کد خبر: 615351
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۶
حسين قدياني

ظاهراً ما حق داريم «زنجيره‌اي» بخوانيم بعضي روزنامه‌ها را، چراكه فقط يك قلم‌به‌مزد زنجيري مي‌تواند چنين تحليل فاخري (!) ارائه دهد؛ «اصولگراها و نتانياهو، در يك موضع‌گيري مشترك، از مذاكره ايران و امريكا ناخرسندند. حال با اين همنوايي چه مي‌كنند؟!»

در اين باره در سه بند مجزا نكاتي مطرح مي‌شود.

دليل/ تشابه ظاهري ملاك نيست

اگر تنها سود مذاكره با امريكا اين باشد كه جماعت «نه‌غزه، نه لبنان...‌» هم هرگونه همنوايي با سران اسرائيل را ناروا بشمرند، براي تشكر ما از ديپلمات‌ها كفايت مي‌كند! وقتي نتانياهو، فتنه‌گران 88 را به دليل رفتار و گفتار اسرائيل‌پسند ـ و نه تشابه ظاهري در يك موضع‌گيري ـ «دوستان خوب اسرائيل» مي‌خواند، كاملاً روشن است چه جرياني در داخل، همنوا با اسرائيل، سياست‌ورزي مي‌كند. وقتي دنيا امت حزب‌الله ما را به لشكري مقتدر مي‌شناسد كه باكي از اعلام عمومي كمك به حمله‌كنندگان به رژيم غاصب قدس ندارد، مضحك است كه بنا به يك دليل عليل، متهم به همنوايي با اسرائيل شود!

يك مسابقه فوتبال را در نظر بگيريد! تماشاگران هر دو تيم، جداگانه تيم خود را دعوت به يك امر مشترك يعني حمله مي‌كنند. شما اما در عقل آن آدم تازه از راه رسيده‌اي كه مدعي شود «هر دو گروه تماشاگران، همنواي با هم و در يك موضع مشترك، از «حمله» حرف مي‌زنند!» شك خواهيد كرد؛ «آدم ناحسابي! اينا جفت‌شون دارن مي‌گن حمله، اما يه طرف داره تيم خودشو دعوت به حمله مي‌كنه، اون طرفم تيم خودشو!»

اگر ما دغدغه برند متعالي جمهوري اسلامي را داريم و نتانياهو هم نگران نيمچه پز باقي مانده كاخ سفيد است، اين مهم، اتفاقاً بيانگر اوج تخاصم و عداوت ما با صهيونيست‌هاست، چراكه هر يك به پرستيژ خود فكر مي‌كنيم.

في‌الواقع همنوا با سران اسرائيل كساني‌اند كه در دوگانه ايران و امريكا، مرتب طرف كاخ سفيد غش مي‌كنند، يعني همان طرفي كه دارد از سوي صهيونيست‌ها تشويق مي‌شود. بعله! گاهي نتانياهو به اوباما اعتراض مي‌كند، اما براي اينكه از او دشمني بيشتري با ايران مي‌خواهد. كم مانده زنجيره‌اي‌ها با استناد به فلان اعتراض شايد واقعي، شايد هم فريب‌كارانه نتانياهو به اوباما، اينطور وانمود كنند كه شعار «مرگ بر امريكا» حرف دل اسرائيل است!

تحليل/ همراهان و همنوايان با دشمن چه كساني‌اند؟!

صرف نظر از ظواهر بعضي موضع‌گيري‌ها، واقعاً بايد ديد آيا اسرائيل از نزديكي ايران به امريكا احساس ناخرسندي مي‌كند؟! ريشه اين سؤال، در خاك اين نكته نهفته است كه ما بدانيم اساساً امريكا در دوگانه ايران و اسرائيل قرار نگرفته كه نزديكي‌اش به اسرائيل، ايران را آزرده كند و نزديكي‌اش به ايران، اسرائيل را! اگر نسبت كاخ سفيد با ملت ايران، بر اساس «دشمني» تنظيم شده، لاجرم نسبت امريكا با اسرائيل بر مبناي «دوستي» استوار است. امريكا هرگز ميان اسرائيل و ايران گير نكرده كه نداند كدام را انتخاب كند! واضح‌تر از روز است كه رؤساي جمهور امريكا، طرف اسرائيلي را به طرف ايراني نمي‌فروشند كه اگر بفروشند، آن روز قطعاً نظم و نظام ديگري در امريكا مشغول حكومت است!

در طول 35 سالي كه از عمر جمهوري اسلامي مي‌گذرد، هر وقت بحث مذاكره با يانكي‌ها مطرح بوده، چرا لابي صهيونيسم، همان پله اول، مانع نشده؟! و چرا همواره اجازه داده يك حرف و حديثي، يك نامه‌اي، يك تلفني حادث شود، بعد در پله دوم، به آنچه نزديكي تهران – واشنگتن مي‌خواند، اعتراض كند؟! و چگونه است كه اين لابي ساكت در پله اول، و معترض در پله دوم، ناگهان در پله سوم، به همه‌كاره كاخ سفيد، تبديل مي‌شود؟! و آيا با داده‌هايي كه از اين سؤالات حاصل مي‌شود، نمي‌توان نتيجه گرفت كه «سكوت فرمايشي در پله اول» و «اعتراض نمايشي در پله دوم» فريبي بيش نبوده است؟! و آيا اعتراض صوري اسرائيلي‌ها به اوباما در پله دوم، با اين هدف صورت نمي‌گيرد كه زنجيره‌اي‌ها ـ بخوانيد باند رسانه‌اي دوستان خوب اسرائيل! ـ به عنوان «بازيگر نقش مكمل اين خيمه‌شب‌بازي» وارد ماجرا شوند و با ارائه فاخرترين تحليل ممكن (!) به تضعيف موضع حزب‌الله در برابر جبهه مشترك امريكا و اسرائيل بپردازند؟!

طرفه حكايت اينجاست؛ به محض اعلام رسمي خبر تماس تلفني اوباما و روحاني و در حالي كه هنوز، نه اصولگرايان و نه نتانياهو، هيچ واكنش خاصي به انتشار اين خبر نشان نداده بودند، به طرفه‌العيني تمام رسانه‌هاي زنجيره‌اي در فضاي مجازي پر شد با اين طعنه؛ «مردم! چه نشسته‌ايد، موضع حزب‌الله و نتانياهو يكي شده! »

ما البته كتمان نمي‌كنيم كه گاهي ميان امريكا و اسرائيل در امر چگونگي مواجهه با ايران، اختلافاتي رخ مي‌دهد، منتهي «اختلاف در روش»، نه «اختلاف در مبنا». قطعاً در اغلب مواقع ميان امريكا و اسرائيل حتي در روش نيز اشتراك نظر وجود دارد. نظير حمايت از فتنه‌گران 88، ترور انديشمندان هسته‌اي، بحث ويروس استاكس نت، اخلال در سيستم اقتصادي از طريق تحريم و. . .

اينك فرض كنيم كه بر خلاف تحليل دقيق بالا، در قضاياي اخير واقعاً ميان امريكا و اسرائيل، اختلاف در روش وجود داشته، قدر مسلم، مادام كه ميان امريكا و اسرائيل در مقابله با جمهوري اسلامي «اشتراك در مبنا» وجود دارد، باز هم، انگ همراهي با اسرائيل به فتنه‌گراني مي‌چسبد كه سال 88 چهره الهام بخش جمهوري اسلامي را تا همان حد كه توانستند خدشه دار كردند، نيز زنجيره‌اي‌هايي كه با وجود فتواي رهبر انقلاب و خون مظلومانه شهداي هسته اي، بحث عدم تقواي اتمي جمهوري اسلامي را پيش كشيدند و نسبت به مقوله مذاكره، حتي از اوباما هم بيشتر اشتياق نشان دادند.

كساني كه بابت هر قفلي، به جاي كليد داخلي و روحاني خودمان، علي‌الدوام كليد امريكا را نشان مي‌دهند، همنواي با اسرائيل‌اند، نه مدافعان برند جمهوري اسلامي! تجربه نشان داده كه اساساً هم‌صدايي با اسرائيل، از دل شيفتگي به امريكا بيرون مي‌آيد. ما اما معتقديم آنچه روزهاي ماضي در عرصه ديپلماسي رخ داد، تلاش با هدف «گشايش» بود، نه كوشش براي «سازش». لذا آنچه مزاحم مذاكره سازنده است، بيش از آنكه انقلابي‌گري باشد، روحيه سازش‌طلب جماعتي است كه مذاكره را دقيقاً مثل امريكايي‌ها براي خود مذاكره مي‌خواهند، نه براي رفع تحريم. آدم انقلابي، حتي اگر بخشي از مذاكره را هم نقد كند، اختلال در كار دوست ايجاد نمي‌كند. اختلال در كار دوست، حتي كار مذاكره، از ناحيه جماعتي است كه هدف از مذاكره را فراموش كرده، براي صرف مذاكره «چاپ دوم» مي‌رود! ايشان دل بسته سازش با دشمن‌اند، نه گشايش در كار دوست. اتفاقا اگر تحريم فقط يك كاسب داخلي داشته باشد همين جماعت اند! و «كاسب تحريم» نمي‌تواند عضو «جنبش ضد تحريم» باشد. زنجيره‌اي‌ها تحريم ملت ايران را دوست دارند، چراكه تحريم، بهانه‌اي براي مذاكره شد! اگر زنجيره‌اي ها، مذاكره را مديون تحريم‌اند، شك نكنيد كه ممنون، مخلص، نوكر، كاسب و ستون پنجم تحريم‌اند. «چاپ دوم مذاكره» براي ملت غيور ايران رفته نشد، فاكتور شد براي نتانياهو كه در پله دوم، دنبال بازيگر مكمل خيمه شب بازي مي‌گشت! عاقبت، «دوستان خوب نتانياهو» يك جا بايد زحمات اسرائيل در فتنه 88 را جبران مي‌كردند!

حجت الاسلام روحاني اما رئيس‌جمهور جمهوري اسلامي است. رئيس‌جمهور همه ماست. رئيس‌جمهور مهم‌ترين جبهه مقاومت است. اگر روحاني، مذاكره را براي رفع تحريم مي‌خواهد، ظاهراً بعضي ها، تحريم را براي مذاكره، مذاكره را براي رابطه، و رابطه را براي سازش مي‌خواهند! يعني همان را مي‌خواهند كه دشمن مي‌خواهد! اگر رئيس‌جمهور به مشكلات جمهور فكر مي‌كند، مع الاسف زنجيره‌اي‌ها در «پله دوم» مشغول پر كردن جدول دشمن مشترك جمهور و رئيس‌جمهورند!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار