گفتگو-دنيا حيدري: كار آسانی نیست. نشاندن مخاطب پای جعبه جادویی. آن هم اگر اهل فن نباشی. اما گاهی،انگار بعضی استعدادها ذاتی است. در حالی که یک عمر در عرصه ای دیگر فعالیت کردی ،ناگهان صفحه ای تازه در زندگی ات باز می شود. صفحه ای که شاید تصورش را هم نمی کردی. مثل یک شروع تازه می ماند. سخت است. هر کسی هم جرات امتحانش را ندارد. اما برخی پر دل و جرات هستند. شاید هم دل را می زنند به دریا. اما ،آنچه مسلم است،هر چه از دل بر آید ،لاجرم بر دل نشیند. و پژمان،پژمانی که همه او را با نام پژمان جمشیدی می شناختند و حالا با نام پژی، توانست این خان سخت را پشت سر بگذارد و یک بار دیگر، جای خود را بر دل مردم باز کند. کسی همه او را یک فوتبالیست می شناختند و حالا، نفر اول یک سریال طنز تلویزیونی است و از دید مردم بهترین بازیگر آن. سریالی که مخاطبان زیادی را پای جعبه جادویی میخ کوب می کند و فراد، حرفها و حرکات بازیگر نقش اول آن می شود نقل محافل.
سوال پرسیدن از پژمان جمشیدی فوتبالیست در خصوص مسائلی غیر از فوتبال کمی غریب است.برای خودت اینطور نبود؟سخت؟!
خب سخت که بود.ورود به عرصه ای که بزرگان زیادی دارد .خیلی راجع به سریال شک داشتم.اما حضور برادارن قاسم خانی ، چگینی و نفراتی که پر بیننده ترین سریالها را در کارنامه خود داشتند سالها در این عرصه کار کرده بودند،باعث شد با خیال راحت کار کنم.به هر حال وارد شدن به هر عرصه جدیدی یکسری سختی هایی دارد.اما حضور دوستان و عوامل فیلم باعث شد سختی ها خیلی زود رنگ ببازند.ضمن اینکه باید از شبکه سه هم تشکر کنیم که به ما اعتماد کرد.البته به من.چون بقیه عوامل فیلم حرفه ای هستند و کار کرده !
پژمان اما خیلی از سوی دوستان فوتبالی اش برای پژی مورد انتقاد قرار گرفته است .
نه ،خیلی نیستند.شاید چهار پنج نفر.خب هر کس نظر خودش را دارد و نظرش محترم است.البته وقتی شروع کردم صددرصد همه مخالف بودند و معتقد بودند اشتباه کرده ام.اما نظر آنها بعد از پخش سریال و قسمتهایی از آن عوض شد .خیلی ها به من زنگ می زنند و در رابطه با پژی و فیلم صحبت می کنیم.بدون هیچ مشکلی و من خیلی خوشحال هستم.این نشان می دهد سطح فوتبالیست های ما تا چه اندازه بالاست.آنقدر که با این شوخی ها ناراحت نمی شوند.ضمن اینکه فوتبالی ها آنقدر سرد و گرم روزگار را چشیده اند که حسابی پخته و با تجربه شده اند .
این البته اولین مرتبه ای نیست که سریالی در خصوص فوتبال ساخته می شود.اما این بار نقش اصلی آن یک فوتبالیست است.یکی از خود این جامعه و این شاید کمی جو را تغییر دهد.
من خودم را برای عکس العمل های شدیدی آماده کرده بودم.منتظر برخوردهای عجیب و غریبی بودم اما آنطور که فکر می کردم نشد و خیلی منطقی با این مسئله برخورد شد که این جای خوشحالی دارد.
یعنی خودت را برای انتقادها آماده کرده بودی و مشکلی بابت برخوردهای تند احتمالی نداشتی؟
ببینید ،همه می توانند انتقاد کنند.چون هر شخصی نظر متفاوتی دارد.اصلا بگذار اینطوری بگویم.انتقاد باعث بالا رفتن سطح کیفی کار می شود.حالا می خواهد هر کاری باشد.فرقی نمی کند.
پس آنطور که انتظارش را داشتی برخوردی با پژمان ،به خاطر پژمان نشد!
نه .ضمن اینکه ما خیلی با دقت کار کردیم.ما که می گویم منظورم دست اندرکاران و عوامل فیلم است نه خودم.شوخی ها حساب شده است و سعی شده توهینی در کار نباشد.روی متن ها خیلی کار شده.از هر کسی هم که اسم می بریم در راستای بزرگ کردن اوست نه کوچک کردنش.تمام نقاطی که می تواند باشد به خود پژمان جمشیدی برمی گردد.یعنی خود من و به کسی توهین نمی کنیم.ضمن اینکه اسمها از آن جهت استفاده می شوند که پژمان به آنها حسادت می کند که باز هم حسادتی که صفت خوبی نیست به آنها بر نمی گردد و به پژمان برمی گردد.هر چند که آنها خودشان آدمهای بزرگی هستند که نیازی به گفتن ما ندارد.
شنیدم علی پروین هم به تو زنگ زده.گوشت را کشید یا از بازی ات تعریف کرد؟
بله علی آقا هم زنگ زد و تعریف کرد.علی آقا اهل فیلم و سریال دیدن است و اگر سریالی او را جذب کند حتما دنبالش می کند
هر آدمی از اینکه از او تعریف بشود لذت می برد.اما پژی گویا کاری با نقاط مثبت ندارد و بیشتر روی نقاط منفی تکیه دارد.یعنی با شخص پژمان جمشیدی.این کمی سخت نیست؟
نه.ببینید ،جایگاه من در فوتبال مشخص است.یک فوتبالیست که ملی پوش هم بوده اما هیچ وقت سوپر استار نبوده.این عین واقعیت است.من هرگز نخواستم بالاتر از چیزی که هستم باشم و نشان دهم.من همین هستم.من یک فوتبالیست از یک خانواده فرهنگی هستم که به هر آنچه که از کودکی در ذهنش داشته و می خواسته رسیده.فرهنگی ها و معلم ها هم هرگز بلند پرواز نیستند و بیشتر منطقی هستند.من اگر هزار بار دیگر هم به دنیا بیایم همین راهی را که رفته ام را انتخاب می کنم و باز هم فوتبالیست می شوم.من نه از گذشته ام پشیمانم و نه آن را فراموش می کنم.ضمن اینکه فکر می کنم آدمها باید اجازه بدهند با آنها شوخی شود.مگر چه اشکالی دارد؟ضمن اینکه شاد کردن مردم و نشاندن لخند بر لبان آنها خیلی لذت بخش است.
این لذت چقدر شبیه لذت گلزنی یا متفاوت با آن است.
گل زدن که واقعا لذت عجیبی دارد.فوق العاده است.حس عجیبی است.اصلا یک چیز متفاوت است.چون در یک لحظه ،یک آن پیش می آید.اما بازی کردن در فیلم ذره ذره است.شاید خیلی نتوانی مثل آن گلزنی لذت آنی بودنش را بفهمی.اما یک فرق دیگر هم دارد.اینجا همه مردم تو را می بینند و می خندند.لذت این هم کم نیست.اینجا با همه مردم در ارتباط هستی.
از سال 89 بازی نکردی.اما در این فیلم دوباره مستقیم با فوتبال در ارتباطی و خاطرات زیادی برایت تکرار می شود.
این باعث دلتنگی پژمان جمشیدی برای فوتبال نمی شود؟فوتبالیست ها همیشه دلشان برای فوتبال تنگ می شود.حتی آنهایی که پول و شهرت فراوان دارند هم همینطور هستند.چون فوتبال عشق است و هیچی چیزی نمی تواند دلتنگی اش را برطرف کند.امکان ندارد فوتبالیست باشی و دلت برای فوتبال تنگ نشود.نگاه کنید خیلی از فوتبالیست های ما با گذشت سالها هنوز هم در گوشه ای جایی از فوتبال هستند.این برای پست و مقام و شهرت و پول نیست.نمی توانند که از فوتبال دل بکنند!
اما یک واقعیتی در خصوص محبوبیت پژمان وجود دارد.اینکه پژمان جمشیدی هیچ خاطره منفی و بدی از خودش در ذهن مردم به جای نگذاشته بود.به همین دلیل ارتباط برقرار کردن با آنها برایش خیلی دشوار نبود.
بله .نمی خواهم از خودم تعریف کنم .نه. اما همیشه سعی کردم از کسی بد نگویم و ذهنیت بدی از خودم به جای نگذارم. البته حتما جوانی هم کرده ام.هیچ کس کامل نیست .اما همیشه آدم صلح بودم و این شاید تاثیر زیادی داشت برای آنکه پژمان بتواند در بین خانواده های ایرانی جا باز کند و مهمان خانه های آنها بشود و این به سریال ما کمک کرد.
پژمان بیننده های زیادی دارد.به طوریکه بسیاری از خانواده هایی که بیننده های پر و پا قرص شبکه های ماهواره ای هستند هم این سریال را از دست نمی دهند.این نشان می دهد تهیه سریالهای خوب می تواند مردم را با تلویزیون آشتی دهد.این طور فکر نمی کنی؟
همین طور است.ما هنرمندان زیاد و موفقی در کشورمان داریم که می توانند مخاطب زیادی را جذب کرده و مردم را با تلویزیون آشتی دهند و میلیون نفر بیننده را پای برنامه های خود بنشانند.فقط باید تلاش شود .باید آنچه که مردم می خواهند را تهییه کرد.ببینید ،مثل استفاده از یک دارو و جایگزین آن می ماند.تا زمانی که جایگزینی نیست ،از داروی قبلی استفاده می شود اما وقتی جایگزی باشد ،چه نیازی به استفاده از داروی قبلی است که ممکن است مضراتی هم داشته باشد.
پژمان چه حرفی برای مردم دارد.مردمی که روزی از روی سکوها او را صدا می زدند و تشویق می کردند و امروز با هجمه ای بیشتر پای گیرنده ها به تماشای بازی متفاوت او می نشینند؟
من هر چه دارم از مردم است.دست آنها را می بوسم.چه پژمان جمشیدی که روزی توپ می زد و چه پژی .هر چه دارم از این مردم است و خیلی خوشحالم اگربتوانم آنها را خوشحال کرده ولبخند برلبانشان بنشانم.امیدوارم آنها کم و کاستی های پژمان را ببخشند.همانطور که روزی کاستی های پژمان جمشیدی را می بخشیدند.و از برادران قاسم خانی و چگینی و سایر عوامل فیلم و شبکه سه متشکر هستم که فرصت حضور دراین سریال و یک تجربه خوب و جدید را در اختیار من گذاشتند.