«چرا در ترافيك انضباط لازم رعايت نميشود؟» از آنجايي كه «معضل ترافيك» درد مشترك و نامآشنايي در زندگي شهرنشيني امروزه به حساب ميآيد به صورت مستقيم و غيرمستقيم هر روز با آن در ارتباط هستيم.
ترافيك خود پديده چندوجهي است و مؤلفههاي آن به شكلهاي گوناگون در زندگي فردي و اجتماعي نقشآفرين است بنابراين نميتوان از كنار آن به راحتي عبور كرده و با آن كاري نداشت. پاسخ به چرايي مطرح شده در ابتداي اين متن ريشه در فرهنگ، عرف، رفتار و باورها دارد و هر يك از مؤلفههاي گفته شده به نوع ترتيب، آگاهي، نگاه، اهميت و ارزشي دارد كه به آن داده ميشود. ميتوان گفت نظم و انضباط نهفته شده در متن و حاشيه مسائل ترافيكي (آمد و شد) به نوعي تجلي عدالت و رعايت حقوق فردي و اجتماعي خود و ديگران است كه زنجيروار به يكديگر متصل شدهاند.
ترافيك با نظم درآميخته است و از آنجايي كه نظام آفرينش براساس نظم و برهان آفريده شده است بنابراين نميتوان نظم و انضباط را از متن ترافيك جدا كرد. بر اين اساس با كمي دقت نظر و تفكر ميتوان دريافت كه در حوزه ترافيك همه چيز از كوچكترين جزء گرفته تا آمد و شد از نظم خاصي پيروي ميكند از خطوط معابر و جاده گرفته، حركت اجزاي وسايل نقليه، عبور عابران پياده از معابر و خطكشيها، زمان حركت و حتي فاصله حركت هم در بستر نظم طراحي و برنامهريزي شده است.
احساس امنيت رواني و اجتماعي در تمامي ابعاد در حوزه ترافيك تعريف شده است كه از نيازهاي مهم و اصلي جامعه است و همه وسايل و تجهيزات به كار گرفته شده، بيجان و جاندار و هوشمند هم براي نظم بخشيدن بيشتر در حوزه ترافيك به كار گرفته ميشود و اگر فردي تخلفي در حوزه ترافيك انجام دهد سعي در پنهان كردن آن ميكند كه اين خود نشاندهنده آن است كه همگان به نظم و انضباط ترافيكي به عنوان يك اصل آگاه هستيم كه از بيانضباطي گريزان هستيم و براي آن انضباط اخلاقي قائل هستيم و رعايت انضباط اخلاقي ترافيك ميتواند در جامعه در تمامي حوزههاي فرهنگي و اجتماعي و حتي حوزه اقتصادي نيز نمود خود را آشكار سازد.قوانين و مقررات راهنمايي و رانندگي به هر شكل ممكن اگر رعايت و كاركردهاي آن در جاي خود ديده نشود مؤلفههاي آن يعني انسان، جاده و وسيله نقليه تحت تأثير قرار خواهد گرفت و ديگر نبايد انتظار انضباط ترافيكي را داشت البته در اين ميان انسان عامل اساسي است كه روي آن حساب ديگر باز شده است بنابراين با بهنگامسازي نقش و كاركردهاي عناصر دخيل در حوزه ترافيك ميتوان گام اساسي در دسترسي به برقراري انضباط ترافيكي به دست آورد كه حاصل آن كاهش خطرات و تهديدات در تمامي حوزههاست.
اخيراً به كارنامه عملي فرد در حوزه ترافيك نگاه ويژهاي در حال شكلگيري است؛ اينكه براي افراد متخلف در حوزه ترافيك ممنوعيت دسترسي به برخي خدمات اجتماعي در نظر گرفته ميشود چرا كه رفتار ترافيكي ميتواند بخشي از رفتارهاي اجتماعي در بعد فردي و اجتماعي را شامل شود.
بخشي از ساختار اجتماعي در حال حاضر به رفتارهاي ترافيكي گره خورده است كه اگر بتوان احساس نياز به رعايت قوانين و انضباط ترافيكي را از طريق آنكه هر فرد نقشي در اين ساختار اجتماعي بر عهده دارد را بيدار كرد ميتوان جايگاه فرد را در اين چرخه كه داراي تعامل و هماهنگي است مشخص و نقش مشاركتپذيرياش را افزايش داد، مؤلفهاي كه كمتر به آن توجه شده است و فقط به آن نگاه شعارگونه صورت گرفته است. وقتي شخصي با عدمرعايت قوانين و مقررات سعي ميكند تا حق و حقوق ديگران (رانندگان و عابران پياده) را زير پا بگذارد و به خود اين حق را ميدهد كه در برابر قانون مقاومت از خود نشان دهد ديگر نبايد انتظار داشته باشد كه ديگران هم حق و حقوق او را به رسميت بشناسند و حرمت و حريم او را رعايت كنند بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه كوتاهترين مسير براي دست يافتن به انضباط اجتماعي كه انضباط ترافيكي را هم شامل ميشود، رعايت حقوق خود و ديگران است كه در بستر نظم و قانون تعريف شده است.تعهد فردي به خود و ديگران چه براي رانندگان و چه براي عابران پياده امري ضروري و لازم است و نبايد از كنار آن به سادگي گذشت. آموزش مسئوليتپذيري يك عامل انگيزشي مهم است كه ميتواند بر رفتار فردي و اجتماعي تأثير بگذارد به عنوان مثال وقتي در تقاطعي مأموري وجود ندارد فرد با احساس مسئوليت اينكه من هم ميتوانم پليس خود باشم بهخود احترام گذاشته و توقف ميكند تا به عنوان يك فرد از جامعه به حس مسئوليتپذيري خود عمل كند. در اين رفتار ميتوان الگوسازي، منافع فردي را در جمع و منافع جمعي در بعد فردي را شاهد بود بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه رفتار ترافيكي ما به محيط اطراف نيز معنا ميبخشد. در بعد ديگر پاسخ به چرايي مطرح شده در ابتداي اين متن نشان ميدهد كه اگر انضباط ترافيكي رعايت نشود، هر روز بايد قوانين و مقررات بازدارنده جديد و شديدتري را تحمل كرد كه اين امر به ميزان مقاومت فردي و گروهي ما در برابر رعايت انضباط ترافيكي بستگي دارد.
جدول جرائم سنگينتر شده و كنترل بر رفتار ترافيكي افراد نيز تشديد ميشود كه دود آن در ابتدا به چشم خود فرد رفته و ساير تبعات منفي را نيز به دنبال خواهد داشت بنابراين رعايت انضباط ترافيكي كه حاصل آن انضباط اجتماعي و مسئوليتپذيري اجتماعي است به نوعي پيشگيري از بيماريهاي ترافيكي است كه ميتواند از اپيدمي آن جلوگيري كند و هزينههاي درمان را به شدت كاهش دهد. در اين ميان نقش فرد سالم در رعايت بهداشت فردي و جمعي همانند فردي است كه در برابر تخلفات ترافيكي مقاومت كرده و نه خود را به دردسر مياندازد و نه ديگران را در زحمت. البته در اين بين نبايد از ساير عوامل و مؤلفههايي كه موجب بيانضباطي ترافيكي و سوق دادن فرد به سمت تخلف ميشود، غافل شد. بر اين اساس بايد گفت هر فرد در قضاوت وجداني چه نمرهاي را به خود خواهد داد؟!