احمد محمدتبريزي | فرهنگي ناب كه از وجود پاك رزمندگان سرچشمه ميگرفت و بايد نسل جوان كشور را با ارزشهاي سرشاري كه در جبههها موج ميزد آشنا كرد. در اين ميان ساخت تئاتر و فيلمهاي سينمايي و نوشتن كتاب و رمان با موضوعات مرتبط به جنگ يكي از بهترين راههاي آشنايي نسل جوان با دوران دفاع مقدس بوده است. طي اين سالها هم آثار زيادي در اين ارتباط ساخته شد كه بسياري مانند كتاب «دا» و فيلم «اخراجيها» توانستند با مخاطبان خود ارتباط برقرار كنند و آثار ديگري در بيان مطلب ناكام ماندند. در گفتوگو با حجتالاسلام علي سعيدي، نماينده وليفقيه در سپاه پاسداران در كنار ارزيابي وضعيت هنر دفاع مقدس به نقش روحانيون در انتقال اين فرهنگ و ارزش پرداختيم. نماينده ولي فقيه آثار توليده شده در حوزه دفاع مقدس را خوب و قابل تقدير دانست ولي بر اين نكته هم تأكيد كرد كه ظرفيتهاي زيادي در اين زمينه وجود دارد و هنوز جاي كار بسياري وجود دارد. در ادامه، گفتوگوي «جوان» با نماينده وليفقيه در سپاه پاسداران را ميخوانيد.
ماهيت نقش روحانيون، نمايندگي وليفقيه و سازمان عقيدتي ـ سياسي مبتني بر جهانبيني توحيدي و نگرش به خدا به عنوان مبدأ هستي است. وقتي جنگ ماهيت ايدئولوژيكي دارد و ما در يك جبهه حق و دفاع از يك انقلاب، حكومت و نظام ديني قرار داريم و گفتمان نبوي و علوي را ساماندهي ميكنيم ولي در جبههمقابل ما جبهه كفر، استكبار و شرك قرار دارد، طبيعي است كه نقش عنصر عقيده، اراده و ايمان در ايستادگي و استقامت رزمندگان اسلام نقش اول را ايفا ميكند.
در روايات و آيات با صراحت به قدرت نرم اشاره شده است. در آيه شريفهاي آمده است اگر سه عنصر ايمان، صبر و بصيرت در شما باشد توان شما يك به ده ميشود. اين نقش قدرت نرم در پيروزي رزمندگان اسلام را نشان ميدهد. يعني قدرت نرم تا اين اندازه تاثير دارد و معنويت و ايمان ميتواند معادلات را در جبهه تغيير دهد. اينجا نبرد، نبردِ نامتقارن است. در نبرد نامتقارن عنصر معنويت، اعتقاد و باور نقش بسيار تعيينكنندهاي دارد. وقتي ما در جبههاي قرار ميگيريم كه دشمن در آن تكنيك، سلاح، تجهيزات و مهارت دارد و ما از توان مساوي برخوردار نيستيم بايد به قدرتي كه توان ما را افزون كند تكيه كنيم. اينجا قدرت نرم مطرح است. تأمين بخش عمدهاي از قدرت نرم بر عهده روحانيون است. كارهاي مربوط به فعاليتهاي ديني و ايماني در اختيار روحانيون است كه توان مقاومت را به مراتب افزايش ميدهد. هر مقداري كه معنويت در فرد بيشتر باشد ميزان امدادهاي غيبي بيشتر خواهد شد. ما در جبهه به كرات مددهاي الهي را شاهد بوديم. امدادهاي غيبي ناظر بر معنويت و قدرت نرم است. قدرت نرم و معنويت بستگي به حضور كارشناسان آن دارد. كارشناسان قدرت نرم روحانيون بودند كه در كسوت روحانيت حضور پيدا كرده و فرهنگ ديني، ايثار، شهادت، فداكاري، جهاد و دفاع را به رزمندگان منتقل و زمينه استقامت و پايداري آنها را فراهم ميكردند.
فيلم و كتابهايي كه در زمينه دفاع مقدس عرضه ميشوند تا به حال توانستهاند حق مطلب را ادا كنند؟ خودتان چه پيشنهادات و انتقاداتي نسبت به اين آثار داريد؟
در اين زمينه كارهاي زيادي صورت گرفته كه قابل تقدير است. آثاري كه در حوزه دفاع مقدس و در قالب كتاب و فيلم به خصوص كتابهاي خاطره عرضه ميشود همه ارزشمند و قابل تقدير است. حضرت آقا هم از اين آثار خيلي تقدير ميكنند و خواندن اين آثار را توصيه مينمايند.
اما از قديم گفتهاند شنيدن كي بود مانند ديدن. يك سفري به چين داشتم و مسئول گروه ما، از يكي از اعضاي سياسي هفت نفره چين درباره مشكلات اين كشور سؤال كرد؟ او در جواب گفت مشكل ما اين است كه جوانان ما نميدانند بر ما چه گذشته است و كشور چگونه به اينجا رسيده است. ما هم با جوانانمان همين مسئله را داريم. نسل سوم، چهارم و پنجم نميداند چه بر سر نسل اول آمده تا انقلاب به اينجا برسد. فرماندهان و پيشكسوتان جنگ در دوران دفاع مقدس در گرماي 50 درجه اهواز يا سرماي طاقتفرساي ارتفاعات بلند كردستان و كرمانشاه سختيهاي طاقتفرسايي را تحمل كردند و دفاع مقدس را بدون دادن ذرهاي از خاك كشور به پايان رساندند. البته خسارتها و نيروي انساني زيادي داديم ولي دستاوردهاي قابل توجهي داشتيم.
انتقال فرهنگ جبهه و جنگ، جامعه و نسلهاي بعد را بيمه ميكند. منتها هم هزينهبر است هم تكنيك خاص خودش را ميخواهد. به خصوص كه حالا بحث صوت، تصوير، هنر و ارتباطات آنقدر رشد كرده كه ميتواند جاذبه زيادي ايجاد كند. كشور ما هم بايد از هنر و تكنيك بالايي براي انتقال اين فرهنگ استفاده كند.
امروز از اين ظرفيتها استفاده ميشود؟
هنوز به آن معنايي كه بتواند جامعه را اشباع كند نرسيدهايم. فيلمهايي كه در دفاع مقدس ساخته شده چندان گسترده نيست و جاذبه لازم را ندارد. پشتوانه قوي ميخواهد. يك هنرمند، كارگردان و فيلمساز اگر جاذبهاي در برابر هنرش در جامعه نبيند انگيزه پيدا نميكند. اينجا نيازمند يك سوبسيد است. دستگاه و حكومت بايد به او كمك كند تا انگيزه پيدا كند و بيايد وارد اين عرصهها شود. فيلمنامهاي بنويسد كه مردم را جذب كند. از طرفي هم فيلمنامه بايد توأم با هنرنمايي باشد. مثلاً همين اخراجيهاي 1و2 درباره فرهنگ جبهه و جنگ بود و هنرنمايياش آنقدر بالا بود كه توانست 5 ميليارد فروش داشته باشد. اين هنر نويسنده و كارگردان است كه مفاهيم جبهه و جنگ را در قالبي بيان كند كه هم بتواند مخاطب را جذب كند، هم بتواند پول خودش را در بياورد و هم بتواند سود كند و در عين حال اطلاعرساني هم داشته باشد. بايد در نوشتن به تكنيكهاي روز آشنا باشيم. ببينيد بعضي از اين رمانهاي طلايي كه هنوز هم براي خوانندگان جاذبه دارد چگونه خواننده را ميخكوب ميكند و او ميخواهد بدون وقفه آن را بخواند. در جبهه و جنگ هم بايد از همين روشها استفاده كنيم و در قالب هنرنمايي هم در نوشتاري هم در تصوير و صدا بايد آن هنر جذاب را عرضه كنيم.
يكي از كارهايي كه ميتواند مؤثر باشد موزه است. موزه دفاع مقدس موجود خوب است ولي كافي نيست. متأسفانه آن مقداري كه شايد و بايد در توان كشور نبوده كه بتواند موزهاي در حد ملي به وجود بياورد و جمعيترا به سمت خودش بكشاند.
در نزديكيحرم حضرت امام موزهاي حدود 200 هكتار در حال طراحي است و كار گستردهاي انجام ميگيرد كه در آينده ميتواند نياز كشور را در حد كلان پاسخ دهد. البته اينها هزينهبر است و با شرايط تحريم سازگاري ندارد كه با سرعت بتوانند اين خواستهها را تامين كنند.
من در سفري كه به كره شمالي داشتم آنجا شاهد هنرنماييهاي جالبي درباره جنگ دو كره بودم. ساختماني چندين طبقه براي كودكان، نوجوانان و جوانان بود و معلم ميآمد روي صحنهها توضيح ميداد كه اينجا كجاي جنگ كره و امريكاست. يا در يك برنامه صحنه گرداني بود كه آدم تصور ميكرد هواپيما الان شليك ميكند. رزمنده كرهاي از سنگرش بيرون ميآيد و از خودش دفاع ميكند. چنين صحنههايي به خوبي ميتواند براي اقشار مختلف جاذبه ايجاد كند. امروز كارهاي خوبي انجام گرفته ولي نسبت به كارهايي كه بايد انجام بگيرد فاصله داريم. اميدواريم در آينده همت بيشتري به وجود بياورد تا بتواند نياز همه جانبه را پاسخگو باشد.
فكر نميكنيد يكي از آسيبهاي بخش هنر و فرهنگ دادن اين سوبسيدها باشد. چون هنرمند خودش دغدغه جبهه و جنگ را ندارد فقط به خاطر گرفتن بودجهاي بخواهد اثري را بسازد و برود؟
هنرمندان متعهدي داريم كه آنها با انگيزه و دلسوزي كار ميكنند. كساني كه هنر و تكنيك بالايي دارند اما انگيزه كافي ندارند را بايد با نظارت عاليه به آنها انگيزه داد. فيلمساز ميخواهد كارش را انجام دهد و پولش را بگيرد منتها كيفيت كار را بايد با نظارت و كنترل حل كرد. ما نيرو كم نداريم ولي آن باني كه اين موضوع را دنبال كند و تامين نمايد را نداريم. با توجه به شرايط موجود شايد توقع زيادي در اين زمينه نباشد.