمين و گشايش جغرافيا براي تحقق اين آرمان بوده است. اسرائيل بزرگ را از نيل تا فرات طراحي كرده‌ بودند و پرچم اين رژيم نيز انعكاس‌دهنده اين آرمان است. اما به بركت انقلاب اسلامي، ايدئولوژي مبارزه در فلسطين و لبنان از ناسيوناليسم عرب به اسلام تغيير يافت و در سايه اين ايدئولوژي مفهوم شهادت، انگيزه مجاهدان في سبيل‌الله را از «وطن‌خواهي عربي» به «وطن‌خواهي اسلامي» و «شهادت‌طلبي» تغيير داد و مبارزه توأم با انتفاضه باعث گرديد تا صهيونيست‌ها استراتژي از نيل تا فرات را به كشيدن ديوار‌هاي آهنين در اطراف خود تقليل دهند و در آسمان نيز گنبد آهنين ايجاد و به صورت داوطلبانه از زمين و هوا خود را محصور نمايند. بدون ترديد اين دستاورد بزرگ مديون الهام‌بخشي انقلاب اسلامي و نفس مسيحايي امام راحل بود كه: «آري فلسطيني راه گم‌كرده خود را از فرياد برائت ما جست و كوكب دريه ملت فلسطين از لابه‌لاي شجره طيبه لا شرقيه و لاغربيه ما بر افروخت».

اما حوادث دو هفته گذشته و نوع واكنش‌ها به مذاكرات ايران و كشور‌هاي 1+5 نشان داد كه در سايه جهاني‌سازي و فرامرزي شدن بسياري از قلمروهاي سياسي و اجتماعي صهيونيست به جاي رشد و نمو در خاورميانه اسلامي، در غرب به صورت جدي رشد كرده است. به تعبير ديگر صهيونيست‌ها به جاي «گسترش جغرافيايي» در جهان اسلام به «گسترش انساني در اروپا و امريكا» وارد شده‌اند و در اين زمينه موفق بوده‌اند.

يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي حاشيه‌اي مذاكرات اخير اين بود كه وجود «صهيونيسم جهاني» از حد تحليل و ذهنيت به عينيت رسيد و همه جهانيان مشاهده كردند كه بسياري از دولتمردان عالي‌رتبه غرب بخشي از «شبكه‌ جهاني صهيون» هستند. آغشتگي محاورات جان كري به اسرائيل در تمامي مراحل مذاكرات با ايران و مصاحبه‌هاي رسانه‌اي وي نشان مي‌دهد كه همه مبارزه 10 ساله غرب با جمهوري اسلامي در موضوع هسته‌اي براي رفع نگراني صهيونيسم جهاني و تضمين امنيت آن بوده است. فرض نماييد ايران در حال ساخت بمب‌ هسته‌اي است، آيا اين مسئله براي قدرت‌هاي غربي و امريكا كه خود داراي تراكم بمب‌هاي اتم هستند نگران‌كننده است؟ بنابر اين از مواضع اخير مسئولان امريكايي و فرانسوي و انگليسي كه همگي به صورت علني به دنبال ايجاد آرامش براي نتانياهو بودند مي‌توان فهميد كه مأموريت 10 ساله غرب، صرفاً تأمين امنيت صهيونيست‌هاست. لذا كدخدايي كه برخي بر مذاكره با آن تأكيد داشتند، امريكا نيست كه همان صهيونيسم جهاني است. اكنون صهيونيست‌ها به خود مي‌بالند كه توانسته‌اند شبكه مديريتي دولت‌هاي غربي و حتي عربي را به عنوان عضو مؤثر شبكه جهاني خود به كار گيرند. هيچ بعيد نيست كه گفتمان اسرائيل محور مسئولان غربي در مذاكرات،‌به دنبال امتيازگيري از جمهوري اسلامي در رابطه با صهيونيست‌ها باشد و در گام‌هاي بعدي صحبت از به رسميت شناختن آنان يا مسائل ديگري درباره سوريه يا حزب‌الله لبنان نمايند.

تلقي مسئولان سياست خارجي جمهوري اسلامي كه از اين مذاكرات، صهيونيست‌هاي حاكم بر سرزمين‌هاي اشغالي ناراحت هستند، امري اشتباه است. بايد اعتراف كنيم كه تيم مذاكره‌كننده ما در هفته گذشته با همان شبكه جهاني صهيونيسم مذاكره كرده‌اند. اگر غير از اين است چرا نتانياهو با صراحت اعلام مي‌كند كه با مسئولان عالي همه كشور‌هاي غربي پس از مذاكره تماس داشتم و از آنان به دليل عدم توافق با ايران تشكر كردم؟ لذا تلقي صحيح آن است كه بگوييم ما با شبكه جهاني صهيونيسم مذاكره مي‌كنيم.

اين شبكه در پاريس، رياض، لندن، واشنگتن، اوتاوا و... داراي دفاتر فعال است. نتانياهو و پرز صرفاً مسئول دفتر خاورميانه‌اي اين شبكه‌اند. بايد نتيجه گرفت كه ناكامي در تصرف از نيل تا فرات به تصرف پنهان غرب منجر شده است و وزيرخارجه امريكا يكي از مقامات بلندپايه اين شبكه است.

خلاف اين وجيزه زماني به اثبات مي‌رسد كه كشور‌هاي غربي، امتيازي را براي ما باقي گذارند كه دفتر حوزه خاورميانه‌اي شبكه صهيون جيغ بنفش بكشد و آنان با صراحت بگويند نظر صهيونيست‌ها براي ما مهم نيست و ما صرفاً از منافع خود دفاع خواهيم كرد.

در غير اين صورت بايد با نگاه رئاليستي بپذيريم كه جهان غرب در تصرف صهيونيسم است و پيمودن مسير مذاكره با اين شبكه، بسان آب در هاون كوبيدن است، چرا كه امام راحل فرمودند «ما چه بخواهيم و چه نخواهيم استكبار و صهيونيست‌ها در تعقيبمان خواهند بود تا حيثيت مكتبي‌مان را لكه‌دار كنند». آيا منظور امام از صهيونيست‌ها در جمله فوق‌الذكر ساكنان غاصب فلسطين هستند؟ آيا آنان از نگاه امام اينقدر قدرت دارند كه ما را تعقيب و حيثيت ما را لكه‌دار كنند؟

باور كنيم منظور امام حاكميت صهيونيست بر غرب ديروز و امروز بوده است. ما با يك رژيم صهيونيستي مشكل نداريم ما با رژيم‌هاي صهيونيست مشكل داريم. چرا نام اين جغرافيا را اسرائيل بزرگ نگذاريم؟!

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار