کد خبر: 617700
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۶
نقدي بر سرمقاله جنجالي روزنامه اصلاح‌طلب
روزنامه بهار در صفحه نخست شماره 253 خود (چهارشنبه اول آبان 1392) سرمقاله‌اي را با عنوان «امام؛ پيشواي سياسي يا الگوي ايماني؟» به قلم سيدعلي‌اصغر موسوي غروي، عضو شوراي مركزي نهضت آزادي ايران منتشر كرد.
مصطفي شاه‌كرمي

روزنامه بهار در صفحه نخست شماره 253 خود (چهارشنبه اول آبان 1392) سرمقاله‌اي را با عنوان «امام؛ پيشواي سياسي يا الگوي ايماني؟» به قلم سيدعلي‌اصغر موسوي غروي، عضو شوراي مركزي نهضت آزادي ايران منتشر كرد. نگارنده اين يادداشت كه به نوعي مغروق در گندابي با مختصات «وهابيت شيعي» است با زير سؤال بردن عقايد شيعه و مطرح كردن مسائلي بر ضد اهل سنت كه موجب درگيري بين شيعه و سني را فراهم مي‌سازد، تلاش براي برهم زدن وحدت بين مسلمانان و تخريب عقيده شيعيان و به طريق اولي مسلمانان را دارد. هر چند مسئولان روزنامه مذكور مراتب عذرخواهي خودشان را نسبت به كوتاهي در انسداد انتشار چنين خبط و خطاي بزرگي اعلام كرده‌اند، اما واقعيت اين است كه پس از هزار و چند صد سال دوباره اول مظلوم عالم اميرالمؤمنين علي (ع) به شهادت رسيد! اين مدعا نه گزافه است نه غلو چه اينكه چنين خطاي فاحشي در ايام و روزگاري رخ داده است كه به دنبال فرياد مظلوميت خاندان عصمت و طهارت داعيه «يا ليتنا كنا معكم» مردمانش بلند است.

قبل از پرداختن موجز به بخش‌هايي از اين وهن‌نامه هتاكانه ذكر چند نكته ضروري است؛ نكته اول اينكه در ايامي كه حقانيت شيعيان با كشته شدن و بريده شدن سر كودكان، زنان و مردان شيعي مذهب در بلاد مختلف اسلامي از جمله سوريه، عراق، بحرين و... بر مناره‌هاي بلند مظلوميت و با استغاثه «أين المنتقم» فرياد زده مي‌شود، اين گونه هزليات لغوگونه حجت ديگري است بر درستي و حقانيت و حقوق ضايع شده شيعه و امامانش.

نكته ديگر اينكه هيچ بهانه‌اي در انتشار چنين مطالبي پذيرفته شده نيست، چرا كه دستاويز «ضيق وقت» بهانه‌اي براي شانه خالي كردن از گناه مهيا كردن محملي براي انتشار چنين نوشته موهن و هتاكانه‌اي است، چراكه همه ارباب جرايد، بالاخص كساني كه با روند چاپ روزنامه و مراحل مختلف آن دارند، به خوبي مي‌دانند كه تقريباً غير ممكن است مطلبي در جايگاه «سرمقاله» بدون خوانده شدن براي چاپ ارسال گردد! اما لاطائلاتي كه نويسنده اين سرمقاله ذيل يك بهانه‌جويي با عنوان «نظري است در ميان نظرها» به آنها پرداخته است بر پايه دو سؤال كلي؛ يكي اينكه «علي‌(ع) هرگز از حقي در امر خلافت و حكومت كه از جانب خدا براي او در نظر گرفته شده و توسط پيامبر ابلاغ شده باشد، حرفي به ميان نمي‌آورد... اگر اميرالمومنين(ع) فرمان خدا را برخلافت خود بعد از رسول اكرم (ص) مي‌يافت، آيا شجاعت و شهامت و عدالت او اقتضا نمي‌كرد كه يك تنه شمشير بركشد و فرمان و عدل خدا را جاري سازد؟!»

سؤال كلي ديگر نويسنده اين سر مقاله اين است كه«در قرآن آيه‌اي براي اثبات ولايت و وصايت آن حضرت موجود نيست» سپس با تشبث به برخي شبهات و سؤالات درصدد احكام و اتقان مدعاي خويش برآمده است. هر چند اگر قرار باشد كه فقط براي اين دو سؤال استنادات و محكمات قابل طرح آورده شود نياز به صرف زمان زيادي است اما ان‌شاءالله تلاش مي‌شود كه با توجه به فضاي محدود حاضر پاسخي ارائه گردد.

در رابطه با مدعاي اول نگارنده اين سرمقاله لازم است وي و ديگر قائلين به چنين مباحثي را به منابع تاريخي و روايي برجاي مانده از قدما ارجاع داد. از جمله اين موارد مي‌توان به خطبه شريف و منيع«غديريه» اشاره كرد. اصل و محتواي اين خطبه شريف پيامبر اعظم (ص) آنقدر در منابع حديثي و روايي(شيعه و اهل تسنن) ذكر شده است كه به تواتر رسيده است و به همين دليل هيچ‌گونه ابهام و شكي در درستي و صحت آن وجود ندارد. ديگر اينكه در اين خطبه شريف پيامبر اعظم(ص) با صراحت تمام و با استفاده از كلماتي كه نيازي به تفسير، تشريح و... ندارند؛ خلافت، امامت، وصايت، رهبري و جانشيني مولي الموحدين اميرالمومنين علي(ع) را اعلام كرده‌اند. در رابطه با سؤال بلاوجه ديگر نگارنده بايد اين پرسش را مطرح كرد كه شأن نزول آيه مهم«يا ايها الرسول بلغ ما اُنزل إليك...» چه چيزي بوده است؟ پيامبر اسلام (ص) از چه چيزي واهمه داشتند كه خداوند به ايشان اطمينان خاطر مي‌دهد كه از او در برابر بدخواهان و منافقان محافظت خواهد كرد؟ چه مسئله‌اي را پيامبر به عنوان نقطه عطف اتمام رسالت و اكمال دين مطرح كردند كه خداوند مي‌فرمايد« الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ و... » آيا مي‌توان با توجه به تقسيمات اعتباري امروزي مثل علوم سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... در رابطه با غدير نتيجه‌گيري كرد و حكم صادر كرد؟! أنسيتم أو تناسيتم؟!

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
محمد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۵
0
0
شخص باید با موضوعی کامل نمی داند وارد آن نشود .باید با نویسنده این مقاله و عوامل روزنامه به شدت برخورد شود نه اینکه با یک عذر خواهی ساده و تغییر نام روزنامه و مجوز جدید دوباره نویسنده و عوامل روزنامه چند ماه دیگر مطالبی از این دست شروع به کار کنند.هر زمان از دوره امامان مقتضیات زمان خودش میطلبید چه بسا زمان امام علی (ع)و امام حسن (ع) حکومت های فاسد دین اسلام در ظاهر برای فریب مردم در ظاهر قبول داشتند چنانچه در آن دوره اگر قیامی صورت میگرفت باور مردم بر این بود که حکومت اسلامی برقرار است مخالفت با حکومت برای چیست چنانچه زمان امام علی(ع) بعد از این که حکام فاسد ظلم و جورشان نمایان شد مردم از امام علی (ع) خواستند حکومت را بپذیرند یا زمان امام حسین(ع) فساد در حکومت یزید آشکار بود که امام قیام کردند.
غفاری
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۵
0
0
این تازه اول راه . باز این دوم خردادی ها آمدن سرکار و توهین به معصومین و ئقایع تاریخی شروع شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار